وقتی بازی دوگانه آمریکا در برجام مکرون را هم سردرگم کرده است

حنیف غفاری، کارشناس مسائل اروپا، درباره اذعان ناتوانی فرانسه در موضوع میانجی‌گری میان تهران و واشنگتن اظهار کرد: اخیرا نشریه دیپلماتیک لوموند در یک تحلیل و مطلب قابل تأمل اعلام کرده است که میانجی‌گری فرانسه در موضوع برجام با شکست مواجه شده است.

اخبار سیاسی - کارشناس مسائل اروپا تصریح کرد: نشانه‌های این مسئله در هفته‌های گذشته،  زمانی که مقامات فرانسوی و به صورت خاص لودریان وزیر امور خارجه این کشور از یک سو موضوع فعال‌سازی مکانیزم ماشه را مطرح و از طرفی دیگر نسبت به حفظ توافق هسته‌ای با ایران ابراز امیدواری می‌کرد، کاملا مشخص شده بود.

پاریس در زمین واشنگتن بازی می‌کند

او ادامه داد: این رفتار‌های پارادوکسیکال و دوگانه مقامات فرانسوی نشانگر آن است که آنها بر سیاست‌هایی که باید در قبال ایران و برجام انجام دهند تمرکز کافی ندارند.

غفاری  افزود: زمانی که فرانسه به ایالات متحده آمریکا در سال ۲۰۱۷ میلادی تعهد داد موضوع تغییر برجام و تبدیل آن به توافقی محدود کننده‌ و بازدارنده‌ علیه ایران را پیگیری کند، در آن زمان امانوئل مکرون رئیس جمهور فرانسه طی سخنرانی جنجالی اعلام کرد با جمهوری اسلامی ایران در خصوص مسئله اعمال تحریم‌های فرازمانی در برجام و همچنین موشکی و منطقه‌ای وارد گفت‌وگو شده است، صحبت‌های مکرون نشان می‌داد که فرانسه تصمیم گرفته در زمین ایالات متحده آمریکا و به منظور تأمین منافع و خواسته‌های ترامپ بازی کند.

اروپا مواضع پارادوکسیکال کاخ سفید در قبال ایران را مهم نمی‌داند

کارشناس مسائل بین‌الملل گفت: بعد از اینکه ترامپ از توافق هسته‌ای خارج شد، فرانسوی‌ها به این همپوشانی استراتژیک با رئیس جمهور آمریکا ادامه دادند و به بازیگری تبدیل شدند که در تقابل با ایران در زمین واشنگتن بازی می‌کردند. تعلل در راه‌اندازی سازوکار مالی موسوم به اینستکس یا به عبارتی بهتر تأخیر در عملیاتی ساختن این سازوکار ویژه مالی اروپا محصول رایزنی‌های مشترکی بود که میان کاخ سفید و کاخ الیزه در قبال ایران صورت گرفت.

او گفت: اکنون  در فاصله کمتر از چند روز به پایان سال ۲۰۱۹ میلادی قرار داریم، از یک سو شاهد بودیم که سیاست‌های فرانسه و اروپا  با پیروی از خط مشی  آمریکا در قبال ایران به شدت فرسایشی شده است و از طرفی دیگر، اروپا دیگر رفتار‌های ترامپ، رویکرد و مواضع پارادوکسیکال کاخ سفید  را در مواجهه با  ایران و برجام مهم تلقی نمی‌کند و همین مسئله باعث شده است که آنها در خروجی رفتارشان به بازیگرانی غیرمستقل تبدیل شوند.

سردرگمی فرانسه به دلیل بازی دوگانه آمریکا در معادله برجام

غفاری افزود: اینکه ما می‌بینیم فرانسوی‌ها در یک برهه پیام تهدید به ایران مخابره می‌کنند و در زمانی دیگر پیام حفظ برجام را می‌دهند،  این موضوع نشان می‌دهد که فرانسوی‌ها خودشان هم به سبب بازی دوگانه آمریکا در این معادله سردرگم باقی مانده‌اند و دقیقا نمی‌دانند در کدام جهت حرکت کنند.

کارشناس مسائل بین‌الملل تصریح کرد: یکی دیگر از دلایلی که فرانسه در میانجی‌گری خود میان تهران و واشنگتن شکست خورده است، این است که ایالات متحده آمریکا دیگر عملا بازی برجامی خود را با فرانسه هماهنگ نمی‌کند. مسئله بسیار مهم‌تری که باید مد نظر قرار داد این است که اصل ادعای لوموند و سایر رسانه‌ها مبنی بر اینکه فرانسه میان ایران و آمریکا میانجی بوده است، نادرست است.

او با بیان اینکه فرانسوی‌ها در این معادله میانجی نبوده‌اند، گفت: میانجی‌گری و واسطه‌گری واژگانی هستند که در علم روابط بین‌الملل تعاریف خاص خودشان را دارند؛ اما فرانسه در اینجا یک میانجی‌گر نبوده است، بلکه جزیی از بازی ایالات متحده آمریکا علیه ایران بوده است و اگر در آینده نزدیک فضایی پیش بیاید بسیار تمایل دارد که کماکان جزیی از بازی علیه نظام و ملت ایران باشد و این رویکردی است که ما بار‌ها در انجام مذاکرات هسته‌ای در سال‌های قبل و هم‌چنین در دوران پسابرجام شاهد آن بوده‌ایم.

آمریکا به متحدان  راهبردی خود هم رحم نمی‌کند

کارشناس مسائل بین‌الملل تصریح کرد: نکته‌ای که باید از تحولات اخیر در حوزه سیاست خارجی در نظر داشته باشیم این است که به نوعی فرانسه از سوی آمریکا کنار گذاشته شده است.

او افزود: ایالات متحده آمریکا در تنظیم مناسبات خود با اصلی‌ترین شرکای آمریکایی و اروپایی خود صادق نیست؛ چه برسد به اینکه ما انتظار داشته باشیم رفتار، تاکتیک و استراتژیک این کشور بخواهد در قبال بازیگران منطقه‌ای قدرتمند همچون ایران تغییر کند.

غفاری تأکید کرد: نوع معامله‌ای که بین کاخ سفید و الیزه خصوصاً در هفته‌های اخیر از موضع مخالفت خصمانه‌ صورت می‌گیرد به خصوص بعد از تنش‌هایی که در جریان نشست ناتو میان پاریس و واشنگتن افتاد، نشان می‌دهد که آمریکا حتی به نزدیک‌ترین متحدان  راهبردی خود که در زمین او بازی می‌کنند هم رحم نمی‌کند و این درس بزرگی است که باید به عنوان یک نمونه و یک مصداق عینی مورد توجه کسانی قرار بگیرد که حوزه روابط بین‌الملل را رصد و تحلیل می‌کنند.

او با اشاره به تغییر سیاست‌های کشورمان در حوزه بین‌الملل و افزایش تعاملات با کشور‌های آسیایی همچون هند و ژاپن اذعان کرد: رهبر معظم انقلاب بار‌ها اعلام کرده‌اند به برجام اروپایی دل نبندید و حسابی روی آن باز نکنید، یکی از دلایل آن این است که بازیگران اروپایی اساساً کنشگران سیاسی مستقلی نیستند.

کارشناس مسائل بین‌الملل گفت: در معادله‌ای که پس از خروج آمریکا از برجام شکل گرفته است و به نوعی اکثراً به مهره‌های بازی آمریکا تبدیل شده‌اند، نه می‌خواهند و نه در مواردی می‌توانند برجام  را حفظ و ایران را از منافع برجام بهره‌مند سازند.

غفاری ادامه داد: در خصوص بحث دیپلماسی که جمهوری اسلامی ایران می‌خواهد با بازیگران شرقی در پیش بگیرد، نکاتی را نباید فراموش کرد، وقتی  صحبت از نگاه به شرق به عنوان یک راهبرد کلان در حوزه سیاست خارجی کشورمان می‌کنیم قطعاً این نگاه، نگاهی مؤثر است، ولی باید انگاره‌ها و مؤلفه‌های آن در حوزه سیاست خارجی تقویت شود.

کارشناس مسائل بین‌الملل تأکید کرد: این نگاه باید  صرفا متمرکز  بر توانایی یک یک بازیگرانی که در حوزه شرق آسیا یا حوزه‌های غیر غربی قرار دارند، باشد. ماخواستار مراودات دوجانبه مستقیم هند، چین ،کره شمالی و ژاپن بوده و همواره آن را مطرح می کنیم، این در حالی است که در معاملات سیاست خارجی خودمان مذاکره با ژاپن را معادل مذاکره با آمریکا تلقی می‌کنیم.

 

استفاده از ظرفیت‌های بالقوه و بالفعل حوزه شرق آسیا جهت تعمیق مناسبات

غفاری گفت: ممکن است یک کشور به لحاظ جغرافیایی در محدوده شرق قرار داشته باشد، ولی دیدگاهش به غرب نزدیکتر است و بر اساس  این نگاه ارتباط با آمریکا شکل می‌گیرد. باید در نظر داشت منظور از نگاه به شرق در حوزه سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران قطع امید واقعی از اتحادیه اروپا و ایالات متحده آمریکا است به گونه‌ای که بتوان از ظرفیت‌های بالقوه و بالفعل بازیگران سیاسی که در حوزه شرق حضور دارند برای تأمین منافع ملی کشور و تعمیق مناسبات و همکاری‌های دو و چند جانبه استفاده کنیم.

او تأکید کرد: کلیت روابط جمهوری اسلامی ایران با کشور‌های آسیایی، ارتباط مؤثر و مفیدی است به شرط آنکه تمام موارد ذکر شده در ذیل راهبرد نگاه به شرق هدایت و مدیریت شوند.

کارشناس مسائل بین‌الملل درباره برآورده شدن توقعات اقتصادی کشورمان در تعامل با شرق آسیا تصریح کرد: بحث مناسبات اقتصادی ما با کشور‌های شرقی در حوزه انرژی و سایر کالا‌های غیرنفتی دارای حدودی بوده که باید مورد توجه قرار بگیرد.

غفاری بیان کرد: آنچه مسلم است مجامعی مانند اوراسیا یا سازمان همکاری‌های شانگ‌های ظرفیتی دارند که می‌توان از آزاد شدن این ظرفیت‌ها برای به دست آوردن و احصاء بخشی از نیاز‌های جمهوری اسلامی در حوزه‌های مذکور استفاده کرد.

شرق آسیا منعطف‌تر از طرف‌های غربی برای مراوده است

او در اهمیت توجه به افزایش مناسبات با  شرق آسیا تصریح کرد: برخی از بازیگران شرقی در ظاهر در محدوده شرق آسیا قرار دارند، اما فعالیت‌شان تابعی از سیاست‌های آمریکاست مانند ژاپن و کره جنوبی که واردات نفت‌ خود را از ایران به دلیل تحریم‌های یک جانبه آمریکا فعلاً متوقف کرده‌اند.

کارشناس مسائل بین‌الملل گفت: ظرفیت بازیگران شرقی برای مراوده با ایران و نوع نگاهشان به کشورمان نسبت به بازیگران غربی منعطف‌تر و نوع حسابی که می‌توانیم در خصوص احیای روابط با آنها به لحاظ اقتصادی داشته باشیم یک محاسبه طولانی مدت‌تر نسبت به بازیگران غربی خواهد بود، به شرط آنکه تغییر راهبردی در سیاست خارجی ما صورت بگیرد و نگاه به شرق حکم مجرای اصلی تعاملات و نگاه به غرب و خصوصا ارتباط با اروپا حکم مجرای فرعی و کم وزن‌تر را پیدا کند، به نظر می‌رسد ما بسیاری از مناسبات و معادلات سیاسی خودمان را می‌توانیم در این مسیر هدایت کنیم.

لزوم فاصله گرفتن ایران از دیپلماسی غرب گرایانه

غفاری با اشاره به افق سیاسی اتحادیه اروپا و ایران با توجه به عدم تعهد اروپا به توافقات خود در قبال  ایران یادآور شد: مسلماً روابط دیپلماتیک طرفین ادامه پیدا خواهد کرد به دلیل اینکه نه جمهوری اسلامی ایران قصد دارد مجرای دیپلماسی با اروپا را به طور کامل مسدود کند و نه اتحادیه اروپا قصد دارد روابط خود با ایران را قطع کند و این  به دلیل آگاهی است که نسبت به وزن و جایگاه جمهوری اسلامی ایران در معادلات غرب آسیا و حتی نظام بین‌الملل دارد، اما راجع به حدود آن نیازمند این هستیم که بازبینی جدیدی در حوزه سیاست خارجی انجام دهیم.

کارشناس مسائل اروپا تصریح کرد: آنچه در برهه فعلی اصالت و موضوعیت دارد این است که برای اتحادیه اروپا وزن و جایگاه بازیگر اصلی و تعیین کننده در حوزه سیاست خارجی را در نظر نگیریم، که  در آن صورت ما تبدیل  به متغیری وابسته به اتحادیه اروپا شده و قطعاً از این بابت ضربه خواهیم خورد. چشم‌اندازی که می‌توان متصور بود این است که جمهوری اسلامی ایران بعد از مشاهده ناتوانی و عدم اراده اروپا برای تأمین منافع خود به سمت و سویی خواهد رفت که از حوزه دیپلماسی غرب گرایانه فاصله خواهد گرفت و بر سایر ظرفیت‌های غیر اروپایی در نظام بین‌الملل متمرکز خواهد شد.