آرزوی ناکام‌مانده تمام دولت‌های آمریکا درباره ایران

یک نشریه آمریکایی با اشاره به اینکه تقریباً تمامی دولت‌های آمریکا از زمان پیروزی انقلاب اسلامی به دنبال براندازی حکومت ایران بوده‌اند تحلیل‌های دولت فعلی این کشور درباره امکان‌پذیری تحقق این راهبرد را زیر سوال برده است.

فارن‌پالیسی می‌نویسد: «تغییر حکومت در ایران، از زمان پیروزی انقلاب اسلامی در سال ۱۹۷۹ آرزوی تقریباً تمامی دولت‌های آمریکا بوده که به مقادیر متفاوتی، پنهان نگاه داشته شده است. امروزه مقام‌های دولت ترامپ مانند جان بولتون که قبل از پیوستن به کاخ سفید از براندازی حمایت کردند، در حال اعمال فشار حداکثری روی ایران برای بر هم زدن ثبات آن هستند.»

نشریه آمریکایی با اشاره به سخنان «مایک پامپئو»، وزیر خارجه آمریکا و توئیت‌های اخیر او برای دعوت به براندازی نوشته است: «با وجود این، حکومت ایران به آن اندازه‌ای که به نظر می‌رسد، شکننده نیست.»

فارن‌پالیسی برخی خیالبافی‌ها در آمریکا مبنی بر اینکه نظام ایران در آستانه فروپاشی است را رد کرده و تأکید کرده است: «دو عامل از دوام‌پذیری نظام فعلی حکایت می‌کنند. اول آنکه، در چهار دهه گذشته حکومت ایران توانش برای ماندن در قدرت در برابر تحریم‌ها را نشان داده است.»

این نشریه نوشت: «صرفنظر از قدرت تحریم‌های ثانویه‌ای که صادرات نفت، تجارت بین‌المللی و مبادلات مالی را هدف قرار می‌دهند بعید است این تدابیر به اندازه قبل از حصول توافق هسته‌ای موثر باشند، زیرا جامعه بین‌المللی دیگر علیه ایران متحد نیست.»

نشریه آمریکایی خاطرنشان کرده است: «یادآوری این نکته حائز اهمیت است که ایران حتی در اوج تحریم‌ها قبل از توافق هسته‌ای سال ۲۰۱۵ غنی‌سازی اورانیوم خود را تعلیق نکرد. تحریم‌های اصطلاحاً فلج‌کننده در سال ۲۰۱۲ به صادرات نفت و صنعت خودروسازی ایران لطمه زد و مهم‌تر از همه ارتباط آن با نظام مالی دنیا را قطع کرد، اما نتوانست تهران را به دست کشیدن از برنامه هسته‌ای مجبور کند.»

فارن‌پالیسی، درباره دومین عامل، تعابیر نادرست مقام‌های دولت ترامپ از اعتراضات در ایران به برخی سوءمدیریت‌ها و مسائل اقتصادی را مورد توجه قرار داده و نوشته که ماهیت این اعتراضات را نمی‌توان مخالفت‌های سازمان‌یافته با قابلیت براندازی دانست.

این نشریه نوشت: «دوم، با آنکه در ماه‌های گذشته اعتراضاتی در ایران شکل گرفته‌اند... آن‌ها را بایستی انعکاسی از نارضایتی‌های گسترده عمومی درباره اقتصاد، فساد و سوءمدیریت منابع دانست نه مخالفت‌های سازمان‌یافته با قابلیت براندازی.»