حامیان دو آتشه برجام حالا از آن طرف بام افتاده‌اند!

 پس از گذشت یک سال و نیم از اجرای برجام و در حالی که آمریکا در حال استفاده حداکثری از ظرفیت‌های روح و جسم آن است، مسئولین ما، تازه یادشان افتاده برجام قرار نبوده «‌شق القمر‌» کند. این، گفته وزیر‌امور خارجه ایران است. ظریف چندی پیش مدعی شد که این منتقدان بودند که با بزرگنمایی برجام، انتظارات مردم را بالا بردند. البته شاید جناب ظریف فراموش کرده باشد که دکتر روحانی بود که «همه چیز‌» و حتی «‌آب خوردن ملت‌» را به توافق احتمالی گره زد و دقیقا خود او بود که توقعات برای مردم ایجاد کرد تا میوه آن را در انتخابات بچیند و الا منتقدینی که مدام می‌گفتند برجام راه‌حل کشور نیست، چه زمانی منافع حاصل از آن را بزرگنمایی کردند؟ جدای این مسئله‌اما، از ظریف در جایگاه یک دیپلمات کارکشته که روحانی از او با عنوان « برند » یاد می‌کند، بسیار بعید است در شرایطی که کشور باید از تمام ظرفیت برجام استفاده کند، با بی‌ربط نشان دادن عدم رفع تحریم‌های باقی مانده به برجام، پتانسیل آن را محدود نشان دهد و توان چانه‌زنی کشور را برای مواجهه با بدعهدی آمریکا کم نماید.

آمریکا- حداقل در ٦ ماه اخیر- با سه حربه در حال استفاده بیشینه از ظرفیت‌های برجام است. آمریکا تلاش می‌کند تا از طرفی با سو استفاده از تفسیر‌پذیری « متن » برجام، به ایران برای اخذ مجوز بازرسی‌های «‌هرکجا- هرزمان‌» فشار بیاورد، از طرف دیگر با استفاده از واژه نه چندان واضح «‌روح‌» برجام برنامه موشکی ایران را تحت شعاع قرار دهد و در تازه‌ترین اتفاق، با ‌اشاره به «‌مقدمه‌» برجام، حتی حضور ایران در سوریه را هم مغایر برجام نشان دهد و از مجموع این‌ها، ایران را به‌عنوان ناقض برجام معرفی کند و نهایت استفاده را از «‌برجام» ببرد. ثمره این استراتژی، حداقل این است که ایران تحت این فشار‌های شرارت‌آمیز، بی‌خیال اعتراض به نقض عهد‌های مکرر آمریکا شود (یا توان آن را نداشته باشد‌) تا ایالات متحده با خیالی راحت هم تحریم‌های قبلی را حفظ کند، هم برنامه هسته‌ای ایران را عقب نگاه دارد و هم با تحریم‌های جدید، سایر چالش‌های خود با ایران را هدف‌گیری نماید.

در همین حین و در حالی که ایالات متحده آمریکا با مربوط کردن هر چیز نامربوطی به برجام در‌صدد استفاده حداکثری از تمام ظرفیت‌های متن، مقدمه و روح برجام است، در طرف ایرانی گویا مسئولین دیگر اعتقادی به ظرفیت حداقلی برجام هم ندارند. مقامات محترم دولت، نه تنها عدم رفع تحریم‌های قبلی را با هزار بهانه توجیه می‌کنند که حتی تصویب تحریم‌های جدید را هم مخل برجام نمی‌دانند. طرف مقابل تهدید می‌کند، تحریم می‌کند و بی محابا حتی زیر صریح‌ترین تعهدات خود - در فروش هواپیما - می‌زند و مسئولین ایرانی تازه یادشان افتاده برجام حلال مشکلات نیست!

این البته اولین باری نیست که مقامات دولت، در زمان‌های حساس دقیقا برعکس آنچه باید عمل کنند، فعالیت می‌کنند. آن روزی که انتظار می‌رفت تا با عدم بزرگنمایی تحریم و تاثیر توافق، دست طرف مقابل برای ‌امتیاز‌گیری را باز نگذارند چونان «‌همه چیز‌» را به توافق گره زدند که تو گویی توافق قرار است «‌بالمره‌» حلال تمام مشکلات از روز ازل تاکنون باشد. و ‌اما حالا که اثر برجام چیزی جز «‌تقریبا هیچ‌» نیست و دقیقا زمانی که باید ظرفیت بالقوه برجام را وسیع نشان دهند تا با چانه‌زنی مقابل بدعهدی‌های آمریکا بایستند پتانسیل آن را محدود می‌کنند!

اما مسئولین ایرانی را چه شده است که از تعریف و تمجید از برجام دست برداشته‌اند؟! البته انتظاری نیست تا طرف ایرانی هم با استفاده از روح و مقدمه برجام، ‌امتیازات فرابرجامی ‌از طرف آمریکائی اخذ کند؛‌ اما همین که مسئولین ایرانی به همان برجامی‌که بدان علاقه‌مند بودند برگردند و همان ظرفیت‌های کذایی را برای افزایش چانه‌زنی، برای آن قایل باشد کافی است. شاید لازم است برایشان یاد‌آوری کرد که این برجام، همان آفتاب تابانی است که بسیار به آن علاقه‌مند بودند و همه چیز را به آن متصل می‌دانستند!