دولت یازدهم وارث ویرانی های احمدی نژاد یا کارگزاران؟

گروه سیاسی- سه سال پس از پیروزی دولت یازدهم در انتخابات سال 92 حالا با قاطعیت می توان گفت تنها واژه ای که یادگار این دوران خواهد بود و از سوی حسن روحانی و مردانش در ادبیات سیاسی ایران برجای خواهد ماند واژه "برجام" و در نهایت دعوای برجامیان و نابرجامیان بود.

به گزارش افکارنیوز،  دولت حسن روحانی اما هیچگاه نپذیرفت که فساد ساختاری مدیرانش نگذاشت تغییری در ادارات دولتی و نهادهای اجرایی بوجود بیاید. حقوق های چند ده میلیونی و چند صد میلیونی همچنان در سطوح بالای مدیران رواج دارد و تنها هنگامی که خبر یکی از این حقوق ها رسانه ای شد اسحاق جهانگیری در جایگاه ستاد مبارزه با فساد اقتصادی موضوع را پیگیری کرد. پس از 3 سال با روحانی اینک با اطمینان می توان گفت روحانی و دولتش در "برجام" ماندند. نه تولیدات داخلی حمایت شدند و نه اشتغال تکانی خورد. نه حتی تغییر رتبه محسوسی در شاخص فساد اداری و یا مبارزه با قاچاق کالا و ارز و این آخری یعنی تعطیلی کارخانه "ارج" هم به صورتی نمادین ناکارآمدی سیاست های اقتصادی دولت در حمایت از اقتصاد مولد را بیش از پیش نشان داد.

ایرنا خبرگزاری دولت در اقدامی دستوری و در راستای دفاع از موضوع دولت اقدام به انتشار یادداشتی کرده است که ضمن تکذیب خبر تعطیلی کارخانه ارج به توجیه سیاست های شکست خورده دولت در سه سال گذشته پرداخته است. نویسنده این یادداشت نوشته است: "گروهی در کشور که همواره درصدد کمرنگ کردن و بی اهمیت جلوه دادن نتایج و دستاوردهای اقتصادی دولت و آثار اجرایی شدن برنامه جامع اقدام مشترک(برجام)هستند،این بار در اقدامی بدون درنظر گرفتن منافع ملی شایعه تعطیلی کارخانه صنعتی ارج را در فضای مجازی منتشر کردند." موضوع این است که ارج مدت ها است از چرخه تولید خارج شده و اینکه خبر تعطیلی آن اعلام شود یا نه صرفاً مربوط به تکنیک های مدیریت بحران است که چندان هم فرقی در اصل ماجرا ندارد.

حقیقت ماجرا این است که تولیدات داخلی در پس واردات بی رویه در دولت پیشین به دلیل درآمد بالای نفتی آسیب جدی دید اما دولت یازدهم نیز به جای ارائه برنامه و راهکاری در جهت ترمیم آسیب های وارد شده تنها به اتهام زدن به دولت گذشته اکتفا کرد و عملاً اقدامی انجام نداد. این درست است که دولت یازدهم چنانکه خود می گوید وارث ویرانی های دولت دهم است اما در عین حال وارث مدیریت اشرافی دولت سازندگی هم هست و هرچقدر که آوار آن ویرانی بر سر این دولت سنگینی می کند تبعات آن مدیریت فاسد و اشرافی هم جلوی دست و پای دولت را گرفته است.

سه سال گذشته تا دولت تنها دستاوردش در عرصه سیاست خارجی را با آب و تاب فراوان و با تبلیغات خارج از حد تصور به خوراکی تبلیغاتی برای انتخابات تبدیل کند. اما آیا گذشت 4 سال برای یک واژه زیاد نیست؟ و اگر قراربود دولت تنها در عرصه سیاست خارجی به موضوع برجام بپرداسد پس دیگر مشکلات کشور را چه کسی باید پیگیری و رفع می کرد؟