به گزارش افکارنیوز به نقل از کیهان، دراين باره اكبر گنجي از طريق وب سايت راديو فردا اعلام كرد جنبش سبز تجربه اي شكست خورده است و بايد مورد بازنگري قرار گيرد. عباس عبدي هم معتقد است خط تحريم انتخابات شكست خورده و خاتمي خط خود را جدا كرده است. همچنين شبكه بالاترين تصريح مي كند كه جنبش مورد ادعا، به فضاي خيالي مجازي منحصر و محدود شده است.

گنجی که در آمریکا اقامت دارد می نویسد: تجربه ۹۰-۸۸ باید مورد بازنگری واقع شود. جنبش سبز شکست خورد و یأس و سرخوردگی پدید آمد. شکست، گرد مرگ می پراکند. برخی از سازمان های اپوزیسیون وارد پروژه های مشترک با دولت های خارجی شده اند و برخی گرفتن پول از دولت های خارجی را توجیه می کنند. اما با طرح شعارهای انتزاعی نمی توان به مقصدی رسید. شعارهای انتزاعی، هیچ جاذبه ای برای مردم ندارد. کارگران با شعار سکولاریسم، بسیج نمی شوند. اظهارات عباس عبدی نمونه ای از بازنگری انتقادی نسبت به تجربه ۹۰-۸۸ است.
بالاترین هم در تحلیلی نوشت: زمانی، وقتی خبری از موسوی و کروبی در فضای مجازی منتشر می شد غوغایی به راه می افتاد ولی به نظر می رسد دیگر طرفدارانشان در فضای مجازی نیز به این وضع عادت کرده اند. حصر خانگی موسوی و کروبی آن قدر عادی و بی اهمیت شده است که جامعه واقعی ظاهرا اهمیت به آن نمی دهد. طرفداران موسوی و کروبی در جامعه مجازی هم منحصر شده به چند کاربر اینترنتی که برایشان هورا می کشند. همینجوری به پیش برویم همین چند کاربر اینترنتی هم به راه خود خواهند رفت.

در این میان عباس عبدی معتقد است قدرت بسیج گری مدعیان جنبش سبز در حد صفر درصد بود. وی به «روزنت» گفته است: سوال من این است که اگر هیچ کدام از حامیان تحریم نگفته بودند تحریم می کنیم، چه اتفاقی در نتیجه آرا می افتاد؟ من ادعا می کنم که تغییر معناداری در نتیجه آرا به وجود نمی آمد. حالا ناظر بیرونی می گوید خب! وقتی این ها تحریم بکنند، با وقتی که تحریم نمی کنند تغییری پیدا نمی شود این فقط نشان دهنده نیرویی است که قدرتش در حد صفر است. اگر نیرویی قدرت دارد باید بتواند تاثیر بگذارد.

وی می افزاید: مشکل این است که حتی اگر مشارکت هم پایین می آمد، حاکمیت عقب نشینی نمی کرد. ضمن اینکه درباره چه چیزی صحبت می کنیم؟ چیزی که وجود خارجی ندارد. برای من مثل روز روشن بود که تحریم اثری ندارد. سیاست تحریم سیاست پشت میزی نیست که از آنجا دستور تحریم داده شود و همه گوش به فرمان برای اجرای آن باشند. تحریم نیرویی بیش از مشارکت فعال را طلب می کند که دوستان تحریمی فاقد آن هستند و فقط دوست داشتند با یک کلیک فرمان تحریم دهند و انفعال و بی برنامگی خود را با آوانگارد نشان دادن خود درز بگیرند.

وی درباره مشی خاتمی و عقب نشینی نیز گفته است: مشکل این است که از نظر طرف مقابل، آقای خاتمی اراده استوار و روشنی ندارد. همین رأی دادنش نشانه آن است. او نمی تواند به ایده اش، اراده روشنی را ضمیمه کند.

عضو مستعفی مرکزیت می گوید: همه نزدیکان خاتمی از رأی دادن او کپ کرده اند. معنای آن این است که بین رفتار و نظرات گذشته ایشان با این حرکت(شرکت در انتخابات) انطباقی وجود ندارد.

عبدی همچنین در مصاحبه با «عصر ایران» گفت: رأی دادن آقای خاتمی چیز عجیبی نبود؛ هم به دلایل فکری و هم به دلایل شخصیتی. آقای خاتمی، نه رای دادنش بلکه رفتار سه سال گذشته اش برای من عجیب بود.

وی می گوید: رأی دادن خاتمی بی برو برگرد، به معنای جدایی از جنبش سبز بود. اما این حرف که گفته شود خاتمی از رهبران جنبش سبز بود، کلاهبرداری سیاسی است.