ماجرای اتفاقاتی عجیب و غریب را در «دشمن یک چشم» بخوانید

کتاب «دشمن یک چشم» اثر سید مهدی موسوی در انتشارات شهید کاظمی منتشر شد. این اثر داستانی برای کودکان ۹ تا ۱۱ سال به رشته تحریر درآمده است. در این کتاب، با داستان‌های جذاب، خواندنی و اتفاقات گوناگون برای کودکان روبرو می‌شویم.

ماجرای قصه کتاب در یمن رخ می‌دهد و در آن، سرنوشت پرنده‌ها و آدم‌ها به شکلی عجیب و غریب به هم گره می‌خورد. در این رمان کودکانه، سنگ سرخ اسرار آمیزی را می‌بینیم که در اختیار پرنده قهرمان قرار دارد. پرنده‌ای که می‌تواند به وسیله آن سنگ با آدم‌ها سخن بگوید و در این میان دشمن یک چشم همواره در کمین سنگ سرخ است.

در گزیده‌ای از کتاب می‌خوانیم:

«سردسته‌ی کلاغ‌ها حسابی جا خورده بود. تا این صحنه‌ی وحشتناک را دید، مثل فشنگ دررفت. مرحله‌ی پنجمِ نقشه هم به خوبی پیش رفت. تیزپَر دنبال سردسته‌ی کلاغ‌ها رفت. کلاغ خِپِل، با ترس و لرز خودش را به یک ساختمان قدیمی رساند. پشت سرش را نگاه کرد تا مطمئن شود کسی او را تعقیب نمی‌کند؛ اما تیزپَر از دور حواسش به او بود. کلاغ خِپِل از یک پنجره‌ی شکسته رفت توی ساختمان. تیزپَر هم پشت سرش با احتیاط وارد شد.

ماجرای اتفاقاتی عجیب و غریب را در «دشمن یک چشم» بخوانید

همه‌جا تاریک بود. کلاغ خِپِل قارقاری کرد و فریاد کشید: «رئیس بزرگ، کجا هستید؟ قربان‌تان شوم! ببینید چه بلایی سر ما آوردند.
تیزپَر پشتِ یک چهارپایه مخفی شد و سعی کرد در آن جای سوت و کور، کلاغ را گم نکند. یک‌دفعه دوتا چشم گِرد و قُلُمبه در کنج اتاق، برق زد.»