تحریم ظریف، اشتباهی بزرگ از سوی دولت آمریکا

چندی پیش دولت ایالات متحده آمریکا نام دکتر محمد جواد ظریف، وزیرِ «کارآمد» و «مسئولِ» امور خارجه جمهوری اسلامی ایران را در فهرست تحریم های «یکجانبه» و «ظالمانه» خود قرار داده است. اگر چه این اقدام دولتِ آمریکا، اولین و آخرین گام نابخردانه سیاستمداران این کشور علیه ایران نبوده و «دولت و ملت» ایران نیک می دانند چگونه به این «شرارت» ها پاسخ دهند، اما ما بعنوان دیپلمات های حرفه ای، مایلیم توجه عموم مردم و نخبگان ایران، افکار عمومی بین المللی و همکاران خود در جامعه دیپلماتیک جهانی را به نکاتی چند جلب کنیم:

اخبار سیاسی_ ۱-«تحریم» ظریف، «اشتباهی بزرگ» از سوی دولت ایالات متحده آمریکا است که نشان می دهد «گروه شرارت بی» که دیپلماسی آمریکا و سیاستِ جهانی را به گروگان گرفته، علیرغم افزایشِ سهمگینِ هزینه های سیاست خارجی آمریکا، نتوانسته است کمترین دستاوردی در پرونده های مورد اهتمام خود بدست آورد و به ناچار به «رفتارهایِ ناهنجار» روی آورده که نتیجه ای جز بی اعتباری بیشتر برای آمریکا در پی نخواهد داشت.

۲- تحریم ظریف، «تحریم دیپلماسی» است و نشان می دهد «گروه بی» در مسیر دستیابی به اهداف نامشروع خود، هیچ ارزشی برای «دیپلماسی» که بدیهی ترین «هنجار» مورد پذیرش جامعه جهانی است، قائل نیست.

ظریف در ایران و جهان بعنوان «زبانِ گویا» و «صدا» یِ رسایِ «ملتِ تمدن ساز و صلح جو» یِ ایران و «مسئولِ» سیاستِ خارجی مبتنی بر «مذاکره»، «تفاهم» و «چندجانبه گرایی» جمهوری اسلامی ایران شناخته شده و تلاش برای خاموش کردن این صدا، علامتی جز «فراخوان جنگ» ارزیابی نمی شود.

اگر چه ملت ایران در طول تاریخ ثابت کرده در برابر دشمن متجاوز و جنگ طلب، با اتحادی بی نظیر از خود «دفاع» می کند اما، برای کمک به پیشگیری از «شرارتِ» «گروه بی» در تحمیلِ جنگی که نتایج و پی آمدهای آن، جهانی خواهد بود، سازمان ها و شخصیت های بین المللی و همکاران دیپلمات خود در سراسر جهان را به واکنش لازم در برابر این گونه اقدامات یکجانبه آمریکا فرا می خوانیم.

۳- تحریم بعنوان «جنگ افزار» ی خطرناک علیه همه جهان بوده و گسترش دامنه تحریم ها از «تروریسم اقتصادی» به «تروریسم سیاسی»، که جدیدترین گام آن در قالب تحریم وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی ایران بروز یافته، نشان می دهد دیپلماسی آمریکا با کنار گذاشتن «ابزارهای متعارف دیپلماتیک»، میان دو گزینه «خروج از توافقات بین المللی» و «تحریم های یکجانبه» در نوسان است. تبدیل تحریم به ابزار اصلی دیپلماسی آمریکا، «بدعتی» خطرناک، در سیاست بین المللی است که می تواند کشورهای مختلف را یکی پس از دیگری، قربانیِ «افزون طلبی» و «یکجانبه گرایی» آمریکا کند. بر این اساس، مقابله با تحریم هایِ یکجانبه و تروریسم سیاسی و اقتصادیِ آمریکا، ضرورتی اجتناب ناپذیر برای موفقیت «دیپلماسی در برابر جنگ»، و «چندجانبه گرایی در برابر یکجانبه گرایی» است.

۴- «سیاست تحریم»، مشکلات و چالش های مورد ادعای دولت آمریکا را حل نکرده و نتایج معکوس در پی خواهد داشت. گسترش پی در پی دامنه تحریم ها علیه ملت ایران نشان می دهد که «تیم شرارت بی» پس از خروج از توافق نامه «برجام»، دیپلماسی آمریکا را گرفتار «بن بستی» کرده که ناچار است برای نجات از آن، به «رفتارهای ناهنجارِ» جدید روی آورد. جمهوری اسلامی ایران بارها تکرار کرده که مشکلی با ملت آمریکا ندارد، اما برای جبران اشتباهات و «رفتارهایِ خصمانه» و «استکباریِ» دولت آمریکا علیه ملت ایران، ظریف که یک دیپلماتِ حرفه ای است؛ بارها مسیر درست را بیان و تاکید کرده: این راه، تنها از مسیر «تعامل» و «احترام» به ملتِ بزرگِ ایران و «حقوق» و «منافعِ مشروع» آن می گذرد.

۵- دولت ایالات متحده آمریکا، با این گونه اقدامات تنها خدمت گزارانِ صادق، و تلاشگر ملت ایران همچون محمد جواد ظریف را هدف کینه و عقده گشایی خود قرار نداده است، بلکه «جمهوری اسلامی ایران» و دستاوردهای قابل توجه آن در دو زمینه مهم «استقلال» و «آزادی»، و گوهری یگانه، به نام «ملتِ ایران» را هدف گرفته است که در طول تاریخ، پرچمِ «هویتِ» تمدن سازِ ایران را در این «خاک پر گهر» برافراشته است. تمرکز کانون خصومتِ «تیم شرارت» بر «رهبری معظم انقلاب اسلامی» نیز ریشه در همین امر دارد. از این رو در این شرایطِ خطیرِ تاریخی، خود و همه سیاست ورزان و دارندگانِ تریبون از طیف ها و سلیقه های متنوع «جامعه متکثر» ایران را به «وحدت ملی» و تشخیص صحیحِ جبهه نبرد و ترجیح «منافع ملی» بر اولویت هایِ سیاسیِ شخصی و حزبی و جناحی و حمایتِ همه جانبه از مسئولان سیاستِ خارجی کشور، فرا می خوانیم.