وزیری که به ایران آمد و چند قرارداد تشریفاتی بست!

با گذشت 4 ماه از اجرای برجام سفر مقامات کشورهای مختلف دنیا به ایران ادامه دارد و روزی نیست که شاهد حضور یک مقام خارجی در کشور نباشیم. در ادامه این سفرها روز گذشته وزیر امور خارجه لیتوانی به تهران آمد تا با مقامات کشورمان دیدار کند. یکی از دیدارهایی که برای "لیناس لینکو یسییوس" در نظر گرفته شده بود، دیدار با محمد خزاعی معاون وزیر اقتصاد و رئیس سازمان سرمایه گذاری و کمکهای اقتصادی و فنی بود. در پایان این دیدار مثل روال همه دیدارهای این چنینی چند موافقتنامه میان ایران و لیتوانی در حوزه های حمل و نقل، صنعت، محیط زیست، فناوری اطلاعات، کشاورزی و گردشگری و بهداشت به امضا رسید.

اما این همه ماجرا نبود. خبرنگار ما کسب اطلاع کرد که این موافقتنامه ها که از سوی وزارت اقتصاد آماده شده بود، چند موافقتنامه تشریفاتی بوده که هیچ ضمانت اجرایی در آن دیده نمی‌شود و به احتمال فراوان تنها بر روی کاغذ خواهد ماند.

در واقع این موافقتنامه ها هیچ محتوایی خاصی نداشته و تنها وقت و منابع برای آن تلف شده است. با این حال به نظر می رسد که این اولین بار نبوده که چنین تفاهمنامه‌هایی میان ایران و کشورهای دیگر در دوران پسابرجام به امضا رسیده است. اکثر هیاتهای تجاری که در دوران پسابرجام و ماههای قبل از برجام به ایران آمده اند تنها چند یادداشت تفاهم تشریفاتی با مسئولان دولت روحانی امضا کرده اند.

آنچه از منظر فعالان اقتصادی بخش خصوصی اهمیت دارد این است که ببیند مدیران دولتی برای آنها چه می کنند و نتیجه این اسناد و کاغذها برای اقتصاد کشور و بنگاههای اقتصادی در حال رکود چیست؟ معلوم نیست این موافقنامه های عمومی که در عمل هیچ خاصیتی برای روابط اقتصادی دو کشور ندارد، با چه هدفی امضا می شوند؟

کارشناسان اقتصادی و واحدهای کسب و کار دوست دارند بدانند که این گونه موافقتنامه ها اگر نباشند چه خسرانی به اقتصاد و همکاری های اقتصادی وارد می شود و یا وجود آنها چه منفعت مستقیمی برای اقتصاد و واحدهای اقتصادی دارد. آیا بهتر نبود که به جای انجام این گونه اقدامات بیهوده به محتوا و متن کارهای اقتصادی بپردازیم که اثر فوری را بر وضعیت بنگاههای اقتصادی می گذارند؟

بهتر است سازمان سرمایه گذاری خارجی رسما اعلام کند که به عنوان مرکز جذب اعتبارات، وامها و سرمایه های خارجی برای واحدهای اقتصادی کشور که هر روز در حال ورشکستگی هستند چه مقدار  و از کجا منابع مالی تامین کرده اند؟ بانک توسعه اسلامی که تعطیل است و در این سالها تنها یک وام به ایران داده است در حالی که ما بزرگترین سهامدار بانک هستیم و در دولتهای قبل بیشترین اعتبارات خود را به ایران می داد. وام گرفتن از بانک جهانی که تعطیل است. فاینانس های تجاری هم که در حد همین ژستهای دیپلماتیک است و در حد یادداشت تفاهم و رفتن جلوی دوربین و امضاست.

عملیات سرمایه گذاری که کاملا مغشوش است و سایر وزارتخانه ها و دستگاهها به علت ناامیدی از سازمان سرمایه گذاری خارجی خودشان دفتر و دستک درست کرده اند و کار خود را می کنند.

باید دید مقامات دولت تدبیر و امید چه زمانی متوجه شرایط اقتصادی کشور خواهند شد و از ژستهای دیپلماتیک خارج می شوند؟