به گزارش بوتیا نیوز، http://www.botianews.com انگلیسیها از دیرباز به فکر توطئه، حیله گری و ضایع کردن حقوق مردم ایران بوده اند و هر توطئه و اتفاقی که در کشور ما بوقوع پیوسته است اگر سرچشمه آن را بررسی کنیم یک سر قضیه به روباه پیر متصل بوده است.

مردم کرمان هم مانند سایر مردم ایران زخم خورده این جرثومه فساد بوده اند به طوری که تا به امروز نیز اثرات آن هویدا بوده است و تا ابد این نفرت از دل و جان کرمانیها پاک نخواهد شد و همیشه این جمله سر زبان آنهاست: خدا انگلیسی ها را لعنت کند
اولین کنسول گری دولت انگلیس در ایران و در شهر کرمان تاسیس شده و بر همین اساس شواهد بسیاری از دشمنی ها و دسیسه های این دولت در بین مردم این خطه موجود است.
در مصاحبه ای که با آقای گلاب زاده رئیس اسبق سازمان کرمان شناسی انجام شد وی پیرامون زمان و نحوه تشکیل سفارت انگلیس مطالبی را مطرح کرد که بدون هیچ دخل و تصرفی در زیر می آید:

وی در ابتدا به مکان ابن کنسولگری اشاره کرد و گفت: باغ آقا در انتهای خیابان شهدا(زریسف) کرمان قرار دارد که با قدمت بیش از ۲۰۰ سال یکی از مراکز تاریخی و ارزشمند استان کرمان به شمار می آید. بانی این باغ سیدابوالحسن خان بیگلربیگی حاکم وقت کرمان بوده است که در حدود سال های ۱۲۰۸ در کرمان حکومت می کرده. حکومت او مصادف بود با آمدن لطفعلی خان زند به کرمان و اتفاقاً یکی از مواردی که نقطه عطفی درباره این باغ است این است که وقتی لطفعلی خان عزم ماندن در کرمان را داشت وسیدابوالحسن خان مخالف با آمدن و ماندن لطفعلی خان بود به او از طریق سیف الدین که برایش پیغام آورده بود، پیغام داد که آمدنت و ماندنت در کرمان به صلاح تو نیست و به صلاح مردم و من هم نیست شما اگر می خواهید در کرمان زمینه تفریحی داشته باشید بیا من این باغ را مدتی در اختیارت قرار می دهم تفریح کن و خرجت را هم می دهم، لطفعلی خان نپذیرفت و در کرمان ماند و آن وقایع(قتل عام آقا محمدخان قاجار در کرمان) بوجود آمد.

کلاب زاده درباره اینکه چرا به این مکان باغ آقا می گویند و بعد کنسولگری شد اظهار داشت: سیدابوالحسن خان بسیار آدم بخشنده ای بود بخصوص در روزگاری که مردم کرمان در فقر و تنگدستی به سر می بردند، وجوهات قابل توجهی از جاهای مختلف دنیا برای او ارسال می شد برای همین به اینجا باغ آقا می گفتند.

وی ادامه داد: بعد که انگلیسی ها به کرمان آمدند کنسولگری را ایجاد کردند و در اینجا «اس بی آد» را راه انداختند و آقای «اون فری سایکس» به کرمان نقل مکان کرد و از آن پس این باغ در اختیار کنسولگری قرار گرفت و سرانجام به دست شرکت نفت افتاد و این سازمان هم بعنوان یک مجموعه سکونتی از آن استفاده می کند.
- - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - -
گلاب زاده افزود: انگلیسی ها آمده بودند که فعالیت های سیاسی انجام دهند و در کنار آن کارها فعالیت های فرهنگی هم انجام می دادند و آدم های بسیار زرنگی بودند که زمینه های مناسبی را برای خودشان فراهم می کردند به گونه ای که بیشتر تشخیص این بود که آنها دارند کمک می کنند به مردم کرمان تا اینکه فعالیت سیاسی انجام دهند در حالی که زمینه کار آنها فعالیت های سیاسی بود، بخصوص وقتی انگلیسی ها آمدند مردم ایران رابطه خوبی با آلمان ها داشتند ولی اینها آمدند این سد را شکستند.

وی ادامه داد: انگلیسی ها آمده بودند تا در ایران پایگاهی داشته باشند و از طرفی هم کرمان یکی از پایگاه های معتبر اقتصادی و اجتماعی بود و بر سر راه سیستان و بلوچستان، هرمزگان و خراسان قرار داشت و جاده فلفل از کرمان می گذشت و زمینه های مختلف دیگری هم وجود داشت که انگلیسی ها را واداشت تا پایگاه خودشان را در کرمان مستقر کنند. یکی از سیاست های انگلیسی ها این بود که بتوانند مواد مخدر را اشاعه بدهند همانطور که در چین این کار را کرده بودند.(سند این ادعا در کتابی بعنوان کرمان در گذر تاریخ بصورت غیر مستقیم آمده است)
گلاب زاده تصریح کرد: انگلیسی ها تریاک را مثقالی یک ریال می فروختند و سوخته آن را مثقالی دو ریال و ده شاهی می خریدند و خوب این پیداست که آنها چه هدفی داشتند. در کنار این، برای رد گم کنی فعالیت های بهداشتی و فرهنگی نیز انجام می دادند. در آن زمان خیابان زریسف یکی از خیابان های لردنشین بود. انگلیسی ها هم دنبال یک جایی بودند که آرامش داشته باشند این باغ(باغ آقا) هم پر از درخت و جای با صفایی بود پس این باغ را انتخاب کردند.

خبرنگار بوتیا نیوز در ادامه بررسی سوابق حضور انگلیسی ها در کرمان با برخی کارمندان کنسولگری این کشور صحبت کرده است
خبرنگار ما توانست در این خصوص با چهار نفر که قبلا در کنسولگری انگلیس مشغول کار بودند. کهولت سن این افراد باعثشد تا مصاحبه با آنها کمی به طول انجامد. یکی از این افراد که در هنگام مصاحبه با مشکل صحبت کردن مواجه بود در هنگام مراجعه خبرنگار ما و یادآوری خاطرات گذشته اشک در چشمانش حلقه زد. فرزند وی در خصوص علت این مساله به بوتیا نیوز گفت: ایشان مدت زیادی به عنوان کمک آشپزدر کنسولگری کار می کرد اما یک روز سرکنسول کرمان قصد داشته تا این کمک آشپز و یک نفر هندی که او هم آشپز بود را با اجبار با گروه انگلیسی ها عازم بندرعباس کند و مشخص نبود که آنجا چه اتفاقی خواهد افتاد.

وی ادامه داد: پدرم تصور می کرد که بعد از رفتن به بندرعباس اورا با کشتی خواهند برد، به همین دلیل او و آن هندی از دستور سرپیچی می کنند و بعد از مشاجره و تهدید، با کمال ناباوری سرکنسول دستور قیچی کردن زبان پدرم و آن هندی را صادر می کند.

بعد از شنیدن صحبتهای اعضای خانواده این پیرمرد به سراغ سه نفر دیگر رفتیم که هر سه نفر از همسایگان کنسولگری و از یک خانواده بودند و قبلا در کنسولگری انگلیس مشغول به کار بوده اند.

یکی از این افراد با ذکر خاطراتی مبنی بر خوشحالی ایشان و اهالی کرمان از رفتن انگلیسی ها از کرمان به ذکر خاطراتی پرداخت و گفت: زمانی که انگلیسی ها از کرمان رفتند خانواده ما و بسیاری از افرادی که با کنسولگری در ارتباط بودند بسیار خوشحال شدند زیرا ما فجایعی را دیده بودیم که نه قدرت اعتراض داشتیم و نه قدرت همراهی کردن با آنها و فقط عذاب می کشیدیم و خودمان را سرزنش می کردیم که چرا از ابتدا برای آنها کار کرده ایم. فکر می کردیم حالا که کنسولگری در کرمان باز شده است همه مشکلات حل می شود ولی بعدا فهمیدیم که به غیر از چپاول، اعتیاد، فساد، هرزگی، ظلم و ستم و… دیگر چیزی عاید کرمان نشد.

یکی دیگر از افراد با ذکر خاطره ای گفت: یک بار به همراه سر کنسول انگلیس به قهوه خانه ای در میدان مشتاق رفتم که با صحنه ای بس ناراحت کننده روبرو شدم، سر کنسول در قهوه خانه، کنار منقلی که برای مصرف تریاک استفاده می شد رفت و پلمپ های دور آن را چید و سوخته های حاصل از مصرف تریاک را برداشت و در قبال آن مبلغ بسیار زیادی را به مسئول قهوه خانه داد. بعد از آن متوجه شدم که از مدتها قبل آنها چند نفر را مامور پخش عمده تریاک و پول به شهرهای اطراف و کرمان کرده اند و در قبال آن سوخته تریاک را تحویل می گیرند.

وی همچنین از شکنجه هایی که در قبال اعضا و مستخدمین ایرانی کنسول گری که با وحشی گری تمام و توسط شلاق صورت میگرفت برای ما گفت و از تجاوز هایی که توسط انگلیسی ها صورت میگرفت سخن گفت.

یکی دیگر از افرادی که در کنسولگری رفت و آمد داشت به خبرنگار ما گفت: فردی به اسم گله داری به عنوان مترجم انگلیسی ها و کلارمونت اسکرین از کارکنان انگلیسی کنسولگری که بسیار مسلط به زبان فارسی و حتی گویش کرمانی بود افرادی را در کرمان و در شهرهای اطراف برای انگلیسی ها پیدا می کرد تا برای آنان جاسوسی کنند و یا در شهرهایی که اقلیت های سنی نیز وجود داشتند تفرقه بیاندازند.