ماجرای عملیات خلیج خوک ها/ دلیل اشاره رهبر انقلاب به این خلیج چه بود؟

حضرت آیت الله خامنه ای رهبر معظم انقلاب اسلامی در بخشی از دیدار 13 اردیبهشت با جمعی از فرهنگیان کشورمان گفت: "وقتی مقابل دشمن از نشان دادن قدرت بترسیم، دشمن پررو می‌شود؛ می‌گویند ایران در خلیج فارس رزمایش نداشته باشد؛ چه غلط ها! از آن طرف دنیا می‌آید رزمایش برگزار می‌کند؛ خب بروید همان خلیج خوک‌ها، اینجا چه می‌کنید!؟ خلیج فارس خانه‌ی ما است. جای حضور ملت ایران است؛ این‌طور باید باقدرت‌های زیاده‌خواه مواجه شد."

 

اما خلیج خوک ها که مقام معظم رهبری در این سخنان به آن اشاره کردند، روایتگر کدام قسمت از تاریخ آمریکاست؟

 

خلیج خوک‌ها صحنهٔ حمله‌ای نافرجام موسوم به عملیات خلیج خوک‌ها در ۱۷ آوریل ۱۹۶۱ به‌منظور براندازی دولت فیدل کاسترو در کوبا بود.

 

در این روز نیرویی متشکل از تقریباً ۱٬۴۰۰ تا ۱٬۵۰۰ تبعیدی کوبایی که توسط آژانس اطلاعات مرکزی آمریکا (سیا) سازمان‌یافته و مسلح شده‌بودند در این منطقه فرود آمدند، بااین‌حال این حمله سرانجامی نداشت و با کشته و دستگیر‌شدن مهاجمان به پایان رسید.

 

ماجرای خلیج خوک ها از نظر آمریکایی ها یک تراژدی- کمدی برآمده از اشتباهات بود. جان اف کندی، رییس جمهوری آمریکا که نمی خواست از چشم ماموران پنتاگون و سیا ضعیف به نظر بیاید مجبور شد عملیات براندازی رژیم فیدل کاسترو را تایید کند؛ اما او در عمل حاضر نشد برای موفقیت این عملیات منابع و امکانات ضروری را تمام و کمال در اختیار مهاجمان بگذارد.

 

    قرار بود نیروی 1500 نفره مهاجمان که اغلب کوبایی های تبعیدی ضدکاسترویی بودند نقش اصلی را در براندازی رژیم کوبا برعهده داشته باشند. کندی صراحتا گفته بود نیروهای نظامی آمریکا مجاز به دخالت مستقیم نظامی در کوبا نیستند.

 

فیدل بلافاصله ارتش 20 هزار نفری و میلیشیای 200 هزار نفری خود را به پل یاگیرون «خلیج خوک ها» آورد و در عرض فقط دو روز موفق به نابودی ارتش مهاجمان شد.

 

در این نبرد دو روزه 161 نفر از نیروهای کوبایی و 107 نفر از نیروهای مهاجم کشته شدند. کاسترو همچنین موفق شد 1189 نفر از نیروهای مهاجم را که نام «بریگاد 2506» را روی خود گذاشته بودند، به اسارت بگیرد.

 

فیدل بعدها 1169 اسیر را در ازای دریافت 25 میلیون دلار، غذا و دارو تحویل حکومت آمریکا داد. نقشه آمریکایی ها برای براندازی کاسترو نسبتا ساده و مسخره بود. این نقشه متکی به مجموعه ای از تجزیه و تحلیل های نادرست و متعصبانه بود. در این تجزیه و تحلیل ها تاکید شده بود مردم کوبا از سرکوبگری های حکومتی و کمبودهای اقتصادی به تنگ آمده اند؛ بنابراین از یک نیروی مهاجم آزادی بخش استقبال خواهند کرد.

 

خبرچینان سیا گزارش داده بودند نیروهای مسلح کوبا دچار تفرقه هستند و آنها در پیوستن به قیام عمومی علیه حکومت کوبا هیچ تردیدی نخواهند کرد، اما این اطلاعات نادرست بود. در واقع خلیج خوک ها از چشم آمریکایی ها چیزی نبود جز مجموعه ای از سوءتفاهم ها.

 

سیا با متقاعد ساختن کندی به اینکه مردم کوبا علیه رژیم دست به قیام مسلحانه خواهند زد، او را ترغیب به موافقت با این نقشه کرد و کندی هم به نوبه خودش سیا را فریفت. ماموران آمریکایی حاضر در صحنه نبرد هرگز باور نمی کردند که رییس جمهورشان کناری بایستد و بی تفاوت شاهد نابودی نیروی 1500 نفره مهاجمان باشد: نیرویی که خود حکومت آمریکا آنها را تعلیم داده و مسلح کرده بود، اما کندی این کار را کرد.

 

ماجرای خلیج خوک ها اثبات کننده دو چیز بود: حمایت شدید مردم کوبا از انقلاب و شم بالای سیاسی فیدل کاسترو. رهبری کوبا از مدتی قبل از توطئه آمریکایی ها برای براندازی رژیم کوبا اطلاع پیدا کرده بود و عوامل اطلاعاتی و امنیت کوبا موفق به نفوذ در داخل جمع توطئه گران در میامی آمریکا و اردوگاه های ویژه تبعیدیان کوبایی در گوآتمالاشده بودند. کوبا آماده مقاومت بود و از مدتی قبل موفق به دریافت محموله های تسلیحاتی پر و پیمانی از کشورهای سوسیالیستی شده بود. کوبایی ها به این ترتیب موفق به نابودی مهاجمان شده بودند.

 

ارنستو چه گوارا چند ماه بعد از شکست مفتضحانه آمریکا در نبرد خلیج خوک ها در جریان کنفرانسی بین المللی به فرستاده کندی گفت: «از شما متشکریم. ما به لطف شما موفق شدیم در یک مقطع زمانی بسیار دشوار انقلاب مان را مستحکم کنیم.» این حرف چه گوارا کاملادرست بود. وزارت کشور کوبا در پی ماجرای خلیج خوک ها به عنوان یک نهاد امنیتی، قدرت و گستره بیشتری پیدا کرد و حکومت کوبا از این پس توانست همه مخالفان سیاسی خود را تحت عنوان «عوامل آمریکا» یا «عروسک های آلت دست آمریکا» سرکوب کند.

 

حکومت کوبا همزمان با نبرد دوروزه اش با مهاجمان تبعیدی در خلیج خوک ها بیش از 100 هزار نفر از مردم کوبا را به اتهام «توطئه» علیه حکومت کوبا بازداشت و در سینماها، پادگان ها و ورزشگاه های هاوانا زندانی کرد.