مجلس کجاست و اولویت‌هایش چیست؟

انتخابات مجلس یازدهم، اولین همه‌پرسی در گام دوم انقلاب اسلامی بود و باید ماحصل آن، قوه مقننه‌ای در این تراز باشد. تجربه ۱۰ دوره قانون‌گذاری، نظام سیاسی ایران اسلامی را به این سطح رسانده که مجلس، همان‌طور که از آن انتظار می‌رود، مسیر نیل به آینده روشن را طراحی و برای آن ریل‌گذاری کند. برای دستیابی به این هدف، نمایندگان مردم از یک‌سو و نخبگان و مطالبه گران سیاسی و اجتماعی از سوی دیگر، باید دست‌به‌دست هم دهند تا کشور، دچار اشتباه محاسباتی در تعیین اولویت‌ها نشود.

اخبار سیاسی- یک.طبق قانون، نماینده هر حوزه انتخابیه، وکیل همه ملت ایران است. ما باید بدانیم در کدام نقطه ایستاده‌ایم و چه بار سنگینی بر دوش داریم. هرچند ارتباط با مخاطب از طریق رسانه‌ها و فناوری‌های ارتباطی ضروری است، اما نماینده مجلس، یک فعال شبکه اجتماعی نیست که هرروز ساعت‌ها در این حوزه وقت بگذراند و درگیر بازی‌های توییتری شود؛ چه این‌که وقت هر نماینده به‌شدت محدود است و اگر به حواشی بگذرد، مسلما بسیاری از امور مهم بر زمین می‌ماند. 


هم افراد مرتبط با نماینده و هم کنشگران سیاسی، چنین انتظاری از نماینده ندارند و بلکه معتقدند چنین رفتاری از سوی یک نماینده نه‌تنها مطلوب نیست، بلکه ناصواب نیز هست.


دو. پیش‌ازاین، هرگاه بنا بوده نقدی بر عملکرد مجلس پیشین وارد کنم، از پرداختن به اموری همچون سلفی با خانم موگرینی و تلفظ غلط یک کلمه در مجلس یا رفتار غلط یک شخص پرهیزکرده‌ام و اتفاقا در نوشته‌های پیشین خود نیز چنین نقدهایی را بی‌فایده دانسته‌ام. این درست است که هر نماینده باید شأن نمایندگی مردم را حفظ کند و به اصولش پایبند باشد، اما چنین نقدهای کم عمقی، آدرس غلط دادن در اصلاح ساختار تقنینی و نظارتی کشور است و اگر به‌صورت جدی از سوی نخبگان و رسانه‌ها دنبال شود، به‌تدریج به مسئله اصلی و مطالبه جامعه هم تبدیل خواهد شد که قطعا اتلاف فرصت محدود وکالت ملت است. درصورتی‌که حواشی بر متن بچربد، نقدهای اصلی همچون عدم به‌کارگیری حداکثری از ظرفیت‌های علمی و پژوهشی حوزه و دانشگاه در امر تقنین، غفلت از آینده‌پژوهی و احصای موانع پیش روی کشور و مردم در گام دوم انقلاب، نظارت غیرمؤثر بر دستگاه‌ها و عدم استفاده جدی و علمی از بازوهای اجرایی و چندین مورد دیگر به فراموشی سپرده می‌شوند و مسئله مجلس و به‌تبع آن جامعه، به این محدود خواهد شد که فلان نماینده در توییتر چه گفته و دیگری چه جواب داده است.


سه. رفتارهای صرفا جنبشی هرچند در دوره کوتاه مؤثرند، اما دو اشکال اساسی دارند. اول این‌که چون هیجانی هستند و سیر و طیف مشخص و مدونی ندارند، در نگاه کلان موفقیت مؤثری نخواهند داشت و دوم این‌که این احتمال وجود دارد چنین اقداماتی هواداران و حامیانی پیدا کند که درک روشنی از مبانی صحیح نداشته باشند.
نمونه  فراوان است: در مبارزات دوران طاغوت، امام خمینی (ره)، صرف مبارزه و تند کردنسرعت قیام را برنمی‌تابید و با هر مبارز چپ و راستی، هرچند مبنای فکری مشترکی نداشته باشد، همراهی و همدلی نمی‌کرد. در دیدار مجازی چند هفته پیش مقام معظم رهبری، ایشان جنبش‌های عدالت‌خواهانه را بدون در نظر گرفتن مبنای فکری اسلام مردود دانستند؛ این یعنی فکر، مبنا و ریشه، از کنش، نما و شاخه به‌مراتب مهم‌تر و مؤثرتر است. آنچه جمهوری اسلامی را در تمام این سال‌ها به عزت رسانده و روزبه‌روز بر قدرتش افزوده، رفتار اصولی و حکیمانه و بر مبنای اندیشه اسلام ناب است. نخبگان با هدایت افکار، در این حوزه به‌شدت مؤثرند. مطالبه مردم به هر سو برود، آینده در همان سو ساخته خواهد شد. دقیقا از همین روست که رهبر معظم انقلاب در سخنان اخیر خود، به‌ویژه خطاب به نمایندگان دوره جدید، بر شناخت اولویت‌ها تأکید کرده‌اند. اگر مسائل اصلی در مجلس یازدهم ، اولویت باشند، رفتارهای نمایشی و ظواهر نیز، به‌مرور از مجلس و از کل بدنه نظام سیاسی کشور رخت بر خواهد بست.

محسن پیرهادی