حقوق بین‌الملل سند 2030 را تعهد‌آور می‌داند

 روزنامه «جوان» در یادداشتی از «محمد اسماعیلی» نوشت:

طی 44 ماه اخیر تلاش شده روابط دولت با سازمان‌های بین‌المللی دچار تغییرات جدی و«تعهدات قابل تأملی» برای جمهوری اسلامی ایران سامان‌دهی شود که از جمله آخرین آن امضا و اجرای سند 2030 است، سندی که می‌تواند همانند FATF یا کنوانسیون پالرمو نخست زنجیره‌ای از تعهدات را برای ایران ایجاد و در نهایت رفتار کشورمان در عرصه منطقه‌ای و بین‌المللی را«استانداردسازی»کند.  فارغ از آنکه «پذیرش»و«اجرای» سند2030 مصداق عینی نفوذ جهت استحاله فرهنگی ـ آموزشی جامعه ایرانی است و می‌تواند در یک دوره زمانی کوتاه عامل مهمی برای تغییر سبک زندگی ایرانی ـ اسلامی باشد، باید براساس برخی از ادعاهای مقامات دولتی مبنی بر آنکه «سند 2030الزام آور نیست» یا «دولت برای اجرای آن تحفظ داشته وحق شرط قرار داده»نکاتی را بیان کرد:

 

1 ـ سند2030 چهار متن مکتوب مشخص و چندین متن و سند دیگر دارد که چهار متن آن شامل:

 ـ سند توسعه پایدار 2030 سازمان ملل متحد

 ـ بیانیه اینچئون کره جنوبی در سال 2015

 ـ سند چارچوب اقدام برای آموزش2030 (پاریس2015)

 ـ سند ملی آموزش2030 (پیشنهادی کمیسیون ملی یونسکو در ایران)

براساس آنچه در بخشی از سند2030با عنوان«آموزش با کیفیت و برابر»در بیان اهداف سند می‌آید «هدف»اصلی چهارمتن سند2030: «از نظر یونسکو فقط وقتی کشورها هدف چهار سند2030 را تحقق بخشیده‌اند که آموزش و پرورشی فراگیر و عادلانه برای همه فراهم کنند، از جمله در مورد هویت جنسی دانش آموزان... »است که اصل سند براساس این محور گردآوری شده و کشورها بر اساس مفادکنوانسیون1969 نمی‌توانند با اهداف اصلی این سند تحت عنوان«حق شرط»مخالفت کنند.

2 ـ دولت و حامیان آن تلاش می‌کنند با ذکر دلایلی از جمله اینکه سند2030 عنوان معاهده، کنوانسیون یا مشابه آن را نداشته چرا که عنوان «آموزش 2030، بیانیه اینچئون» را دارد یا ادعا می‌کنند که اصولا اسناد مصوب سازمان‌های بین‌المللی امضا نمی‌شوند و آن چیزی که امضا شده یک نامه برای ابلاغ سند داخلی جمهوری اسلامی بوده است که ارتباطی به خارج ندارد!

یا دسته‌ای دیگر از حامیان حقوقی دولت از سند2030 تحت عنوانsoft law یاد کرده و آن را فاقد ویژگی تعهدآوری می‌دانند.

الف ـ  این در حالی است که سند 2030 طبق بند1 ماده2 کنوانسیون1969«یک معاهده» محسوب می‌شود: «معاهده عبارت است از یک توافق بین‌المللی که بین کشورها به‌صورت کتبی منعقد شده و مشمول حقوق بین‌الملل باشد، صرف نظر از عنوان خاصّ آن و اعم از اینکه در سندی واحد یا در دو یا چند سند مرتبط به هم منعکس شده باشد.»

چرا که طبق همین ماده عنوان سند بودن برای غیرالزام‌آور بودن سند2030کفایت نمی‌کند و به دلیل اینکه«مکتوب»منعقد شده وتوسط ایران با امضا مورد پذیرش قرار گرفته یک معاهده محسوب می‌شود.

ب ـ  همچنین طبق بند 2همین ماده امضای سند توسط مقام رسمی کشورمان در حکم «پذیرش» و «قبول» آن است: «تنفیذ، قبول، تصویب و الحاق به معنای آن اقدام بین‌المللی است که به حسب موارد واجد یکی از عناوین مزبور بوده و به وسیلة آن، کشوری در عرصه بین‌المللی رضایت خود را به التزام در قبال یک معاهده ابراز می‌کند.»

 

ج ـ براساس ماده7 کنوانسیون حقوق معاهدات1969 وین، می‌توان گفت که صرف یک عمل و رفتار در پذیرش مفاد یک قرارداد دال بر رضایت در یک معاهده بین‌المللی است و مسئولیت‌های حقوقی برای طرفین به همراه خواهد داشت. به عبارت دیگر مفهوم موافق این ماده تصریح می‌کند که « عمل به جای رضایت مکتوب» مسموع است و تعهدات الزام‌آوری را برای کشور مذاکره‌کننده ایجاد می‌کند.

 

چ ـ وهمچنین بر اساس ماده 25 همین کنوانسیون سند دارای خصیصه «الزام‌آوری» است: «هر معاهده لازم ‌الاجرایی برای طرف‌‌های آن تعهدآور است و باید توسط آنها با حسن‌ نیت اجرا گردد» که معنای مخالف این ماده آن است که چنانچه طرفین یک معاهده با حسن ‌نیت تعهدات خود را اجرا نکنند آن معاهده با چالش مواجه خواهد شد.»

 

طبق اصول حقوق بین‌الملل، اصل بر عدم تعهد دولت‌ها در مقابل سازمان‌های بین‌المللی است مگر آنکه دولت با پذیرش یک معاهده یا سندبین‌المللی تعهداتی را برای خود ایجاد کرده باشد، آن هم با رعایت شرایط شکلی و ماهوی متعددی که به بخشی از آن اشاره شد؛سند2030 فارغ از عنوانش، یک معاهده‌ بین‌المللی است و با توجه به اعلام رضایت ایران ودیگرکشورها برای پایبندی به آن(بند پنجم از بیانیه)«الزام‌آور»است.

 

3 ـ دولت یازدهم ادعا می‌کند که حق تحفظ را داشته و سند2030 را با حق شرط «Reservation» پذیرفته، در حالی که معنای مخالف این ادعا آن است که سند2030الزام آور است، چرا که براساس مفاد کنوانسیون وین حق شرط درمورد متونی به‌کارمی رود که دارای خصیصه‌ای به نام «الزام آوری»است.

 

دیگر آنکه حق شرط طبق قوانین حقوق بین‌المللی دارای چند ویژگی از جمله: «کتبی باشد ـ معاهده حق شرط را ممنوع نکرده باشد ـ حق شرط با هدف و منظور معاهده مغایرت نداشته باشد»است در حالی که همانطور که درقسمت نخست همین یادداشت اشاره شد از اهداف مهم وغیرقابل تغییروتفکیک متون چهارگانه سند2030«هویت بخشی جنسی به دانش‌آموزان» است این بدان معناست که ایران نمی‌تواند با اهداف اصلی یونسکو در قالب Reservation مخالفت کند، چرا که نقض غرض بوده و با کنوانسیون1696نیز سرسازگاری ندارد.

 

4 ـ درتصویب‌نامه هیئت وزیران دولت عنوان شده که این سند2030 مستند به اصل 138 قانون اساسی بوده و علی لاریجانی روند تصویب آن در هیئت وزیران را به تلویح صحیح می‌داند در حالی که اصل رفتار دولت دراین باره بر اساس اصول153، 77، 125و138مغایرت و حتی تناقض دارد.

به عنوان نمونه اصل 138اشعار می‌دارد که مصوبات هیئت وزیران نباید با متن و روح قوانین مخالف وباید به اطلاع رئیس مجلس برسد یا طبق مواد 125 و 77 اختیارات تام، جامع و «غیرقابل تفویض به غیر» برای قانونی کردن اجرای یک سند بین‌المللی به مجلس داده شده وبه خاطر حساسیت موضوع، قانونگذار قیدهای مهمی نظیر«عهدنامه، مقاوله‌نامه، تعهدنامه و موافقتنامه‌های بین‏المللی» را در ماده واحده ذکر کرده تا کمترین تلقی در باب جامعیت، فراگیری و شمولیت اختیارات مجلس ایجاد نشود.

 

اصل125اشعار می‌دارد: «امضای عهدنامه‌ها، مقاوله‏نامه‌ها، موافقتنامه‌ها و قراردادهای دولت ایران با سایر دولت‌ها و همچنین امضای پیمان‏های مربوط به اتحادیه‌های بین‏المللی پس از تصویب مجلس شورای اسلامی با رئیس‌جمهور یا نماینده قانونی او است.»

 

 افزون‌تر آنکه بر اساس نظریه‌های تفسیری شورای نگهبان و از جمله نظریه‌های شماره9993 تاریخ 1362/9/8، شماره ‌9781 تاریخ 1362/8/3 و شماره 12887 تاریخ‌ 1366/10/29 هم«هر قراردادی که برای کشور ایجاد تعهد کند باید به تصویب مجلس برسد.»

 

5 ـ در بخشی ازگزارش اخیرسند ملی آموزش2030(صفحه 7 پاراگراف اول)آمده که ایران بخشی از اقدامات اجرایی خود رابه یونسکو گزارش داده و به همین دلیل به یک کشور پیشگام در تمهید زمینه‌های اجرای سند مورد تقدیر قرار گرفته، آن هم درحالی که دولت «پذیرش»، «الزام‌آوربودن» و «اجرایی کردن مفاد سند»را انکار می‌کنند؛ به‌راستی اگر ایران ملزم به تبعیت از سند2030 نیست چرا چنین گزارش‌هایی را به یونسکو ارسال می‌کند؟

 

در حالی سند2030را می‌توان حداقل بر اساس«گزارش دهی دولت به یونسکو» و«همچنین حذف برخی از درس‌های برگرفته از فرهنگ ایثار و شهادت و جایگزینی مباحث قابل تامل»، الزام آور دانست که سازمان‌های تحت هدایت نظام سلطه همگام بادولت‌های غربی تلاش ‌می‌کنند با ایجاد برخی از تعهدات مالایطاق برای ایران ازیکسو سندهای مبنی برنقض حقوق بشری درکشورمان را – به‌دلیل عدم اجرای تعهد ـ گردآوری کرده و از سوی دیگر رفتار کشورمان را استانداردسازی کنند؛چرا که تکرار ادعاهایی مبنی بر نقض حقوق بشر در ایران به‌واسطه گزینشی اجرا کردن سند2030 ـ ماده 38اساسنامه دیوان بین‌المللی دادگستری عرف را از منابع حقوق بین‌الملل می‌داند ـ شرایط مناسبی جهت صدور قطعنامه‌های بین‌المللی علیه کشورمان را فراهم می‌کند.