به گزارش افکار نیوز به نقل از ایسنا، این اقدام گشت ارشاد باعثشد، تعداد قابل توجهی صندلی در کنسرت «شب خیال» مازیار فلاحی خالی بماند.

از آنجا که این خواننده پاپ و آهنگساز همیشه سعی و تاکید دارد که اجراهای خود را در آرامش و بدون هیجان‌های کاذب سپری کند، اجرا با تکنوازی آکاردئون هنرمند روشندل، داود جعفری، آغاز شد.

احساس خاص او در نوازندگی، مخاطبان را تحت تاثیر قرار داده بود.

مازیار فلاحی در این کنسرت بار دیگر مجموعه موسیقی فیلم‌های خود را به علاوه قطعات آلبوم «قلب یخی» اجرا کرد.

«مجنون لیلی»، «لحظه‌ی دیدار»، «بانوی خیال» و «آدمکای برفی» ازجمله قطعاتی بودند که توسط ارکستر این هنرمند نواخته شدند.

فلاحی در این اجرا بار دیگر، سازبندی متفاوتی را تجربه کرده بود که نسبت به اجراهای قبلی ضعیف‌تر به نظر می‌آمد.

او اولین کسی بود که ساز چنگ(هارب) را در موسیقی پاپ به صدا در آورد، اما در این اجرا این ساز را که به لحاظ نوا، یکی از سازهایی استثنایی ارکسترش بود، کنار گذاشت. این در حالی بود که بهار ایلچی در اجراهای قبلی این ساز را با کیفیتی منحصر به فرد در اجرای آکورد‌های ارکستر‌یک و در تکنوازی به صدا در آورده بود.

جای ساز «ابوا» نیز در این کنسرت خالی بود، با این حال ساز دل‌انگیز فلوت با نوای محزون و ملودی‌های عاشقانه‌اش که به صورت تکنوازی و همنوازی نواخته می‌شد، توانست تا حدی کمبود دیگر ساز‌های بادی را جبران کند.

در این کنسرت تکنوازی نیز از جایگاه خاص برخوردار بود. فلاحی به هر کدام از اعضای ارکستر نیز این اجازه را داد تا در قالب نوازنده‌ی «سلو»، قدرت نوازندگی خود را به رخ مخاطبان بکشد.

طراحی صحنه‌ی این اجرا نیز از تفکر خاص برخوردار بود، که به‌صورت یک خیابان تزیین شده بود، اما نورپردازی همان چیزی بود که در این اجرا کمتر به آن توجه شده بود، رنگ سبزی که در رقص نورها استفاده شده بود، باعثآزار بصری مخاطب می‌شد و دیگر این‌که نور به جای این‌که بر روی سن اجرا تمرکز کند، بر مخاطبان تسلط داشت و این باعثشده بوده که مخاطب سن را به درستی نبیند.

آهنگساز «پروانگی» در این اجرا قطعات جدیدی را نیز اجرا کرد و با عوض شدن فضای ترانه، طراحی صحنه نیز تا حدی تغییر می‌کرد که به نوع خود اقدام بدیعی در موسیقی پاپ بود.

دو قطعه‌ی «تو رو دوست دارم» را به غزل ابوالفتحی به‌عنوان یکی از خیرین موسسه «محک» تقدیم کرد و در این رابطه توضیح داد: ایشان همه‌ی عمرشان را صرف کار خیر کردند، اما با بیماری سرطان دست و پنچه نرم می‌کرد. من بلیت آخرین کنسرتم را برای ایشان فرستادم، اما زمانه به ایشان فرصت نداد که هیچ‌گاه به اجرای من بیایند، برای همین، همیشه یک صندلی خالی در کنسرت‌هایم برای او نگه می‌دارم.

به گزارش ایسنا، این اجرا با حاشیههای فراوانش به پایان رسید، اما معلوم نشد، مخاطبانی که نتوانستند بهعلت نوع پوشش در سالن حضور پیدا کنند، آیا توانستند هزینهای را که برای خرید بلیت کنسرت پرداخت کرده بودند، را باز پس گیرند یا خیر؟