به گزارش افکارنیوز به نقل از ایسنا، پذيرش حق غنيسازي ايران از سوي ۱+۵ طبق ان. پي. تي، فتواي مقام معظم رهبري درباره حرام بودن سلاح هستهيي و تغيير لحن ۱+۵ در برابر ايران در كنار آمادگي ايران براي گفتوگو درباره مساله هستهيياش از جمله نكاتي بود كه مذاكرات استانبول را متفاوت از مذاكرات قبلي ساخت.

تجربه ده سال گذشته به لحاظ سیاسی، حقوقی و فنی، در موضوع هسته‌یی ضرورت نگاه واقع‌بینانه در شرایط پیش رو را ایجاب می‌کند.

علی‌اکبر صالحی، وزیر امور خارجه یک روز پس از مذاکرات استانبول در گفت‌و‌گو با ایسنا اظهار کرد که «فتوای مقام معظم رهبری در تغییر رویکرد غرب نسبت به خطرناک بودن فعالیت هسته‌یی ایران موثر بود.»

وی با اشاره به تاکید نخست‌وزیر ترکیه در این باره بیان کرد که «این فتوا فقهی است و بر مبنای مقاصد سیاسی نیست. غرب در نشست استانبول ۲ با در نظر گرفتن این فتوا به این نتیجه رسید که باید چارچوب مشترکی برای پیشبرد مذاکرات با ایران تهیه شود تا بر مبنای آن عمل شود.»



اما پرسش این است که چرا مجموعه کشورهای غربی و آمریکا این‌بار نسبت به فتوای مقام معظم رهبری واکنش مثبت‌ نشان دادند در حالی که در سال‌های گذشته نه تنها چندین بار این فتوا از سوی ایشان مطرح شده است، بلکه در تمامی مواضع و بیانیه‌های ایران در شورای حکام آژانس بین‌المللی انرژی اتمی و سازمان ملل و مجامع بین‌المللی دیگر مورد تاکید و اشاره قرار گرفته است؟

آیا شرایط در کشورهای غربی به خاطر انتخابات ریاست‌جمهوری آینده در آمریکا، فرانسه و شرایط مبهم اقتصادی در این کشورها موجب شده تا آن‌ها از فضای باقی‌مانده دیپلماسی برای همکاری با ایران و دستیابی به راه‌حلی مرضی الطرفین استفاده کنند یا شرایط منطقه‌یی و تحولات یک سال اخیر به ویژه در خاورمیانه فضای تعامل با ایران را تشدید کرده است؟ شاید هم آمریکایی‌ها و اروپایی‌ها معنای فتوا و حکم شرعی نزد مسلمانان را با صراحت لهجه ترکی فهمیدند!

در عین حال انتقال پیام این فتوا از طرف نخست‌وزیر مسلمان ترکیه که مورد اعتماد کشورهای ۱ + ۵ نیز است، می‌تواند از دلایل جدی‌تر گرفتن فتوای رهبری از سوی آن‌ها باشد.

در نگاهی خوشبینانه می‌توان امیدوار بود که کشورهای ۱ + ۵ به ویژه آمریکا و اروپا با وجود ذهن‌های پوزیتویستی‌شان(مثبت‌گرایی) مقوله‌ی «فتوا» در اسلام را بدون آن‌‌که این پدیده را به زیر چاقوی جراحی ببرند، فهمیده و کشف کردند. اما در نگاهی واقع‌بینانه با توجه به درخواست آمریکا برای اثبات فتوای مقام معظم رهبری درباره حرام بودن سلاح هسته‌یی، باید گفت که آن‌ها هم‌چنان «اسب خود را می‌تازانند.»

باید دید پس از سال‌ها که از بحثهسته‌یی ایران می گذرد، نظر کشورهای ۱ + ۵ درباره اطمینان از انحراف نداشتن فعالیت‌های هسته‌یی ایران تغییر کرده یا مسیر اثبات این مساله همان درخواست‌هایی است که در قطعنامه‌های شورای امنیت درباره ایران مطرح شده است.

آیا تعلیق فعالیت‌های غنی‌سازی از دایره اقدامات اعتماد‌ساز ایران در راستای رفع نگرانی‌ این کشورها حذف شده است؟

هم‌چنین وزیر امور خارجه کشورمان در گفت‌و‌گو با ایسنا درباره درخواست‌های احتمالی برای تعلیق غنی‌سازی از سوی کشورهای ۱ + ۵ در مذاکرات استانبول و نیز بغداد اظهار کرد که «غنی‌سازی حق جمهوری اسلامی ایران است و بسته به نیازمان در مورد درصد غنی‌سازی که حق انجام آن را داریم تصمیم‌گیری می‌کنیم.» ایران همواره تاکید کرده از حق مسلمش برای در اختیار داشتن دانش و تکنولوژی صلح‌آمیز هسته‌یی در چارچوب ان. پی. تی کوتاه نخواهد ‌آمد.

اگر‌چه صالحی نسبت به تعلیق غنی‌سازی از سوی ایران با اطمینان می‌گوید که از این حق عبور نخواهیم کرد، ‌ اما امکان کاهش درصد غنی‌سازی را در سخنانش رد نمی‌کند.

از سویی فریدون عباسی، رییس سازمان انرژی اتمی نیز پیش از مذاکرات استانبول ۲ به ایسنا گفته بود که «ما به مقدار نیازمان سانتریفیوژها را افزایش می‌دهیم. دلیل ندارد ظرفیت نطنز را با سانتریفیوژهای نسل اول تکمیل کنیم. می‌خواهیم نسل بعدی را به نتیجه برسانیم و خط تولیدمان تثبیت شود و بعد از آن به سمت تولید انبوه سانتریفیوژهای نسل جدید برویم.»

این مساله حاکی از آن است که در آینده نزدیک در چرخه سوخت هسته‌یی ایران شاهد حرکت به سمت توازنی منطقی خواهیم بود.

عباسی هم‌چنین درباره غنی‌سازی تا غنای ۲۰ درصد که برای تولید سوخت رآکتور تحقیقاتی تهران در سایت فردو تولید می‌شود نیز گفت که «سوخت تا غنای ۲۰ درصد را بیش‌تر از نیازمان تولید نمی‌کنیم، چرا که به صرف ما نیست، بلکه به اندازه‌‌ای تولید می‌کنیم که پاسخگوی رآکتور تهران و نیز سوخت رآکتور بعدی باشد که می‌خواهیم در آینده آن را بسازیم.»

طبیعی است سازمان انرژی اتمی به عنوان متولی برنامه هسته‌یی کشور در آستانه دهه دوم پیگری جدی این برنامه، بر منطقی شدن اولویت‌هایش تاکید داشته باشد، اما این رویکرد با توجه به سیاسی شدن موضوع هسته‌یی ایران در سال‌های گذشته از سوی رسانه‌های خارجی نشانه انعطاف ایران در آستانه مذاکرات استانبول ۲ برداشت شد.

در عین حال چنان‌چه دو طرف تمایل به تعامل سازنده داشته باشند، می‌توان از فضای خالی به وجود آمده در برنامه هسته‌یی ایران نسبت به ۱۰ سال گذشته تمرکز بر روی ساخت رآکتورها به جای غنی‌سازی برای بهتر شدن فضای «همکاری و گفت‌وگو» در مذاکرات سیاسی ایران و ۱ + ۵ استفاده کرد. البته این امر مستلزم آن است که اراده سیاسی کشورهای ۱ + ۵ نیز برای ورود به چنین فضایی دیده شود. هنوز مشخص نیست لحن و ادبیات ۱ + ۵ که ایران می‌گوید در مذاکرات استانبول ۲ تغییر یافته و مبتنی بر احترام متقابل بوده است تا کجا و چگونه خواهد بود و آیا در مذاکرات بغداد استمرار می‌یابد یا خیر.

ایران پیش از این با سه کشور اروپایی(فرانسهَ، انگلیس و آلمان) رویکرد همکاری و گفت‌وگو و نیز اعتمادسازی را پیش برده است و در این مسیر همکاری‌های فراتر از ان. پی. تی در جهت رفع نگرانی این کشورها داشته است، اما این کشورها در میانه راه رویکرد سیاسی و همراهی با آمریکا را پیش گرفتند و درخواست‌هایی فراتر از آن‌چه کشور مستقلی مثل ایران بتواند از عهده آن برآید از جمله تعلیق و توقف فعالیت‌های غنی‌سازی را مطرح کردند. این درخواست‌ها از سوی ایران رد شد و فعالیت‌های غنی‌سازی ایران به همراه فعالیت‌های تحقیق و توسعه پس از دوره‌ای تعلیق از سر گرفته شد و تاکنون نیز ادامه دارد. ایران همواره خواهان پذیرش حقش طبق ان. پی. تی و خودداری غرب از سیاست «هویچ و چماق» علیه ایران بوده است و مقامات ایرانی همواره خواستار برخورد متناسب با فرهنگ و تمدن ایرانی‌ از سوی ۱ + ۵ شده‌اند.

علی‌اصغر سلطانیه، دیپلمات ارشد ایران در آژانس بین‌المللی انرژی اتمی بارها یادآور شده است که «باید اروپا و آمریکا از استفاده از سیاست غیرمتمدنانه هویج و چماق پرهیز کنند.» او به کشورهای غربی توصیه می‌کند که در مورد فرهنگ ایرانی بیش‌تر مطالعه کنند و بدانند که پاسخ شفاف به «بایدهای» به کار گرفته شده در بیانیه‌‌ها و مواضع‌شان، یک «نه» با صدای بلند است.

از این‌ رو، طبیعی است بازسازی دیوار بی‌اعتمادی میان ایران و ۱ + ۵ با توجه به عملکرد کشورهای غربی در سال‌های گذشته دشوار باشد. برای بازگشت به مسیر «گفت‌‌وگو وهمکاری» این کشورهای ۱ + ۵ هستند که بیش از پیش باید اقدامات اعتمادساز برای جلب نظر ایران داشته باشند. ایران بیش از هر کشور عضو آژانس با این نهاد بین‌المللی همکاری کرده است و نیز در مقطعی(دو سال و نیم) پروتکل الحاقی را به عنوان اقدامی داوطلبانه و غیرالزام‌آور حقوقی پذیرفت و این طرف مقابل بود که از مسیر تعامل و همکاری خارج شد.


در عین حال با توجه به پیشرفت‌های هسته‌یی ایران در زمینه غنی‌سازی، تولید سوخت و بهره‌برداری نیروگاه بوشهر و غیره چنان‌چه طرف مقابل حسن نیت داشته باشند، ‌ ایران آلترناتیوهای متعددی برای همکاری در فضایی سازنده در اختیار دارد.

دو طرف باید در نظر داشته باشند که در سال‌های قبل، مهره‌های شطرنج هسته‌یی دو طرف آن‌‌قدر در زمین یکدیگر پیش رفته‌اند‌ و مواضع‌شان به شکلی سرسختانه نزد افکار عمومی‌شان شکل گرفته است که بازگرداندن آن‌ها به جای خود در مدت زمانی کوتاه به راحتی امکان‌پذیر نیست.

برنامه کاری مذاکرات آینده در بغداد که قرار است از سوی معاونان سعید جلیلی و کاترین اشتون تدوین و برای چکش کاری بر روی میز مذاکرات بعدی قرار گیرد گویای تلاش دو طرف برای رفع اختلاف‌نظرها و حل مسایل خواهد بود.

در این چارچوب و برای ایجاد حسن نیت بیش‌تر تا مذاکرت بعدی همان‌طور که وزیر امور خارجه کشورمان توصیه می‌کند، «غرب می‌تواند بررسی لغو تحریم‌ها علیه ایران را در دستور کار قرار دهد تا گشایش بیش‌تری را در مذاکرات بغداد شاهد باشیم.»

این در حالی است که ایران با پذیرش بحثدرباره مساله هسته‌یی در گفت‌وگوهای استانبول ۲، تمایلش را برای تعامل اعلام کرده بود. صالحی به ایسنا گفت که «اگر کشورهای ۱ + ۵ حسن نیت داشته باشند بسیار راحت می‌توان فرآیند(لغو تحریم‌ها) را طی کرد و ما این آمادگی را داریم که بسیار سریع و به راحتی و حتی در نشست بغداد تمام موضوعات را حل کنیم.»

نکته دیگر که در مذاکرات استانبول ۲ مورد توجه است توافق دو طرف برای انجام مذاکرات بر مبنای معاهده ان. پی. تی است. با وجود این‌که ایران از این رویکرد ۱ + ۵ استقبال کرده است، اما در بخش‌هایی این مساله شائبه تکرار مباحثغیر‌منطقی و غیرواقعی آژانس درباره ایران را در چارچوب مطالعات ادعایی بر سر میز مذاکرات سیاسی ایران و ۱ + ۵ به وجود می‌آورد.

هرچند به رسمیت شناختن حق ایران در غنی سازی اورانیوم طبق ان. پی. تی از سوی کشورهای ۱ + ۵ و در شرایطی که توانمندی‌های هسته‌یی ایران نسبت به اکتبر ۲۰۰۳ بسیار بیش‌تر شده، امری مهم و قابل توجه است، اما با توجه به قرار داشتن برنامه هسته‌یی ایران در دستور کار شورای حکام آژانس بین‌المللی انرژی هسته‌یی این احتمال که درخواست‌های شورای حکام بر سر میز مذاکرات سیاسی ایران و ۱ + ۵ مطرح شود، زیاد است. درخواست‌هایی از جمله تعلیق فعالیت‌های غنی‌‌سازی، تصویب پروتکل الحاقی و نیز پاسخ به سوالات آژانس در چارچوب مطالعات ادعایی و غیره.

هم‌چنین تاکید بر مساله خلع سلاح کشورهای دارای سلاح هسته‌یی و منع اشاعه هسته‌یی که بخش مهمی از این کشورها طرف ایران در مذاکرات هستند، امری قابل توجه و فرصتی بسنده است. با این حال بعید است سخن درباره منع اشاعه هسته‌یی یا تعهد به خلع سلاح از سوی این کشورها بیش از یک بیانیه سیاسی و وعده‌های «سر خرمن» در این مذاکرات فراتر رود.

اظهارات سعید جلیلی، مذاکره‌کننده ارشد ایران با ۱ + ۵ و کاترین اشتون، نماینده کشورهای ۱ + ۵ در مذاکرات با ایران مبنی بر این‌که مذاکرات استانبول ۲ «سازنده» و «مثبت» بود و ادامه می‌یابد، پس از چهار دور مذاکرات بی‌نتیجه آن‌قدر غیرمنتظره و غافلگیر‌کننده بود که تحلیل‌گران را نسبت به استمرار و پایدار بودن این فضا مردد کرده است؛ تا جایی که برخی آن را آرامش پیش از طوفان می‌دانند.

با توجه به فضای تخاصمی و سیاه و سفیدی که بین ایران و به ویژه آمریکا و هم پیمانانش در اروپا در سال‌های گذشته پس از چندین دوره تحریم‌های بین‌المللی و یک جانبه شکل گرفته است، چگونه می‌توان به ایجاد تعامل و تفاهم واقعی میان آن‌ها امیدوار بود.

تحلیلگران بر این نظرند امکان رسیدن به تفاهم به وجود نمی‌آید مگر آن‌‌که یک طرف به طور محسوس از مواضعش کنار کشیده باشد یا دو طرف به طور نسبی مواضعشان را تعدیل کرده و تن به بازی برد برد داده باشند که البته پیش‌بینی دراین‌باره هنوز زود است و باید منتظر مذاکرات بعدی ماه آینده در بغداد بود.

فضای مثبت به وجود آمده پس از مذاکرات استانبول ۲ موجب نمی‌شود که از هیات مذاکره‌کننده ایران سوال نشود که چگونه پرونده مختومه شده هسته‌یی ایران به یک‌باره روی میز مذاکرات قرار می‌گیرد و پیش و پس از آن مذاکرات تفاهم‌ها و توافق‌هایی برای برداشتن «گام‌های متقابل» میان دو طرف در جهت خروج از بن‌بست هسته‌یی صورت می‌گیرد.


انتظار می‌رود تفهیم افکار عمومی داخل نسبت به آخرین تحولات هسته‌یی در موقع مناسب انجام شود.

بدون شک مذاکرات هسته‌یی ایران و ۱ + ۵ بی‌تاثیر از مسایل و منافع کشورها در موضوعات دو جانبه، منطقه‌‌ای و بین‌المللی نیست، ‌ همان‌طور که مساله کوچکی مثل تعیین مکان مذاکرات اخیر ‌ استانبول ۲ به محل مناقشه ایران و ترکیه بر سر مساله سوریه تبدیل شد.

هر یک از طرف‌ها محذورات و مقدورات خاص خود را دارند و طبیعی است توانایی و امکانات آن‌ها در ابعاد مختلف متفاوت است، در صورتی که اراده دو طرف بر حل مسالمت‌آمیز مساله و کم کردن فضای تخاصم فعلی باشد می‌توان با اقدامات تاکتیکی مناسب طرفین به سمت یکدیگر گام‌های موثر بردارند. در این رابطه ضروری است تا دو طرف قبل از دست‌یافتن به نتیجه‌ای مشخص از به کارگیری الفاظ «شکست» و «پیروزی» و موضع‌گیری‌هایی که به تهییج افکار عمومی هر یک از طرف‌ها بینجامد، خودداری کنند. لازم به یادآوری است رفتار سیاسی و دیپلماتیک کشورهای اروپایی و آمریکایی در سال‌های گذشته نشان داده است هر وقت ایران یک گام به جلو برای همکاری و اعتمادسازی برداشته است، آن‌ها دو گام در بیان خواسته‌های بعضا غیرقانونی و غیرحقوقی از ایران دو گام پا را فراتر گذاشته‌اند.

ایران در فرصتهاي متعدد در گذشته هر زمان كه خواستهها به صورت محترمانه مطرح شده به شكل كاملا منعطفي همكاري كرده است. به نظر این بار هم ایران برای همکاری در این چارچوب آمادگی دارد، اما با توجه به اين كه ايران پيشتر يك بار داوطلبانه پروتكل الحاقي را اجرا كرده و گام اول را در اعتمادسازي برداشته است، این بار ابتدا ۱+۵ در جهت تعامل با ایران و نشان دادن حسن نيتاش گام اول را بردارد.