یکسان دانستن ایران و داعش معنا و دلیل روشنی دارد. ظهور داعش اولیت های امنیتی غرب را دچار تحولات جدی کرده است. ایران که تا همین چند سال قبل مساله شماره یک امنیتی غرب بود٬ امروز اصلی ترین سد پیشروی داعش و تنها کشور خارجی ست که روی زمین با داعش می جنگد. این تغییر صحنه خاورمیانه در کنار شکست سیاست تحریم های اتمی٬ باعث شد ایران به شریک غیر رسمی غرب در عراق تبدیل شود.

آن بخش از اپوزیسیون نظام که به سیاست تحریم و تجاوز غرب دل خوش کرده بودند ناچارا به کمپین مشترک با عربستان و اسرائیل پیوستند تا “جمهوری اسلامی” را خطرناک تر از “دولت اسلامی” معرفی کنند. مریم رجوی پیش از همه به کنگره آمریکا رفت تا بگوید مهار داعش تنها از طریق حمله نظامی به ایران ممکن است. مجاهدین خلق اما در این مسیر تنها نبوده اند. آنها در حالی نقش “مجاهد پادگانی” را ایفا کرده اند که همچون سال های دهه ۶۰ عده ای “مجاهد تبلیغاتی/فیسبوکی” همان ایده ها و نظرات را در لفافه ای از ادعا های آزادی خواهانه و حقوق بشری به خورد مخاطب فارسی می دهند.

داعش

آن زمان که مجاهدان پادگانی همراه با ارتش صدام به ایران حمله کردند٬ مجاهدان تبلیغاتی٬ امام خمینی را بدتر از صدام٬ عامل جنگ و شر اصلی معرفی می کردند. امروز هم که مجاهدین پادگانی از بغداد رو به سوی ریاض و تل آویو آورده اند٬ مجاهدان فیسبوکی به کمپین عربستان-اسرائیل پیوسته اند و به جهان اخطار می کنند اگر می خواهید با تروریسم بجنگید داعش اصلی در ایران است.

داعش

اما مطابق همان مثل معروف٬ تراژدی دهه ۶۰ این بار همچون کمدی ظهور کرده است. قیاس ایران و داعش نه خریداری در داخل دارد٬ نه در بین دولت ها غربی. بی دلیل نیست که در روز شادی مردم از پیروزی روحانی یا توافق هسته ای٬ عزادار می شوند و به مردم حمله می کنند. بی جهت نیست که یکی از همین مجاهدین فیسبوکی (فرزند نوری زاد) اخیرا با افتخار به مجاهدین خلق پیوسته. زده اند به سیم آخر!