«مانی حقیقی» بازیگوش خردمند/ عکس

 شناخت سینمای پست‌ مدرن و فهم آن کار چندان راحتی نیست. در سینمایی که به اندازه‌ انگشتان یک دست فیلم کلاسیک (با معیارهای سینمای جهان) هم ندارد، ساختن فیلم پست‌ مدرنیستی شبیه به یک شوخی بزرگ می‌ماند.

مانی حقیقی با فهم فلسفه و جهان سینمای پست مدرن، فیلمهایی چندآوایی با زیرمتن‌های متکثر ساخته و شاید تنها سینماگر پست مدرن سینمای ایران باشد. به خاطر همین مسأله بدفهمی‌های زیادی نسبت به آثار او در ادبیات سینمایی و میان مردم وجود دارد. حقیقی که از دهه‌ هشتاد با نوشتن فیلمنامه ‌های «چهارشنبه سوری» و ساختن فیلمهای «کارگردان مشغول کارند» و «کنعان» وارد متن سینمای ایران شده و از «درباره‌ الی» بازیگری را هم تجربه کرده بود، در دهه‌ی ۹۰ به شکوفایی رسید.

اولین گام «پذیرایی ساده» بود. فیلمی در جهانی بی‌زمان و مکان با زیرمتنهایی که جهان پیرامونش را گزارش می‌داد. کمدی سیاهی که هر چه پیش می‌رفت، سویه‌های گروتسک خود را گسترش می‌‌‌داد و به ابعادی هراسناک می‌رسید. فیلم با نظرهای متفاوتی روبرو شد و حقیقی عزمش را جزم کرد تا بهترین فیلم زندگی‌اش را بسازد: «اژدها وارد می‌شود».

فیلمی بسیار جاه‌طلبانه با تیم بازیگری متفاوت، فیلمبرداری درخشان و کارگردانی استادانه‌یی که پهلو به سینمای جهان می‌زد. اژدها وارد می‌شود مثل هر فیلم ابسورد دیگری در گردونه‌ تکثر معنایی خود به یک بی‌معنایی کشدار می‌رسید. یک بی‌معنایی خسله‌آور که در پی لمس آن گوهر سرشتین هنر بود تا آن بی‌نام را قابل رویت کند. فیلم بسیار ستایش شد. «اژدها وارد می‌شود» فیلمی یکه در سینمای دهه ۹۰ بود.

مانی حقیقی

بعد از تجربه «پنجاه کیلو آلبالو» و شوخی حقیقی با سینمای عامه پسند، « خوک » بازگشتی به جهان غریب او بود. کمدی سیاهی در باب نتوانستن. فیلمی که نسبت به آثار پیشین به صورتی کمیک با شرایط سینما و هنر جامعه‌ی خود شوخی می‌کرد. نگاه عمیق حقیقی نسبت به بافتار تصویری آثارش در خوک به تعادلی کمیاب نزدیک شد.

هر فیلم تازه‌ حقیقی کنجکاوی‌های بسیاری را ایجاد می‌کند. او هر بار مانند مردی خردمند با باطن کودکی بازیگوش با معناها و جهان‌ها بازی می‌کند تا یادمان بیاورد که هنر می‌تواند شکوه کشف و شهود و یگانگی جهان بی‌آلایش کودکی را برایمان زنده کند.