چه کسی به جان هاشمی سوء قصد میکند؟

شبستان نوشت: ترور در کشور ما سابقهای به قدر حیات جمهوری اسلامی دارد. از بدو پیروزی انقلاب اسلامی در سال ۱۳۵۷، دشمنان داخلی و خارجی از این حربه برای حذف کردن مؤثرترین شخصیتهای کشور استفاده کرده و میکنند. دشمنان میکوشیدند با حذف افراد تأثیرگذار خلأ بزرگی در جامعه ایجاد و از قبل آن کشور را متضرر و شکافی در کشور ایجاد کنند که با هیچ ملاتی پر نشود.


در این میان شخصیت‌هایی که هدف ترور قرار می‌گرفتند عموما شخصیت‌های تأثیرگذار سیاسی بودند. ترور افرادی نظیر شهید رجایی، از این نوع ترورها محسوب می‌شد. بعضی از افرادی هم که هدف ترور قرار می‌گرفتند در زمره شخصیت‌های فکری بودند و از ایدئولوگ‌های انقلاب اسلامی محسوب می‌شدند. استاد شهید، مطهری را می‌توان از این گروه قلمداد کرد. افرادی هم نظیر شهید بهشتی هر دو شأن را توأمان داشتند و هم از شخصیت‌های سیاسی و هم فکری تأثیرگذار در جمهوری اسلامی بودند. اخیرا نوع سومی از ترور باب شده است و دشمن شخصیت‌های علمی را هدف قرار می‌دهد. در حال حاضر ترور شخصیت‌های علمی نظیر شهید احمدی روشن و علیمحمدی و… در دستور کار تروریست‌ها قرار گرفته است. ترورهایی که رژیم صهیونیستی و ایالات متحده به واسطه آن در تلاشند که روند پیشرفت جمهوری اسلامی در تکنولوژی هسته‌ای را با مخاطراتی مواجه کرده و تا حد ممکن از سرعت آن بکاهند.
این در حالی است که طی چند روز اخیر خبری دیگر درباره ترور بر خروجی رسانه های داخلی و خارجی قرار گرفت و البته به سرعت تکذیب شد. در جریان این خبر عنوان شده بود که فردی موتور سوار به سوی آیت الله هاشمی رفسنجانی تیر اندازی کرده و گلوله‌های ضارب به خوردو ایشان اصابت کرده است.


تنها اندکی پیش از آن هم مجید انصاری از اصلاح طلبان نزدیک به هاشمی رفسنجانی در جریان سخنانی در مسجد نور تهران مدعی شده بود که برخی می خواهند کار نیمه تمام فرقان را درباره هاشمی کامل کنند! انصاری که از اصحاب نزدیک سران فتنه هم محسوب می‌شود گفته بود «کسانی که می خواستند ریشه اسلام و انقلاب را بزنند، آیت الله هاشمی رفسنجانی را در راس فهرست خود قرار می دادند. امروز هم برخی کار ناتمام گروه فرقان و منافقین را درباره ایشان می خواهند کامل کنند.»


این خبر و ادعاهای مجید انصاری در شرایطی مطرح شده است، ‌ که ترور هاشمی رفسنجانی در شرایط کنونی بسیار دور از ذهن به نظر می‌رسد. نخستین سوالی که در این خصوص به ذهن متبارد می‌شود این است که ترور هاشمی رفسنجانی چه سودی می‌تواند برای دشمن داشته باشد؟ آیا چنان که در بالا آمد هاشمی رفسنجانی را می‌توان از ایدئولوگ‌های انقلاب اسلامی و یا شخصیتی علمی و تأثیرگذار در تکنولوژی‌های بنیادین کشور دانست؟ ناگفته پیداست که هاشمی رفسنجانی به هیچ عنوان در این دو طبقه نمی‌گنجد. در رابطه با اینکه آیا می‌توان هاشمی رفسنجانی را هم از سیاستمداران تأثیرگذاری دانست که در لیست ترور کشورهای خارجی قرار دارد نیز تردید‌های جدی وجود دارد.



اساسا بررسی شرایط و جایگاه کنونی ایشان نشان می‌دهد که دشمن از انگیزه لازم برای ترور هاشمی رفسنجانی برخوردار نیست. هاشمی رفنسجانی و نزدیکان وی در مقطع کنونی بیش از هر زمان دیگری در موضع ضعف قرار دارند. همین چند ماه قبل بود که هاشمی رفسنجانی کرسی ریاست مجلس خبرگان را به آیت الله مهدوی کنی واگذار کرد و یکی از مهمترین مناصبی را که در اختیار داشت از دست داد. همچنین ایشان عملا جایگاه خود به عنوان امام جمعه موقت تهران را هم از دست داده است و دیگر امکان استفاده از این تریبون به نفع خود و متحدانش را ندارد. همچنین دانشگاه آزاد هم که به عنوان یکی از اهرم‌های قدرت هاشمی رفنسجانی تلقی می‌شد، عملا از دست رفته و سه دهه حکومت جاسبی بر این دانشگاه با تأیید حکم ریاست فرهاد دانشجو از سوی شورای عالی انقلاب فرهنگی به پایان رسیده است. در مورد تمدید حکم ریاست هاشمی رفسنجانی در مجع تشخیص مصلحت نظام هم اما و اگرهای بسیاری وجود دارد و خیلی‌ها معتقدند که ریاست وی بر مجمع به زودی به پایان خواهد رسید و حکم وی تمدید نخواهد شد.


با این اوصاف مشخص است که هاشمی رفسنجانی از هیچگونه منصب سیاسی تأثیرگذاری که بتواند انگیزه‌ای برای ترور وی توسط دشمنان محسوب شود، برخوردار نیست. به واقع جایگاه ایشان تنها به تأثیرگذاری بر قشر قلیلی از سیاستمداران ایرانی تحدید شده است. در حال حاضر هاشمی رفسنجانی تنها به عنوان پدر معنوی اصلاح‌ طلبان و پدرخوانده بقایای فتنه شناخته می‌شود که اقلیتی ضعیف در سپهر سیاسی کشور و عاجز از هر گونه تأثیرگذاری هستند. لذا پرواضح است که اساسا دلیل چندانی برای سوء قصد به جان هاشمی رفسنجانی وجود ندارد.


به واقع به نظر میرسد که سخنان اخیر مجید انصاری و همچنین ادعای ترور هاشمی رفسنجانی با یک هدف طرح شدهاند. وابستگان به رئیس مجمع تشخیص مصلحت به درستی دریافتهاند که فاقد اندک جایگاهی در جامعه هستند و مردم هیچگونه اقبالی به آنها ندارد. از این روی در صددند که با طرح این گونه شایعات افکار عمومی و احساسات مردم را در آستانه انتخابات تهییج کنند بلکه از قبل آن در انتخابات ترفی ببندند. لذا دست به استفاده از این ترفندهای نخ نما زدهاند. ترفندهایی که مدتهاست تاریخ مصرف آن به اتمام رسیده و کمترین تأثیری بر مردم نخواهد داشت.