محمدرضا تاجیک در مصاحبه با روزنامه آرمان درباره ناکارآمدی‌های دولت گفت: بسیاری از دولتمردان کنونی از روحیه تکنوکراتیک و بروکراتیک برخوردارند که نوعی سنگین‌پایی را به آنها تزریق کرده است و مانع از شادابی و تحرک آنها شده است. نکته دیگر اینکه نوعی پارادایم «قبیله‌گرایی» و «محفل‌گرایی» بر مدیران دولت غالب شده که نغمه بیرونی خوشی ندارد و آنچه به گوش می‌رسد «جغدگونه» است. این در حالی است که دولت در دوران پسابرجام قرار دارد و انتظارات مردم از دولت بیش از گذشته شده است. بااین وجود دولت موفق نشده به خوبی به انتظارات مردم پاسخ بدهد. آقای روحانی باید از نظر عقلایی برای تغییرات اعضای کابینه خود یک محاسبه استراتژیک انجام بدهد.

 
 
او می‌افزاید: به نظر من «قوه عاقله» دولت کنونی باید بیش از این فعال شود. من مشکل دولت کنونی را در قوه عاقله می‌بینم. دولت حسن روحانی به صورت جدی با فقدان قوه عاقله مواجه است.
 
 
وی ادامه داد: در شرایط کنونی کدام اتاق فکر و قوه عاقله تشخیص داده که پس از مسئله فیش‌های حقوقی مخالفان دولت از چه سناریویی علیه دولت استفاده خواهند کرد. کدام قوه عاقله وضعیت مخالفان را رصد می‌کند تا استراتژی مناسب را در مقابل پاتک بعدی مخالفان به کار ببرد. قرار نیست قوه عاقله مانند کارآگاه کودنی عمل کند که هر وقت به محل جنایت می‌رسد جنازه روی زمین پهن شده باشد. به نظر من آقای روحانی به دلیل روحیات و شخصیتی که دارد زیاد علاقه به «عقل منفصل» ندارد و بیشتر به «عقل متصل» تکیه دارد. نکته دیگر اینکه عقل منفصل جدی پیرامون ایشان شکل نگرفته است. اگر دولت آقای روحانی صدای پای آینده را نشنود تا قبل از انتخابات ریاست جمهوری توسط مخالفان «چپ و راست» می‌شود. اگر دولت آقای روحانی تمایل دارد دولت چهار ساله‌اش به هشت سال ارتقا پیدا کند باید در طول یک سال آینده نمایش کارآمدی و توانمندی از خود بروز بدهد و به نیازهای فوری و ملموس مردم پاسخ مناسب بدهد.
 
 
وی در بخش دیگری از این مصاحبه گفت: بسیاری از ژنرال‌های اصلاح‌طلب به فصل بازنشستگی رسیده‌اند و «سنگین پا» شده‌اند. در نتیجه باید به ژنرال‌ها استراحت داد و اجازه داد که جوانان جای آنها را بگیرند. در شرایط کنونی جریان اصلاحات باید برای فراکسیون امید یک اتاق فکر تشکیل بدهد تا برای فراکسیون تولید «فکر» و «راهکار» کند.
 
 
تاجیک اضافه کرد: برای من بسیار عجیب است که برخی افراد چگونه به خود اجازه می‌دهند به صورت علنی عنوان کنند که جریان اصلاحات در انتخابات آینده قرار است از چه کسی حمایت کند و هنوز هیچ اتفاقی رخ نداده استراتژی جریان اصلاحات در انتخابات ریاست جمهوری آینده را برای رسانه‌ها تئوریزه می‌کنند. برای من هنوز مشخص نیست این نگاه مستبدانه و توتالیتر چگونه در بین برخی شخصیت‌های اصلاح‌طلب شکل گرفته که به خود اجازه می‌دهند به نام نامی جریان اصلاحات سخن بگویند.