ایران و عربستانِ لاتین!

وزیر خارجه جمهوری اسلامی ایران در سفر دوره‌ای خود به کشورهای آمریکای لاتین، پس از ورود به کاراکاس، پایتخت ونزوئلا اعلام کرد که هدف ما باز گرداندن آرامش به این کشور است. کشوری که ماه‌هاست درگیر ناآرامی‌های داخلی بوده و وضعیت نابه‌سامان اقتصادی نیز اوضاع را وخیم‌تر کرده است. پرسشی که در این جا مطرح می شود این است که به طور کلی ونزوئلا و دیگر کشورهای این منطقه چه جایگاهی در مختصات منافع ملی کشورمان دارند و آیا کنش‌ورزی در کشوری با فاصله‌ای بیش از 14هزار کیلومتر منطقی است؟

اخبار سیاسی- قدرت در روابط بین‌الملل، یک مقوله درصدی است. به عنوان مثال، هر مقدار که از توجه و قدرت ایالات متحده صرف مقابله با روسیه شود، به همان اندازه از ظرفیت آمریکا در پرداختن به دیگر مسائل خارجی کاسته می‌شود. نتیجه راهبردی این قاعده این است که هر مقدار که این کشور –به عنوان اصلی‌ترین دشمن جمهوری اسلامی- در مسائلی جز ایران مشغول شود، از توان اعمال فشار علیه کشورمان کاسته خواهد شد بنابراین سیاست اصولی ایران باید حفظ سنگرهایی باشد که توان ایالات متحده را به خود مشغول کرده‌اند و در این مسیر همه از جمله چریک‌های چپ انقلابی تا مسلمانان جای می‌گیرند. در این صورت است که ایران از ظرفیت راهبردی دشمنی آمریکا کاسته و توان خود را برای کنش‌ورزی افزایش می‌دهد. در واقع، یکی از اصلی‌ترین دلایلی که روسیه و چین نیز از دولت مادورو پشتیبانی کردند، همین بود.

انرژی و نفت علت دیگری است که می‌توان به آن اشاره کرد. چند گروه عمده در باشگاه فروشندگان نفت در جهان حاضر هستند که ملاک تقسیم بندی آن‌ها، رویکرد عالی سیاسی است. بعضی از فروشندگان نفت مانند عربستان، امارات و کانادا در چارچوب اصولی آمریکا حرکت می کنند و در تصمیمات خود، سیاست‌های آن را در نظر می‌گیرند. به عنوان مثال، پس از تحریم نفتی قرار بود عربستان و امارات جایگزین نفتی ایران شوند. اما قسمت دیگری از این فروشندگان مانند ایران، روسیه و ونزوئلا در سیاست‌های نفتی خود، مقابله با آمریکا را هم در نظر می‌گیرند.

قاعدتا ایالات متحده به دنبال تضعیف و کم اثر کردن گروه مقابل خود است. در این میان، ونزوئلا که به واسطه ذخایر عظیم نفتی آن، عربستان آمریکای لاتین نام گرفته، جایگاه ویژه‌ای دارد. مجموع ذخایر نفت سبک و سنگین ونزوئلا بیش از دیگر کشورهای جهان و حتی عربستان است. اگرچه این کشور هم اکنون در وضعیت اقتصادی مناسبی برای بهره‌برداری از این منابع نیست اما در صورتی که در این کشور، دولتی غرب گرا روی کار باشد، توانمندی باشگاه غرب گرایان انرژی در حوزه عرضه و قیمت‌گذاری بسیار بالا خواهد رفت و این کاملا به ضرر ایران و روسیه است.

از سوی دیگر، روابط بین‌الملل چیزی جز توانایی ابزارسازی در حوزه‌های مختلف نیست. کشورها به اندازه توان تولید کارت‌های بازی در عرصه بین‌المللی قدرت دارند. بی‌تردید ابزارسازی در حیاط خلوت آمریکا می‌تواند کاملا اثرگذار عمل کند و روسیه و چین نیز دقیقا با همین هدف مشغول سیاست‌ورزی در این منطقه هستند. ایران نیز پس از شش سال بی‌توجهی به این منطقه پر اهمیت، اکنون باب ارتباطات جدید را گشوده و بحران داخلی ونزوئلا، دوباره توجه نخبگان دولتی را به این منطقه مهم جلب کرده است. جدای از مواردی که گذشت، همکاری‌های اقتصادی جایگاه ذی‌قیمتی در این روند دارد. مردم ونزوئلا، ایران را با تراکتور تبریز، سمند و خانه‌های باکیفیت می‌شناسند. این کشور، اقتصادی کاملا مصرف کننده داشته و با استفاده از ظرفیت سیاسی می‌توان این بازار صادراتی را به کالاهای دیگر نیز توسعه داد.

طبق بررسی‌های کارشناسی، حداقل در هفت زمینه 1. نفت و انرژی 2. بانکی و پولی 3. صنعت و تولید 4. رفاه و حمایت‌های اجتماعی 5. دارو و تجهیزات پزشکی 6. مسکن و ساخت و ساز و7. نظامی و دفاعی امکان همکاری‌های تجاری وجود دارد. آن‌ها در بحرانی‌ترین سال‌ها و در مجامع مختلف مانند سازمان ملل و در جمع آوری آرای کشورهای آمریکای لاتین به نفع ایران اقدام کرده و از اعتبار خود خرج کرده‌اند. حال ما می‌توانیم بر اساس نقشه‌ای راهبردی وارد آمریکای لاتین شویم و از فرصت‌های بی‌شمار آن در حوزه‌های ژئوپلیتیک، اقتصادی، سیاسی و فرهنگی استفاده کنیم.

در این میان، گرچه تقویت تبادلات تجاری بر مبنای همکاری‌های بین دولی قرار دارد، اما باید جمهوری اسلامی به صورتی هوشمندانه، بنیان ارتباط خود را با مردم این منطقه قرار دهد. چرا که طبق تجربه 40  ساله سیاست خارجی کشور، هرگاه ایران بنای ارتباط خود را با مردم قرار داد، از تغییر دولت‌ها ضرر نکرد و توانست یکی از عمیق‌ترین روابط را در نهایت بازدهی برقرار سازد. بنابراین، سفر دکتر ظریف به سه کشور ونزوئلا، نیکاراگوئه و بولیوی در همین چارچوب تفسیر شده و ایران باید از دولت‌های چپ منطقه آن هم در زمانی که دولت‌های راست‌گرا مانند دولت جدید برزیل و آرژانتین عملا فعالیت ضد ایرانی خود را توسعه داده‌اندحمایت و در مقابل سقوط آن‌ها،  ایستادگی منطقی  کند و نفوذ اعتقادی خود را میان 30 میلیون مسلمان منطقه گسترش دهد.