لارپوبلیکا :نتانیاهو فقط به مقابله با نفوذ ایران می اندیشد

لارپوبلیکا افزود:ایران با برخورداری از حمایت حکومت اسد، در حال استقرار در خاک سوریه است تا مانند روسیه، در یک قدمی مدیترانه و اسرائیل قرار بگیرد. 

این روزنامه نوشت: برای اسرائیل حضور ایران در خاک سوریه، حتی در قالب مستشار و در پایگاه های دورافتاده، غیرقابل قبول است و آن را با توجه به اتحاد بین تهران و حزب الله لبنان، تهدیدی برای امنیت خود به شمار می آورد.

در این گزارش آمده است،به همین دلیل است که اسرائیل از مدتها پیش حمله به سایه تهدید آمیز ایران بر فراز سوریه را آغاز کرده است.اما تل اویو اخیرأ تغییری در عملکرد خود در سوریه بوجود آورده و به جای تکذیب حملات، به صراحت و با ذکر جزئیات، آنها را مورد تایید قرار می دهد. 

چنین صراحت کلامی در ارتباط با عملیات نظامی برای اسرائیل، که بصورت سنتی در مورد توانایی های اطلاعاتی و نظامی خود سکوت اختیار می کند، بی سابقه است. 

توانایی هسته ای تل اویو هنوز در هاله ای از ابهام قرار دارد و اگر شما در مرز لبنان و اسرائیل از یک راهنمای توریستی سئوال کنید که چه تعداد سربازان اسرائیلی در مرز مستقر هستد به شما خواهد گفت که ' فقط آشپز پادگان اسرائیلی از تعداد آنها خبر دارد.' 

در رابطه با دلیل روش جدیدی که اسرائیل در مورد حملات نظامی خود به خاک سوریه در پیش گرفته، سه پاسخ متصور می باشد : اول اینکه نتانیاهو با نزدیک شدن به انتخابات 9 آوریل آینده بشدت تحت فشار پرونده قضایی اتهام فساد اداری و ارتشا قرار دارد و او می خواهد به رای دهندگان اسرائیلی این ایده را القا کند که با توجه به تهدید ایران در سوریه، بهتر است به او که یک رهبر سرسخت دست راستی است و می تواند از اسرائیل دفاع کند، رای بدهند. 

دوم اینکه ،نتانیاهو می خواهد به کشورهای همسایه دور و نزدیک تفهیم که بدون حضور امریکا نیز ارتش اسرائیل قادر است به بهترین وجه از امنیت خود دفاع کند و به تهدیدها پاسخ دهد. 

سوم اینکه نتانیاهو در یک اقدام تاکتیکی، روابط حسنه ای را با پوتین حفظ کرده و به او اطمینان خاطر داده است که اقدامات اسرائیل در سوریه مزاحمتی برای نیرو های روس نخواهد داشت و فقط هدف بازدارندگی ایران را دنبال می کند. 

خروج نیروهای امریکایی از خاورمیانه که از زمان باراک اوباما آغاز شده بود و در دوره ترامپ ادامه دارد، با کنار گذاشته شدن موضوع فلسطین از مجموعه مسائل مهم منطقه ای همراه بوده است. بنابراین منطقی که در گذشته بر ائتلاف ها در خاورمیانه حاکم بود دیگر وجود ندارد و اتحادهای جدید بر اساس مواضع و دیدگاه های جدید شکل گرفته است.