آقایان باید تکلیف خود را روشن کنند/ اصلاح‌طلب هستند یا مبارزه‌جو با نظام؟!
عباس عبدی می‌گوید عوارض تواب شدن اصلاح‌طلبان از زندگی در تناقض بی‌پایان بهتر است.

وی پیش از این یادداشتی در نشریه کارگزارانی صدا نوشت مبنی بر اینکه به جای پیش کشیدن مباحثی مانند آشتی ملی، باید تکلیف خود را با نظام معلوم کنند که اصلاح‌طلب هستند یا مبارزه‌جو با نظام؟!

این نوشته با دلخوری و اعتراض برخی مدعیان اصلاح‌طلبی مواجه شد. وی در واکنشی مجدد دست به قلم شد و در نشریه صدا نوشت: این روزها مسئله تواب‌سازی مطرح شده و برخی از دوستان هرگونه بازنگری انتقادی را معادل نوعی تواب‌سازی تلقی کرده و از پیش محکوم و رد کرده‌اند. متأسفانه وقتی که گفت‌وگوی دقیقی صورت نگیرد و ابعاد اصلاحات روشن نشود، با همین شلختگی‌های گفتاری مواجه می‌شویم. هنگامی که نگاه ما به جای اصلاح‌طلبی، مبارزه‌جویی باشد و اعتبار هر اقدامی را ابتدا در آیینه حکومت می‌بینیم و تفسیر می‌کنیم و دوگانه این طرف و آن طرف را بر همه چیز غلبه دهیم، انتظار وضعی بهتر از این نخواهیم داشت. واقعیت ماجرا چیست؟

وی ادامه می‌دهد: مسئله این است که یک اتفاقی در سال 1388 رخ داده؛ از آنجا که آن اتفاق عوارض خاص خود را داشته است و امروز ما با این عوارض دست به گریبان هستیم، به ناچار باید آن اتفاقات را بازنگری کرد. اگر همچنان بر مدار دفاع از آن سیاست‌ها هستند، به طور طبیعی باید با عوارض آن نیز کنار بیایند ولی اگر این عوارض را نمی‌پذیرند و خواهان اصلاح آنها هستند، باید نسبت به گذشته تغییر نگاه دهند.

عبدی معتقد است: اعتقاد داشتن به اصلاحات و سیاست درست، فرد را در موقعیتی قرار می‌دهد که ترسی از اقرار به اشتباه ندارد و هیچ گاه آن را با برچسب تواب‌سازی رد نمی‌کند. این نوعی فرار به جلوست. به طور قطع در میان دو نگاه اذعان به خطا؛ و یا اصرار به گذشته به دلیل ترس از تواب خطاب شدن، نگاه دومی ترجیح دارد. همچنان که همه ما توابان سازمان مجاهدین خلق را به افراد سر موضع آنان ترجیح می‌دهیم.

وی تأکید کرد: مسئله تواب‌سازی در میان نیست. مسئله یک نگاه انتقادی به گذشته برای بیرون آمدن از تناقضات سیاسی واقعاً موجود است. هر کسی که از سیاست‌های گذشته و مشخصاً آنچه که در سال‌های 1387 و 1388 و 1389 انجام داده دفاع می‌کند، انسان محترمی است، به شرطی که به تبعات آن نیز ملتزم باشد و اهداف و رفتارهای امروز او نیز با آن سیاست‌ها تطابق داشته باشد، انتظاراتش با آن سیاست هماهنگ باشد. ولی اگر شرایط موجود را دوست ندارد و یا نمی‌خواهد، پس باید در آن سیاست‌ها بازنگری انتقادی کند و اسم این کار را نیز تواب‌سازی نگذارد، هر چند اگر هم گذاشت، عوارض تواب شدن از زندگی در این تناقض بی‌پایان بهتر است.

وی پیش از این تصریح کرده بود: تا هنگامی که بخش‌هایی از اصلاح‌طلبان مبارزه‌جویی می‌کنند، نیازی به ارتباط و بازتعریف آن ندارند. ولی در این صورت به طور  آشکار باید متوجه شوند که اصلاح‌طلبی آنان مصداق راه رفتن روی یک پا خواهد شد. در این صورت با دو گام برداشتن، هم عقب می‌افتند و هم خسته می‌شوند و به سرعت تعادل رفتاری خود را از دست می‌دهند. تا حالا هم توهم تکیه به عصایی به نام آقای هاشمی داشتند، بنابراین امروز که این توهم زایل شده است، باید تصمیم بگیرند.