ریشه گستاخی آمریکایی‌ها به مقامات کشورمان چیست؟

داستان انفعال، تسامح، لبخند، کوتاهی و سستی در پاسخ انقلابی، بی‌عزتی ایرانی و پاسپورت ایرانی و ...از موضوعاتی است که باید به جای بررسی در جایگاه‌های رسمی و دیپلماتیک، در محافل کوچه بازار و خانوادگی به دنبال جدیدترین طنزهای عزت ایرانی باشیم، اما وقتی لبخند و حال و احوال پرسی‌های اتفاقی با اوباما و یارانش تبدیل به عادت شد، باید متتظر گستاخی چند آمریکایی به مقام عالی کشور باشیم.

 
 
ریشه گستاخی آمریکایی‌ها به مقامات کشورمان چیست؟


زمینه‌های این گستاخی از کجا نشأت می‌گیرد؟
 اول: از یاد نبرده‌ایم روزی را که وزیر امور خارجه آمریکا در جلسه سؤال و جواب شورای روابط خارجی آمریکا درباره یک تماس تلفنی با دکتر ظریف در خصوص کشتی ایرانی عازم یمن گفت:"چند ماه پیش که یک محموله از سوی ایران راهی یمن بود، خیلی زود با همتای خود تماس گرفتم و 42گفتم که این امر می‌تواند باعث یک رویارویی جدی شود و ما آن را تحمل نمی‌کنیم. وی نیز در مدت‌زمانی بسیار کوتاه با من تماس گرفت و گفت قرار نیست این محموله به زمین برسد یا از آب‌های بین‌المللی خارج شود و بعد راهی کشور خودشان شد... ازاین‌رو، ما تلاش‌های عمده‌ای را دنبال می‌کنیم و به‌صورتی چشمگیر، این تلاش‌ها را عقب رانده‌ایم تا ازاین‌دست فعالیت‌ها جلوگیری شود."[1]
 
دوم: آن‌ها هم از یاد نبرده‌اند که ادعای بزرگ و توهین‌آمیز وزیر خارجه ایالات‌متحده، با هیچ واکنش و تکذیبی از سوی وزارت خارجه ما و وزیر خارجه کشورمان روبرو نشد!
 
سوم: از یاد نبرده‌ایم قانون محدودیت ویزایی که ایالات‌متحده علیه کشورمان اعمال کرد؛ در قانون H.R. 2029 موسوم به CAA که روز 18 دسامبر 2015 توسط کنگره آمریکا به تصویب رسید و محدودیت‌های شدیدی بر شهروندان 38 کشور مهم جهان در رابطه با سفر،‌ سرمایه‌گذاری و تجارت با ایران وضع کرد؛ و آنان هم از یاد نبرده‌اند که وزارت خارجه ما خیلی زود و به‌سادگی در برابر توجیهات وزیر خارجه ایالات‌متحده قانع شد و اقدام جدی و واکنشی علیه موضوع به‌صورت جدی اعمال نکرد.[2]
 
 
 
ریشه گستاخی آمریکایی‌ها به مقامات کشورمان چیست؟


چرا وزارت امور خارجه مقابل تحقیر مردم ایران سکوت کرده است؟
چهارم: فراموش نکرده‌ایم حدود یک ماه قبل کنگره آمریکا در ادامه کارشکنی‌های یک ماه اخیر خود بودجه ویژه‌ای برای براندازی نرم ایران با عنوان «برنامه‌های دموکراسی»تعیین کرد و جان کری همتای محمدجواد ظریف را به‌عنوان مسئول اجرای این پروژه تعیین کرد. مبلغ بودجه اختصاص داده شده برای این برنامه براندازی نرم، در بند 7041 مشخص نشده و ظاهراً محرمانه و شناور است؛ اما در بند 7032 همین قانون که به «تعریف مفهومی» و «تعیین رقم بودجه» مربوط به «برنامه‌های دموکراسی» می‌پردازد، مبلغ این پروژه به‌صورت کلی بالغ‌بر دو میلیارد و 308 میلیون دلار ذکرشده که به‌جز ایران، چند کشور دیگر ازجمله روسیه نیز در آن قرار دارند. نامی از کشورهایی چون عربستان سعودی که به‌صورت دیکتاتوری و خاندانی اداره می‌شود و در آن حتی شاهد برگزاری یک انتخابات عادلانه نیستیم در برنامه‌های ترویج دموکراسی آمریکا جایی ندارد![3]
 
پنجم: و البته آنان هم از یاد نبرده‌اند که بار دیگر این موضوع با سکوت وزیر خارجه و انفعال دستگاه دیپلماسی کشورمان همراه شد تا نوار کارشکنی‌های آمریکا و سکوت وزارت خارجه کشورمان تکمیل شود. قطعاً این استدلال که چون نام چند کشور دیگر هم در کنار ایران ذکرشده و هرساله چنین برنامه‌ای علیه برخی کشورها طراحی می‌شود، پس‌نیازی به واکنش و موضع‌گیری ندارد، استدلال درستی نیست و نتیجه آن همین اتفاق روزهای اخیر است.
 


داستان گستاخی سه آمریکایی به مقام عالی‌رتبه چیست؟
و البته همه این رفتارهای خصمانه از سوی ایالات‌متحده و عدم اقدام جدی، شجاعانه و بهنگام، از سوی دستگاه سیاست خارجی و وزیر خارجه‌مان، سبب شده است که اتفاق توهین‌آمیز دیگری رخ دهد؛ در روزهای اخیر که اخبار مختلفی از رویکرد مقامات مختلف آمریکایی کشور در خصوص ایران به چشم می‌خورد - از خط‌ و نشان کشیدن برخی از نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری آینده این کشور و... - درخواست عجیب‌وغریب سه نماینده کنگره ایالات‌متحده، بدجوری خودنمایی می‌کند.
 
52ماجرا ازاین‌قرار است که سه عضو جمهوری‌خواه کنگره آمریکا با حضور در دفتر حفاظت منافع ایران در واشنگتن، برای سفر به ایران درخواست ویزا کرده‌اند. ضمن اینکه باید متذکر شویم مواضع سیاسی داخلی و خارجی (جمهوری‌خواه یا دموکرات بودن) این سه نماینده هیچ ربطی به درخواست وقیحانه آنان از جمهوری اسلامی ایران ندارد به بررسی رفتار این سه تن می‌پردازیم.
 
این سه بعد از درخواست ویزا از دفتر حفاظت منافع ج.آ.ایران در واشنگتن، نامه سرگشاده‌ای خطاب به «رهبر معظم انقلاب و سردار محمدعلی جعفری، فرمانده سپاه پاسداران انقلاب اسلامی»! منتشر کرده و اهداف خود از این سفر را بیان و خواسته‌اند صدور ویزای آنان بدون تأخیر صورت پذیرد.
 
این سه ضمن اینکه یکی از اهداف سفر خود به ایران را مشاهده روند انتخابات 26 فوریه (هفتم اسفند) سال جاری در ایران - که رویدادی تاریخی است - اعلام کرده‌اند که مشتاق‌اند روند دموکراسی ایران را از نزدیک مشاهده کنند و «بسیار تأسف‌برانگیز خواهد بود که پس از استقرار انقلاب اسلامی ایران هیچ آمریکایی فرصت نکند از نزدیک بر آزادانه و عادلانه بودن انتخابات ایران صحه بگذارد.»

 
ریشه گستاخی آمریکایی‌ها به مقامات کشورمان چیست؟

 
سایر اهداف وقیحانه اعلامی این سه تن در نامه سرگشاده یادشده:
 
1- دیدار با رهبری و مسئولان عالی‌رتبه ایران ازجمله وزیر امور خارجه و مسئولان هسته‌ای کشور
 
2- بازدید از پارچین و سایت‌های هسته‌ای اراک و فردو
 
3- دریافت توضیحاتی درباره آزمایش‌های موشکی اخیر بالستیک ایران
 
4- دیدار با زندانیان آمریکایی در ایران به خصوص دیدار با سیامک نمازی بدون ناظر
 
5- دریافت توضیحاتی از مقامات سپاه پاسداران انقلاب اسلامی درباره بازداشت کوتاه ملوانان آمریکایی در ایران
 
لازم به ذکر است این سه نماینده به‌شدت با توافق هسته‌ای اخیر ایران مخالفت داشته و خواستار اعمال تحریم‌های جدید علیه ایران به بهانه انجام آزمایش‌های موشکی پس از توافق هسته‌ای هستند».
 
چه اقدامی باید بکنیم؟
 
لازم است مسئول دستگاه دیپلماسی کشورمان و در یک کلام مقامات ذی‌ربط در وزارت امور خارجه کشورمان به این سؤال پاسخ دهند که کدام اقدام – یا عدم اقدام – آنان سبب چنین گستاخی و توهینی به دولت و ملت ایران شده است؟ واقعاً کدام رفتار مسئولین سیاست خارجی ما این فکر را به ذهن این سه نماینده رسانده که چنین درخواست‌هایی از مقامات عالیه کشورمان داشته باشند؟
 
بگذریم از این مطلب که اقدام این سه نماینده آمریکایی و نامه منتشره آنان و محتوای عجیب آن، جز از یک ذهن بیمار و روان‌پریش برنمی‌آید؛ اما سؤال اینجاست که چرا این اذهان بیمار در این روزها و پس از مشاهده کدام رفتار ما چنین درخواست‌هایی را مطرح کرده‌اند و چرا تا پیش‌ازاین چنین مسائلی را منتشر نمی‌کردند؟
 
برخورد وزارت خارجه آمریکا با این اتفاق چه خواهد بود: سه نماینده مجلس ما درخواست ویزای سفر به ایالات‌متحده داشته باشند و ضمن نامه‌ای به اوباما به او یادآور شوند که قصد دارند بر انتخابات آزاد! آن کشور و تأسیسات هسته‌ای آنان، نظارت کنند، با زندانیان ایرانی آن کشور ملاقات و درنهایت هم دیداری با مقامات عالیه آن کشور ازجمله خود اوباما بپردازند؟ کدام رفتار کرنش آمیز ایالات‌متحده در قبال جمهوری اسلامی ایران ممکن است سبب چنین نامه‌نگاری شود؟