بوی کتاب، قاطی پاییز شده و حس ورق خوردن برگ های کاغذی اش در برگ ریز چنارها، حس ناب همنشینی با حرف و حدیث های نوبرانه است؛ حرف و حدیث هایی که دوباره همراه طعم گس خرمالو و ترش و شیرین اناردانهها، سوغات ۷ روزه پاییز شدهاند. طعم چشیدنی این سوغات پاییزه را با ژیلا صادقی نیارکی، مجری خوش ذوق خانه فیروزهای مزه کردیم...صادقی یک کتاب دوست تمام عیار است و این را با گفتنیهای دقیق و حساب شده اجراهایش نشان داده است. او در توضیح این ویژگی بارزش حرفهای جالبی به خبرآنلاین هدیه میدهد: هر کسی در هر جایگاه و تخصصی که هست باید در زمینه های مختلف، مطالعه داشته باشد و به هر وادی، سری بزند. در این میان، وضعیت مجریان رسانه و مادران خانه، خاصتر است. برای من خیلی خوشایند است وقتی کنار مادر ۵۵ سالهام می نشینم و از اطلاعات حقوقیاش که به خاطر علاقه به مطالعه این قسم کتابها حاصل شده است استفاده میکنم. لذت میبرم وقتی مادرم جمله ها و نوشته های کتاب روانشناسی لطفا گوسفند نباشید را به من میگوید.

به گزارش افکار به نقل از خبرآنلاین، صادقی ۳۷ ساله که تذهیب، خوشنویسی، سفالگری و غواصی را نیز به تجربه نشسته است، این گونه ادامه می‌دهد: «خودم هم خیلی کتاب می خوانم البته این طوری نیست که راس یک ساعت مشخص با عینک و چراغ مطالعه در کتابخانه خیلی شیکی بنشینم و مطالعه کنم اما معمولا در طول ۲۴ ساعت حتی اگر شده در حد یک صفحه یا یک سطر، مطالعه‌ام ترک نمی شود.»

وی می‌افزاید: «مطالعه روزانه برای من مثل نفس کشیدن است و ماشینم همیشه پُر از کتاب است حتی در لوکیشن برنامه خانه فیروزه‌ای هم یک کتابخانه مخصوص برای خودم درست کرده ام و در گوشه گوشه خانه ام نیز همین طور. فقط اتاق خوابم کتابخانه ندارد وگرنه هر جایی را که احساس کنم ممکن است عطش به خاطر سپردن واژه ها به سراغم آید، با کتاب تزیین کرده ام.»

این دانش آموخته گرافیک که اجرا را از سال ۱۳۷۵ با برنامه «دانستنی‌های پزشکی» آغاز کرده و در ژانرهای سیاسی، اجتماعی، دفاع مقدس، کودک و نوجوان و… ادامه داده است در ادامه با تاکید بر پرهیز از مطالعه افسارگسیخته و بدون هدف عناوین مختلف ارائه شده در بازار نشر به بیان یکی از تجربیات کتابخوانی اش درباه رمان های عشقی که تب فراگیر و رایجی میان نسل جوان دارد می پردازد و می‌گوید: «راستش را بخواهید اوایل دهه ۷۰ این گونه رمان ها دامنگیر من هم شد. شاید آن موقع راهنمای درستی نداشتم یا مثل جوان های امروز فکر می کردم بخشی از احساسات عاشقانه و دوستانه ام با خواندن این کتاب ها ارضا می شود. گاهی هم هنگام مطالعه آن ها همذات پنداری هایی شکل می گرفت و کمک می کرد تا احساسات درونی ام را بیشتر بروز دهم اما در حال حاضر به بچه هایی که معمولا سراغ این کتاب ها می روند پیشنهاد می کنم برداشت درستی از محتوای آن ها داشته باشند. من موافق حذف این آثار از بازار نیستم زیرا هر کسی از ظن خود با آن مواجه و همراه می شود و ممکن است برداشت یکی «ادب از که آموختی از بی ادبان» باشد و دیگری از راه درست زندگی دور شود. با این همه به نظرم هر کاری حتی مطالعه کتاب های این چنینی هم می تواند به شکل درست اتفاق بیفتد به شرطی که با راهنمایی های صحیح و دلسوزانه، سمت و سویی برای مطالعه این نوع کتاب ها جلوی پای جوانان گذاشته شود تا خدای ناکرده از راه به در نشوند.»

این بازیگر سینما و تلویزیون که در فیلم «خیلی دور خیلی نزدیک» نیز ایفای نقش داشته است، در عین حال با طرح پرسشی خاطرنشان می‌کند: «جای سیاه نخواب؛ خواب سیاه نبین!». چرا وزارت ارشاد یک بار به صورت ریشه ای و برای همیشه با این کتاب ها برخورد نمی کند و مجوز چاپ و توزیع برایشان صادر می‌نماید؟»

این مجری و گوینده پرانرژی که مطالعه کتاب «زن کامل» مارابل مورگان را به تازگی تمام کرده است با ابراز تاسف از نحوه اطلاع رسانی تازه‌های نشر، حس نیاز و عشق را زیربنای کتابخوانی می داند و تصریح می کند: «متاسفانه در کشور ما اطلاع رسانی راجع به یک رستوران یا فروشگاه لباس و لوازم خانگی بسیار دقیق تر و استاندارد تر از کارهای فرهنگی صورت می گیرد و این به آن معناست که مدعیان این حوزه نمی خواهند آستین همت بالا زنند و به انتظار نشسته اند انتقادی مطرح شود تا بلافاصله تقصیر را به گردن دیگری بیندازند و از زیر بار مسئولیت، شانه خالی کنند. در چنین شرایطی نمی توان به زور مردم را کتابخوان کرد و هیچ تکنیک و تخصصی راهگشا نیست مگر عشق و حس نیاز که اگر به وجود آید، مطالعه جزو عادت های قشنگ زندگی مان خواهد شد و حال که این اتفاق نمی افتد حتما خلائی وجود دارد که باید به دنبالش باشیم و برطرفش کنیم.»

او در همین رابطه اضافه می‌کند: «باید حس نیاز جامعه را با معرفی کتاب هایی که کلید اصلی زندگی هستند برانگیخت. به عنوان نمونه الان بازار مراجعه به روانشناسان، روانکاوان و موسساتی که در این زمینه فعالیت می کنند با وجود ضعف هایی که در کارشان مشاهده می شود، حسابی داغ است. در کلاس های روانشناسی و کلینیک های مشاور خانواده برای هر جلسه به طور متوسط مبلغ ۵۰ هزار تومان دریافت می کنند که حداقل نیم ساعت آن، گپ و گفت‌های معمولی است و ۱۵ دقیقه بعدش هم با جدولی سرگرمتان می کنند و سوالاتی می پرسند که مثلا چه رنگی را دوست داری؟ و… در مجموع هم به خاطر آن ۵۰ هزار تومانی که دلشان برایش می‌تپد، مراجعه کننده را طوری هدایت می کنند تا به دفعات پایش به کلینیک باز شود و فکر کند این جلسات از نان شب هم برایش واجب تر است. با این حال فکر می کنم بهترین راهکار، مطالعه کتاب هایی است که در این دو حوزه به زبان ساده ارائه شده و برای مرد و زن و دختر و پسر جوان هم کارایی دارد. به جرات می گویم رمز موفقیت کاری من نیز در مطالعه همین کتاب هاست.»

ژیلا صادقی که نقش آفرینی در سریال‌های شن های کف رودخانه، بافته های رنج، روزهای زندگی، بادهای موسمی و… را نیز در کارنامه هنری خود دارد، در بخش پایانی این گفتگو از تصمیم جدی اش برای نگارش کتابی با عنوان «بانو به خودت برس!» پرده برمی دارد و به خبرآنلاین می‌گوید: «یکی از آرزوهای بزرگ من به چاپ رساندن کتاب «بانو به خودت برس!» است. فکر اولیه چاپ این کتاب، سال گذشته به ذهنم خطور کرد و امسال نگارش آن را آغاز کردم. نام این کتاب را مخاطبان برنامه خانه فیروزه ای بارها از زبانم شنیده اند و به همین دلیل خیلی از بانوان در تماس با برنامه یا در رودررویی‌های خارج از استودیو مفهوم این جمله را از من می پرسند اما به خاطر برخی خط قرمزها نمی توانم خیلی واضح و روشن این جمله را در تلویزیون بشکافم.»

وی اضافه میکند: منظور از بانو به خودت برس! فقط رسیدن ظاهری نیست بلکه یک تصحیح درونی برای رسیدن به ظاهری درست است که بتواند درون مرا به خوبی معرفی کند. این جمله بسیار پرمفهوم شاید در فلسفه خلاصه بشود لذا دوست ندارم در نگارش این کتاب، بی گدار به آب بزنم و دلم می خواهد وقتی چاپ شود که توانسته باشم حجت را برای این جمله مقدس تمام کنم.