حضرت امام خامنهای در پنج سخنرانی اخیر خود (افطاری دانشجویان، مراسم سالگرد امام راحل، افطاری مسئولان نظام، نماز عید فطر و مسئولان نظام در عید فطر) از راهبرد جدید امریکاییها علیه ایران مشتمل بر «درهم شکستن اراده مردم»، «بیاعتمادی مردم نسبت به نظام»، «تکثیر و گسترش نارضایتیها»، «ایجاد و تقویت دوگانهسازی میان مردم با نظام از طریق خسته کردن مردم و ناامیدسازی مردم ایران» از طریق راهبرد اعمال فشار سه وجهی «اقتصادی»، «روانی» و «عملی» پرده برداشتهاند و مردم و مسئولان را به خنثیسازی توطئه دشمن از طریق حفظ وحدت و انجام اقدامات لازم فراخواندهاند.
بازیگران راهبرد جدید شیطان بزرگ «مایک پمپئو»، «جان بولتون» و «جیم هنسون» پس از راضی کردن ترامپ به خروج از برجام، با اعمال فشار روانی، دونکیشوتوار از براندازی نظام ایران در تابستان سالجاری سخن میگویند. جان بولتون در ژوئیه سال پیش در اجتماع گروهک تروریستی منافقین با بیان این مطلب که: «قبل از 2019 (در تابستان 97) ما همین جشن را در تهران میگیریم!» میگوید: «من پیش از این اتفاقات و بیش از 10 سال است که میگویم سیاست رسمی ایالات متحده باید سرنگونی رژیم ملاها در تهران باشد، رفتار و اهداف این رژیم تغییر نخواهد کرد و بنابر این تنها راه این است که خود رژیم را تغییر دهیم». امریکاییها در راهبرد جدید خود، اتاق جنگ علیه ایران را به وزارت خزانهداری خود منتقل کرده و با تمرکز بر نظام مالی و اقتصادی ایران بر این باورند که:
1 - فشار اقتصادی و درهم شکستن نظام مالی و پولی ایران بهعنوان ستون فقرات نظام، تکثیر و گسترش نارضایتی مردم و واگرایی آنها را درپی خواهد داشت.
2 - تشدید فشار روانی و بزرگنمایی ضعفها و آسیبهای داخلی ایران، آثار مشکلات را بر روح و روان مردم ایران، دو صد چندان خواهد کرد.
3 - ترکیب فشار اقتصادی و فشار روانی زمینه را برای فشار عملی مشتمل بر: «ایجاد و تشدید دوگانه مردم/نظام»، «ایجاد و گسترش ناآرامیها و آشوبهای اجتماعی و صنفی»، «توسعه نافرمانی مدنی»، «ایجاد بحرانهای امنیتی و شکسته شدن مرزهای ایران»، «خارج شدن امور از دست مسئولان ایران با همکاری شبکه همکار داخلی دشمن»، «ورود تروریسم خارجی به داخل و سوریزه کردن ایران»، «گسترش هرج و مرج داخلی و زمینهسازی برای دخالت نظامی محور شرارت عبری، غربی، وهابی» و «حرکت به سمت تجزیه ایران» مساعد و آماده میکند.
امریکاییها که در مواجهه با نظام ایران با توجه به تجربه 30 سال گذشته دریافتهاند که حضور و حمایت تمامعیار مردم از نظام مانع جدی تحقق همه برنامهها و اهداف آنان است، برای براندازی و تحقق اهداف پلید و شیطانی خود به گونهای برنامهریزی کردهاند که سه جریان سیاسی صد درصد متضاد داخلی! مشتمل بر «قاسطین و مروجان اسلام سرمایهداری و اموی»، «ناکثین و بریدهها، دلبستههای به غرب و سست کمربندها» و «مارقین و نفهمهای سیاسی و خود عقلکلپندارها» (که طی سالهای گذشته همواره در مقابل یکدیگر صفآرایی کرده بودند) در راستای تشدید اثربخشی سه فشار مذکور در «تضعیف نهادهای حاکمیتی و تکمیل پروژه مقصرسازی»، «تغییر و جابهجایی اولویتها»، «بزرگنمایی ضعفها و نقصها»، «گسترش نافرمانی مدنی» و «دوقطبیسازی و دوگانهسازی مردم/نظام» به اشتراک عمل رسیدهاند.
در کنار نقش قاسطین و ناکثین و مارقین، نقش «مروجان تشیع انگلیسی» و «شبکه نفوذیهای دشمن در بدنه اجرایی کشور» «تحرک گسترده منافقین» «شبکه دیپلماتیک و سرویسهای جاسوسی غرب در داخل» «ظرفیت بینظیر و گسترده دنیای مجازی» و... غیرقابل کتمان است، به گونهای که امریکاییها را (که بعد از بوش پسر در استراتژی بیرونی خود به شدت از ورود مستقیم و مداخله نظامی در منطقه پرهیز میکردند) به مداخله مستقیم نظامی در قالب محور شرارت عبری، غربی، وهابی تشویق و ترغیب نموده و دلقکهای سیاسی جدید امریکا آشکارا از ضرورت تغییر استراتژی امریکا و دخالت نظامی در منطقه بهویژه علیه ایران سخن میگویند. اگرچه این ادعای آنان به یک لطیفه تلخ سیاسی شبیه بوده و هدف اولیه آنان از این عملیات روانی، تأثیرگذاری بر تصمیم سازان و تصمیمگیران نظام اسلامی است اما باید توجه داشت که اولاً هرگز نباید دشمن را کوچک و عاقل فرض کرد و ثانیاً در صورت ظهور زمینههای مورد نظر و پیشگفته دشمن، امکان وقوع این استراتژی احمقانه متصور است.
در شرایطی که دشمن برای مقابله با نظام اسلامی اتاق جنگ خود را به وزارت خزانهداری منتقل کرده و از عزم جدی خود برای براندازی نظام ایران سخن میگویند، ناکام گذاشتن شیطان بزرگ در تحقق اهداف خود، مستلزم شناخت طراحی دشمن و برنامهریزی و اقدام هماهنگ قوا و مردم در جهت «رفع موانع فضای کسب و کار»، «مبارزه واقعی و اثربخش با انواع فساد و اسراف»، «جلوگیری از اسراف جلوگیری و ولخرجی مسئولان و دولتمردان»، «اهتمام ثروتمندان و صاحبان سرمایه به سمت حمایت از تولید»، «جلوگیری از ورود قانونی و قاچاق کالاهای دارای مشابه داخلی»، «انجام اقدامات اعتمادساز مسئولان نظیر پرهیز از اشرافیگری و انجام سفرهای زائد تفریحی به خارج از کشور به استثنای سفرهای زیارتی»، «شناخت روشهای عملیات روانی دشمن و توسعه وحدت اجتماعی و پرهیز از آلودهسازی فضای عمومی جامعه و اجتناب از خودزنی و توهین»، «اهتمام صدا و سیما و تمامی رسانههای داخلی در ترویج و تحکیم همگرایی ملی»، «شناسایی، کشف و مقابله با شبکه عوامل داخلی دشمن»، «اعتماد به مردم و استفاده از تمامی ظرفیتهای داخلی»، «پالایش فضای کشور از بیماری مزمن برجامزدگی» و خلاصه در یک کلام مستلزم تحرک جهادی و انقلابی دولتمردان و مسئولان است که در اینصورت نهتنها توطئههای دشمن خنثی و بر سرعت فروپاشی رژیم صهیونیستی افزوده خواهد شد بلکه زمینه فروپاشی نظام سلطه نیز مهیا خواهد شد.
سیدعبدالله متولیان