به گزارش افکارخبر، پس از وقوع حوادثپاریس، گروهی محدود از مردم با حضور در مقابل سفارت فرانسه در ایران، اقداماتی در جهت همدردی با مردم فرانسه و قربانیان این حوادثانجام دادند که در نوع خود بسیار کم‌سابقه بود؛ اما چرا این اقدامات مشمول حال سایر ملل قربانی تروریسم نمی‌شود؟

همدردی با مردم سایر کشورها در قالب روشن کردن شمع و اتفاقات شبیه به این حرکت، نخستین بار در سومین شب پس از وقوع حادثه یازده سپتامبر و به یاد قربانیان این حادثه در میدان مادر تهران اتفاق افتاد و جنجال‌ساز شد و در سال‌های بعد هیچ‌گاه شاهد اتفاق مشابهی نبودیم تا اینکه شب گذشته دوباره این رویه تکرار شد.




پس از وقوع حوادثتروریستی اخیر در فرانسه، شب گذشته، گروهی از مردم مقابل سفارت فرانسه در ایران تجمع کردند و ضمن روشن کردن شمع و قرار دادن دسته گل و و پلاکاردهایی برای تسلیت و همدردی، حتی برخی از ایشان متأثر شدند و در مقابل لنز دوربین‌ها گریه کردند که در نوع خود، واکنشی منحصر به فرد محسوب می‌شود.

این اتفاق از شب پیشین تاکنون محل طرح مباحثمختلف بوده و هر طیف فکری از منظری بدان پرداخته؛ اما در مجموع می‌توان رویکرد اصلی نقد چنین فضایی را در برخورد گزینشی با مصائب ملل و انگیزه اشخاص از چنین تجمعاتی را مورد توجه و بررسی قرار داد که پاشنه آشیل اصلی چنین حرکت‌هایی است.




بدون شک، در سال‌های اخیر، اتفاقاتی نظیر آنچه در پاریس رخ داد، در سایر کشورها رخ داده و مردم عراق، لبنان، سوریه، ترکیه و بسیاری دیگر از کشورهای منطقه مورد حملات بسیار وسیع‌تر و وحشیانه‌تر از آنچه در پاریس رخ داده قرار گرفته‌اند که اتفاقاً حجم این جنایت‌ها آنچنان بالاست که با مجموعه فیلم‌های جنایت‌های رخ داده توسط تروریست‌ها در هر یک از این کشورها می‌توان یک سریالِ مستند تولید کرد.


چرا برخی در تهران مقابل سفارت فرانسه گریه کردند؟!

با وجود این، هیچ‌گاه چنین همدردی مشمول حال مردمان همسایه نشده و شهروندان محترم هیچ‌ گاه با شمع و دسته گل مقابل سفارت فرانسه نرفته‌اند. البته شاید برخی بگویند که حوادثمشابه در کشورهای فوق الاشاره به واسطه تکرار عادی‌سازی شده و به همین دلیل واکنش مشابهی در پی نداشته و اگر اتفاق منحصر به فرد اینچنینی در یک کشور آرام رخ دهد، چنین واکنشی خواهد داشت.

چرا برخی در تهران مقابل سفارت فرانسه گریه کردند؟!

قطعاً چنین استدلالی نیز پذیرفته نیست، چون به هر حال در سال‌های گذشته، وقایع مشابه در سایر کشورها نیز ثبت شده اما چنین واکنش‌هایی منحصر به دولت‌هایی نظیر فرانسه شده و با تکیه بر سوابق، نمی‌توان باور کرد که اگر همه این سلسله حملات تروریستی در آرژانتین، پاراگوئه یا برزیل اتفاق می‌افتاد، مقابل سفارت این کشورها در تهران بساط عزاداری و شمع و دسته گل برپا می‌شد.

البته در این میان، عده‌ای نیز این اعتقاد را دارند که اساساً نباید در چنین مسأله‌ای مداخله کرد و باید مردم را مخیر گذاشت تا در قبال هر حادثه تروریستی اعم از لبنان یا فرانسه واکنش نشان دهند و آنهایی که به همدردی مقابل سفارت فرانسه اعتراض دارند، می‌توانستند در مقابل سفارت لبنان اقدام مشابه انجام دهند؛ اما حقیقت آن است چنین اقداماتی جنبه شخصی ندارد، کما اینکه پخش شیرینی برای فوت یک مقام کشورهای منطقه در نزدیکی سفارت آن کشور، جنبه شخصی ندارد و نمی‌توان چنین مسائلی را شخصی سازی کرد.

بنابراین منطق حکم میکند به قضاوت در قبال چنین رفتارهایی متکی بر وقایع میدانی و سوابق موجود پرداخت؛ منطقی که تأکید دارد، اگر گروهی از ناظران نسبت به صداقت در گریههای شب گذشته برای قربانیان سفارت فرانسه تردید کنند، نباید به آنها خرده گرفت و باید پذیرفت چنین رفتارهایی بوی ویزای مولتی یک ساله و اقامت فرانسه را میدهد؛ هرچند نمیتوان در این باره قضاوت قطعی داشت.