نواصولگرایی، تغییر در روش و کنش است/در نواصولگرایی، جوانان باید به صورت جهادی و آتش به اختیار وارد صحنه شوند

گروه سیاسی- عضو شورای مرکزی جمعیت پیشرفت و عدالت ایران اسلامی، در گفت و گو با افکارنیوز گفت: نظریه نواصول‌گرایی توسط جناب آقای دکتر قالیباف در نامه‌ای که به جوانان در 31تیر ماه سال 96 نوشتند، مطرح گردید. این نامه از آنجا آغاز شد که به نظر ایشان دولت فعلی که سرکار است دولت ناکارآمدی است و باتوجه به ناکارآمدی این دولت، این سوال پیش می‌آید که چرا دولتی که ناکارآمد بوده است برای بار دوم و مجدداً رأی آورده است. ایشان یک آسیب شناسی انجام دادند و تحلیل ایشان از این مسئله این بود که مردم از جریان مخالف و رقیب دولت فعلی که موسوم به جریان اصول‌گرا است، سرخورده و ناراضی شدند. بعد از بیان این مطلب دکتر قالیباف به آسیب‌شناسی این موضوع پرداختند که چرا مردم ترجیح می‌دهند دولتی که ناکارآمد است دوباره برسر کار بیاید و دوباره به آن رأی بدهند. نتیجه آسیب‌شناسی که ایشان انجام می‌دهند این است‌ که جریان مخالف دولت و رقیب آن یعنی جریان اصول‌گرا از لحاظ ساختاری و گفتمان و عملکرد با مشکل مواجه است. از لحاظ ساختاری مشکل این است که جریان اصولگرا رهبر مشخصی ندارد. از حیث گفتمان هم مشکلی که دارد این است‌ که گفتمان مونولوگ و یکطرفه بر این جریان سیطره دارد. مشکل عملکری این جریان هم در این است ‌که از عملکرد جهادی که در ابتدا جزء شاخصه‌هایش بوده فاصله گرفته است. همه این عوامل باعث شده است که دکتر قالیباف در اندیشه ایجاد یک جریان نو و جدید به نام نواصول‌گرایی باشند.
رضایی‌نژاد در رابطه با نسبت نواصولگرایی با جریان اصولگرایی گفت: اولین موضوع مهمی که مطرح می‌شود این است‌که این جریان نواصول‌گرایی چه نسبتی با جریان اصول‌گرایی دارد. در پاسخ باید گفت که نواصول‌گرایی تغییر در مبانی اصول‌گرایی نیست و ایشان با این مسئله مخالف هستند. زیرا مبانی اصول‌گرایی همان مبانی انقلاب اسلامی هستند که تغییری در آن قرار نیست انجام بگیرد. بلکه آن تغییری که جریان نواصول‌گرا در پی آن است، تغییر در روش و کنش است و تمام سیاست‌هایی که ایشان در جریان نواصول‌گرایی دنبال می‌کنند در همین موارد روش و کنش خلاصه می‌شود. به عبارت بهتر اصلاحی در روش و کنش اتفاق می‌افتد و نه اصلاح در مبانی آن رخ دهد. دکتر قالیباف در این جریان جدید قصد دارند که سیاست‌هایی را پیش ببرند که یکی از این سیاست‌ها سیاست خود انتقادی است. اما این تذکر مهم است و باید به آن توجه نمود که عدم توجه به این نکته برخی از دوستان را نگران نموده است. سیاست خود انتقادی به این معنا نیست که جریان اصول‌گرا و انقلابی مورد تضعیف قرار گیرد. سیاست دیگری که مورد نظر ایشان است، سیاست گفتگو یا دیالوگ است و همانطور که عرض شد ایشان در آسیب‌شناسی که انجام دادند در گفتمان جریان اصول‌گرایی نقاط ضعفی را پیدا کردند که یکی از این نقاط ضعف مسئله گفتگوی مونولوگ یا یکطرفه است که از نظر ایشان یکی از آسیب‌های جدی جریان اصول‌گرایی بوده است. این مسئله باعث شده است که بسیاری از قشرهای جامعه از جریان اصول‌گرایی سرخورده شوند. ایشان از این مسئله انتقاد می‌کنند که چرا باید جمع قلیلی در جایی بنشیند و برای جمع کثیر مردم تصمیم بگیرند و باتوجه به اینکه مردم علایق و سلایق مختلفی دارند چرا نباید این علایق و سلایق دیده شود. نمونه ای که شاهدش بودیم در انتخابات ریاست جمهوری و یا انتخابات مجلس است که همواره از جریان اصول‌گرا نگاه از بالا به پایین و سیستم یکطرفه و یک‌جانبه سخن گفتن و تحلیل کردن مشاهده شده است و دکتر قالیباف به شدت با این روش مخالف هستند.
رضایی‌نژاد در ادامه گفت و گو گفت: نکته دیگر اینکه خواستگاه جریان نواصول‌گرایی از نظر ایشان باید مردم قرار داده شود و مردم با محوریت جوانان باشند. ازاین رو ایشان این جریان را با نامه‌ای به جوانان انقلابی آغاز می‌کنند و از جوانان انقلابی استمداد می‌طلبند که به صورت آتش به اختیار و جهادی وارد میدان شوند و در همه زمینه‌ها حضور داشته باشند. پس در حقیقت محور این جریان جدید جوانان هستند و ایشان معتقد هستند که باید به جوانان اعتماد کنیم. ایشان بیان می‌کنند که در هرجا که به جوانان میدان داده شده است نتایج مطلوبی را دربر داشته است و نمونه آن هم جنگ تحمیلی هشت ساله است که کشور با اداره جوانان پیش رفت و جنگ را هم همین جوانان پیش بردند.
مشکل جریان اصول‌گرایی در عدم توجه به مردم و جوانان این بود که نگاه یکطرفه داشتند و یکطرفه به میدان می‌رفتند. جریان اصول‌گرا همیشه و مداوم این اشتباه را تکرار می‌کند که چون ما هدف درستی داریم و سابقه زیادی در انقلاب اسلامی داریم و نیت خیر داریم، پس باید در تصمیم‌گیری هم نظر نهایی با ما باشد و هیچ زمان و فرصتی را برای گفتگو با اقشار مردم و جوانان باز نمی‌کنند و این آفتی است که این جریان با آن مواجه بوده است.
رضایی‌نژاد همچنین گفت: آقای قالیباف قصد دارد که جوانان را وارد این جریان نو کند و در همه مراحل از جوانان استفاده نماید. طبیعتاً نخستین گامی که باید در ایجاد هر جریان فکری و اجتماعی شکل بگیرد تبیین مبانی و ویژگی‌های آن جریان است. نخستین گام این جریان هم کمک خواستن آقای دکتر قالیباف از جوانان است که در نامه‌ای که به جوانان داشتندف از آنها خواستند که به صورت خصوصی و یا عمومی نظرات خود را در تبیین این مبانی جریان نو بیان کنند و مواردی که ممکن است برای این جریان جدید ضعف باشد بیان کنند و جایگاه مردم را مشخص نمایند. ایشان از جوانان خواستند که شیوه تعامل جریان نواصول‌گرایی رابا دولت که مخالف و یا موافق با این جریان است بیان کنند و اینکه چه ارتباطی با جریان حاکمیت و رهبری نظام داشته باشد و یا با جریانات مختلف سیاسی در جامعه چه تعاملی داشته باشد. در تبیین همه این موارد از مردم و جوانان استمداد طلبیدند.
نکته دیگر درباره جمعیت پیشرفت و عدالت ایران اسلامی است. با اعتماد به شخص دکتر قالیباف و اینکه این جمعیت ایشان را امروز بهترین فرد در کنش و روش انقلابی می‌داند، حمایت خود از این جریان را در دستور کار قرار داده است.