کرونا و رسوایی دستگاههای بی بازده

کرونا و بلایای 98 بوته آزمایشی گسترده بود فراروی تشکیلات بی بازده که محک زده شوند آیا زیر چتر اسامی بزرگ بودجه خواری می کنند ویا اندک خروجی مدنظر را احصا می کنند که دریغ از بودجه هایی که در جیب روسا و مدیران کل و جزء فراوانی ریخته شد ولی حداقل ها هم احصا نشد.

اخبار سیاسی - رزمایش طبیعی بلایای ۹۸ ثابت کرد ستاد بحران در سرتاسر کشور با آن تشکیلات عظیم و پر هزینه، بی بازده و بی برنامه و سر در گم و رها هستند. سوله های بحران در سرتاسر کشور که در طول سال به بی ربط ترین متقاضیان مشاغل هنری و امثال هم اجارع داده می شد در زمان بحران گره ای از بحران زده ای نگشود.

تشکیلات پدافند غیرعامل، مورد دیگری است که در بحران ها هیچ حرفی برای گفتن نداشته جز چند مصاحبه آمفوتر تلویزیونی.

  قصه تلخ عملکرد تشکیلات بی بازده شورای فضای مجازی مثنوی صد من کاغذ است. چنانکه در موسم فتنه سایبری تلگرام یکی باید در آن آشفته بازار دبیران و اعضای حقیقی این شورا را مجاب می کرد که حریم الکترونیک ایران در خطر است و تلگرام اسرائیلی است. شوربختانه حتی تا همین ساعت، برخی از اعضای حقیقی شورای فضای مجازی، تعریف فضای مجازی را در حد عضویت حضراتشان در اینستاگرام معنا کرده و تنزل داده اند و شمارش تعداد فالوئرهای پیج های شخصی شأن تنها واکنشی است که در  این حوزه بدان اهتمام می ورزند.

 عضوی از این شورا، به کشورهای خلیج فارس می رود و در منزل جاسوس  نامحجبه ایرانی، میتینگ مسائل سیاسی در فضای مجازی می گذارد و همچون بزی اخفش در برابر توهین پرستوی جاسوس خویش به نظام و رهبر و شهدا و امام زمان، چنان برخورد می کند که مبادا خم به ابروی پرستوی پروار خویش نیاید.

 یا عضو دیگری که از اینستاگرام برای خود قبله حاجات ساخته و جماعتی در حیرتند از این که اینستاگرام پیج دانشجوی ساده ای را تنها به جرم عوض کردن آواتارش به تصویر شهید سلیمانی می بندد ولی پیج جناب آقای عضو حقیقی فضای مجازی همچنان استوار است و به ریش همه جوانان انقلابی این مملکت در حال ریشخند است.

  این چه شورای فضای مجازی است که دبیری دارد که  در بحبوحه خرابکاری های مسلحانه گروه ریستارت و کثیف کاری های آمد نیوز، اصحاب رسانه در مقابلش به التماس افتاده بودند که تلگرام اسرائیلی را ببند و او از روسی بودن تلگرام دم می زد!! که در خود روسیه فیلتر شد!

  یقینا این تشکیلات چنانچه در مسیر تعریف اصلی خود حرکت کنند مبارک و پر برکتند. اما دریغا که بدون تعارف، حال چه عامدانه  باشد چه غیرعامدانه بصورت تشکیلاتی بی بازده فقط بودجه بیت المال را میخورند و بدون شک، خیر بیشتری در نبودن تشکیلات بی بازده است  تا بودن شان.

  تشکیلات به صرف عنوان  پرطمطراق سر در هایشان برای  نظام نافع نیستند بلکه ملاک، تاثیرگذاری و خروجی مورد انتظار از آنها در کف جامعه است. اگر کف جامعه حس کرد که این تشکیلات کاری در جهت نظام برایش کرده باید پای متولیان آن تشکیلات را بوسید و برعکس چنانچه کف جامعه ذره ای خیر و خروجی از تشکیلاتی بی بازده دریافت نکرد باید به حرمت نظام، قلم پای متولیان آن تشکیلات را شکست و چه بسا لازم باشد خود آن تشکیلات را از بیخ و بن  در هم شکست.

چه باور کنیم و چه نکنیم ما یک بهینه سازی عظیم گراف مدیریتی به نظام بدهکاریم. پیش از آنکه و بیش از آنکه به سراغ مسائلی همچون  فرارهای مالیاتی برویم (که در جای خود بسیار هم قابل تامل و احترامند) چه نیکوست که تشکیلات بی بازده نظام را بشناسیم یا در ترمیم ساختاری و مدیریتی آنها بکوشیم یا در صورت نیاز با انحلال آنها از سربار اضافی آنها نسبت به نظام بکاهیم و دوش نظام را از سنگینی نامبارک آنها رها سازیم.

تحریم هیولا نیست، هیولا بودجه خواران بی بازده اند که در شرایط تحریم بودجه کشور را زالو وار می مکند. نظام از تحریم آسیب نمی بیند از مسئول نامسئول و از تشکیلات بی بازده و از مواجیب بگیران متوقع آسیب می بیند. و یکبار برای همیشه نظام باید قاطعانه و بی پروا در برابر این بی بازده ها و مسئولین نامسئول قد علم کند.

تا وقتیکه به تشکیلات و نهادها و سازمانها، به دید صندوق کمیته امداد برای عده ای مدیر و مسئول نالایق نگریسته شود، هدر رفت بودجه و بیت المال به جیب طیف گسترده ای از مدیران تنبل و بی مسئولیت و نالایق غیرقابل امتناع خواهد بود.

باید گراف هیولای مدیریتی در کشور را یکبار برای همیشه بازنگری کنیم و تا می توانیم آنرا بهینه و ساده سازی کنیم و با خیل گسترده ای از مدیریت ها و مدیران بی بازده پر هزینه در نظام خداحافظی کنیم. در گام دوم انقلاب، باید به جان تشکیلات موازی و گندیده بیفتیم و آنها را قلع و قمع کنیم. تشکیلات بوروکراسی و اداری را به حداقل برسانیم و بیرحمانه در حذف ستادهای بی بازده بکوشیم و بجای آن بخش صف را در سرتاسر موقعیت ها تقویت کنیم.

محمد عبدالهی