چرایی سکوت برخی مسئولان در برابر مافیای فرهنگی

این روزها شاید همه‌ ما به‌نوعی با اقدامات ضدارزشی مواجهه شده باشیم، اقداماتی که بعضاً در قالب برنامه‌های فرهنگی رخ داده و چهره معصومانه‌ای به خود می‌گیرد!

کنسرت‌ها جولانگاه بی‌بندوباری و یکی از راه‌های نفوذ دشمن است

اکنون فرهنگ مساوی‌شده با هنر، هنر نیز مساوی‌شده با موسیقی؛ کنسرت‌ها جولانگاه بی‌بندوباری و یکی از راه‌های نفوذ دشمن است که سعی دارند تحت عنوان هنر این فرهنگ وارداتی غربی را رایج کنند.

این جریان در وضعیت کنونی توجه بیشتری را می‌طلبد؛ این روزها دشمن پروژه نفوذ را در دستور کار ویژه خود قرار داده و با نقاب لبخند و چهره بزک‌کرده پیش می‌آید.

هشدار مکرر مقام معظم رهبری نسبت به خطر ورود جریان سکولار در عرصه فرهنگ

مقام معظم رهبری سال‌ها پیش و مکرر خطر ورود جریان سکولار در عرصه فرهنگ را هشدار داده‌اند اینکه افرادی می‌خواهند هنر غیرارزشی را جایگزین کنند؛ با وجود این هشدارها این جریان مادام در پی پیاده‌سازی این هدف بوده است و مسئولین بسیاری با کم‌کاری و یا همراهی به این امر کمک کرده‌اند.

باید آگاه باشیم پشت پرده غرب، تفکر صهیونیسم با آرمان سیطره بر جهان قرار گرفته است؛ به طور کلی شاخص‌ها و اهداف تهاجم فرهنگی مبتنی بر تبعیض و نابرابری بین فرهنگ مهاجم و مورد هجوم است؛ تهاجم فرهنگی خواهان سلطه و ایجاد وابستگی است که پیروی یک طرف و شکست طرف مقابل را به همراه دارد و استراتژی آن جنگ بی پایان، همیشگی و نابرابر است.

مسئولین فرهنگی چه کاری برای جلوگیری از ترویج موسیقی بی‌هویت انجام داده‌اند؟

این سؤال مطرح است که مسئولین فرهنگی به عنوان عوامل پیشگیری این موضوع چه کاری برای جلوگیری از ترویج موسیقی بی‌هویت انجام داده‌اند؟ آیا انفعال برخی مسئولین فرهنگی در برخورد قاطع با موسیقی‌های بی هویت وارداتی و عدم نظارت آنان نمی‌تواند سرنوشتی خطرناک برای جوانان علاق مند به حوزه موسیقی را به همراه داشته باشد؟

شاید بتوان وضعیت کنونی کشور را با نگاهی به بیانات رهبر معظم انقلاب، بهتر درک کرد؛ معظمٌ‌له در این زمینه می‌فرمایند: «ما مواجهیم با یک حمله‌ همه‌جانبه‌ فرهنگی و اعتقادی و سیاسیِ اعلام نشده؛ یعنی شما حالا که من دارم می‌گویم، قاعدتاً از من قبول می‌کنید لکن اطّلاع ندارید از آنچه دارد اتّفاق می‌افتد؛ بنده اطّلاع دارم از آنچه دارد اتّفاق می‌افتد؛ من دارم می‌بینم چه دارد اتّفاق می‌افتد؛ لشکر فرهنگی دشمن و لشکر سیاسی دشمن با همه‌ ابزارهایی که برایشان ممکن بوده، حمله کرده‌اند به ما برای سست کردن اعتقادات دینی ما، سست کردن اعتقادات سیاسی ما، تقویت نارضایی‌ها در داخل کشور، جذب جوان‌ها بخصوص جوان‌های فعّال و اثرگذار در سطوح مختلف برای مقاصد خودشان؛ دارند کار می‌کنند.

خب، در مقابل اینها کارهایی دارد انجام می‌گیرد؛ بچّه‌های حزب‌اللّهی، مردمان مؤمن، مسئولان باتعهّد کارهای خوبی دارند انجام می‌دهند لکن بیش از اینها باید در کشور کار بشود. یکی از قلم‌های مهم، همین است که این مفاهیم باارزش مثل مفهوم جهاد، مفهوم شهادت، مفهوم شهید، مفهوم خانواده‌ شهید، مفهوم صبر برای خدا، احتساب لله باید زنده بماند.»

راهبردی‌ترین برنامه‌های دشمن در جنگ نرم استحاله فرهنگی است

در واقع؛ یکی از مهمترین و راهبردی‌ترین برنامه‌های دشمن در جنگ نرم استحاله فرهنگی است، استحاله و هژمونی فرهنگی هدف غربی‌هاست و در جنگ تمام‌عیار نرم، در وسط معرکه دشمن قرار گرفته‌ایم.

در استحاله فرهنگی دشمن می‌خواهد ارزش‌ها را ضد ارزش و ضد ارزش‌ها را ارزش نشان دهد و بسیاری از مسایلی که در شرع و عرف قابل قبول و پسندیده نیست را عادی و طبیعی نشان دهد و در عین حال به جنگ عقاید مورد تاکید اسلامی برود؛ اما پرسش کماکان این است که چه برنامه‌ها و راهکارهایی برای مقابله با این هجمه داریم؟

طبق تعاریف موجود هژمونی بدان معناست که پذیرش سلطه بیگانه و تحت فرمان آنها درآمدن آن هم با رضایت و آگاهی کامل طرف مقابل؛ دشمن همه نیروهای خود را بسیج کرده و با تمام توان و از همه ابزارهای لازم استفاده می‌کند و با برنامه و بودجه کافی حرکت خود را آغاز کرده و در حال شکستن حریم‌های شرعی و اسلامی است و متاسفانه باید اذعان داشت که مسئولان ما هنوز هم در خواب غفلت به سر می‌برند و بیدار نشده‌اند.

از آنجایی که استکبار جهانی پروژه‌های خود در عرصه سیاسی برای براندازی نظام جمهوری اسلامی را شکست خورده دید، چاره‌ای جز ورود به استحاله فرهنگی و جنگ نرم نداشت، از همین رو فروپاشی بنیان خانواده‌ها و مقابله با شئونات اسلامی و هنجارها و ارزش‌ها را در دستور کار خود قرار داد.

به عقیده بسیاری از صاحب‌نظران، اعتلای فرهنگ ایرانی ـ اسلامی و ایجاد حس غرور و افتخار در جوانان و نوجوانان، این وارثان واقعی ارزش‌های گران‌بهای فرهنگ خودی، گام بسیار مهم و اساسی است که باید در مسیر مبارزه بی‌امان با تهاجم فرهنگی غرب برداشته شود..

نفوذ فرهنگی یکی از نمودهای جهانی‌سازی است که بنا دارد فرهنگ و تمدن غربی- آمریکایی را بر دیگران به ویژه فرهنگ‌های اسلامی غالب کنند و فرهنگ‌های دیگر را از درون تهی کنند. این تهاجم در رابطه با فرهنگ اسلامی _ شیعی ایرانیان از شدت بیشتری برخوردار است.

واقعیت این است که نفوذ فرهنگی مقوله‌ای حقیقی و جدی و برنامه‌ریزی شده است و تنها راه مبارزه با آن نیز مصونیت بخشیدن به جوانان و سایر افراد جامعه از راه تمسک به فرهنگ غنی اسلامی و ملی این مرز بوم و استفاده کارآمد از همه امکانات خصوصاً دستگاه‌های فرهنگی و بسیج همه اقشار مردم, براساس برنامه‌ای دقیق و حساب شده است.

در پایان باید گفت؛ برای نفوذ فرهنگی باید دلواپس بود؛ دلواپسی‌ای که دلاوری می‌خواهد- دلواپسی همیشه بد نیست و گاها رنگ و بوی قضاوت‌های زودهنگام، رقابت‌های سیاسی و افراط و تفریط ندارد و آن دلواپسی برای فرهنگ کشور است