«مستوران» درونمایه ایرانی اسلامی دارد

یکی از ضعف‌های بزرگ فیلم‌ها و سریال‌های ایرانی در دهه‌های اخیر، عدم توجه به عنصر داستان است، ضعفی که بسیاری از منتقدان در طول این مدت به آن اشاره کردند، اما با این وجود باز هم در اکثر آثار به چشم می‌خورد.

در طول سال‌های اخیر، تعداد معدودی از آثار نمایشی بودند که اتفاقا تمرکز ویژه‌ای روی قصه داشتند و با وسواس به این بخش توجه کرده بودند. یکی از آخرین نمونه‌های این آثار، سریال تلویزیونی « مستوران » است که بن مایه اصلی آن برگرفته از داستان‌های کهن ایرانی و مولفه‌های اسلامی است. به بهانه پخش این سریال، برای بررسی دلایل ضعف فیلمنامه‌های آثار نمایشی ایرانی با راضیه تجار تجار، نویسنده محقق و مدرس شناخته شده کشورمان و عضو هیئت موسس انجمن قلم ایران گفتگو کردیم.

راضیه تجار گفت: ساخت آثاری مثل «مستوران» که این روز‌ها پخش می‌شود و از یک رمان {مستوارن نوشته محمد حنیف} برگرفته شده، بسیار خوب است. ما گنجینه‌ای غنی در ادبیات کهن داریم که پر از حکمت و محتوا‌های جذاب است. رجوع به آنچه که داریم و نقب زدن به آن چیزی که از گذشته داشتیم و یا استفاده از آثار نویسندگان معاصر، باید بیشتر رواج پیدا کند. اینکه فقط ببینیم چکار کنیم که بیشتر به پول برسیم و توجهات را به سمت مادیات ببریم، روش اشتباهی است و نتیجه می‌شود شرایط امروز سینما و تلویزیون ما.

دبیر انجمن قلم ایران گفت: به نظر من اولا اینطور نیست که «مستوران» نسبت به مفاهیم اسلامی بی توجه است چرا که اشاره‌های مستقیم و غیر مستقیم به این مساله دارد. دوما چرا یک سازمان هنری مثل اوج، فقط باید فیلم و سریال‌هایی با مضامین اسلامی بسازد؟ مهم‌ترین مسئله این است که باید در ابتدا فیلم خوب ساخت و اگر هم مضامین ایرانی و اسلامی داشته باشد که چه بهتر. اینجا کشوری است که داستان‌هایش الهام گرفته از مردم ِ امروز، گذشتگان و نیاکان ماست و در عین حال برای جامعه‌ای است که یا ما در آن تنفس می‌کنیم یا گذشتگان ما تنفس می‌کردند، پس نباید پرداختن به این قصه‌های کهن را اینچنین نقد کرد.

او گفت: بن مایه این سریال «حکایت واره» است، حکایت‌هایی از دل داستان‌های کهن. ساخت این مدل آثار چه ایرادی دارد؟ مگر ما می‌توانیم گلستان سعدی را کنار بگذاریم و بگوییم نخوانید؟ یا رویکردی به آن نداشته باشید؟ همان حکایت‌های قدیمی ایرانی ویژگی‌های خاص اخلاقی دارند که اکثراً برگرفته از احکام اسلامی و آموزه‌های دینی ما هم هست و چیزی جدای از آن‌ها نیست. 

«مستوران» درونمایه ایرانی اسلامی دارد

به گفته تجار، اکثر کسانی که در حوزه فیلمسازی فعال هستند، (به طور خاص کارگردان و تهیه‌کننده) کمترین هزینه را به نسبت تمام خرج‌های یک اثر نمایشی برای فیلمنامه در نظر می‌گیرند. در این میان برخی خودشان نویسنده هستند که در آثار آن‌ها نیز ضعف‌های زیادی مشهود است؛ چون یک کارگردان باید به صورت تخصصی به داستان نویسی نگاه کند و در غیر این صورت نتیجه کاری که انجام می‌دهد، مثبت نخواهد بود.

این نویسنده می‌گوید: برخی دیگر هم فیلمنامه‌نویس دارند که آن‌ها هم با اصول داستان‌نویسی آشنا نیستند. هر فیلمنامه‌ای قصه‌ای دارد که باید چفت و بست، استحکام، شروع، میانه و پایان داشته باشد. ولی متاسفانه می‌بینیم که در آثار نمایشی ما از موسیقی، تصاویر خاص، فیلمبرداری خوب یا متوسط و امکان‌های دیگر استفاده می‌شود. آن‌ها با چنین تمهیداتی قصه اصلی را فدا می‌کنند و این مسئله باعث می‌شود به محور اصلی یا ستون فقرات کار که همان قصه است توجه نشود.

او گفت: فیلمسازان ما باید سوادشان را در این حوزه بالا ببرند و با کسانی که فیلمنامه‌نویس و داستان‌نویسان خوب هستند در ارتباط باشند. در کنار این، ما آثار بسیار خوبی در حوزه ادبیات داریم، مثل رمان یا داستان کوتاه که انسجام خوبی دارند. فیلمسازان اگر با نویسندگان این آثار تعاملی داشته باشند، اوضاع تغییر می‌کند، همانطور که مسئله اقتباس در سینمای جهان رواج دارد. تجربه ثابت کرده بسیاری از آثار خوبی که در ادبیات منتشر شده و امتحان خود را پس داده می‌تواند دستمایه یک اثر نمایشی خوب باشد.

تجار گفت: ما از گذشته گنجینه‌هایی داریم که باید از آن‌ها استفاده کنیم. متاسفانه فیلمنامه‌نویسان امروزی نمی‌خواهند چنین سبکی را قبول کنند و تعاملی با نویسندگان ادبیات داستانی داشته باشند. ما در حال حاضر رمان‌ها و داستان‌های کوتاه زیادی در ژانر‌های مختلف داریم، ولی پل ارتباطی بین نویسندگان آن‌ها و فیلمنامه‌نویسان نیست. زمانی در دهه هشتاد، افرادی در سیما فیلم حضور پیدا کردند تا با نویسندگان ارتباط برقرار کنند و با تعدادی از نویسندگان وارد صحبت شدند و کار‌هایی که پسندیدند را گرفتند و یک بانک اطلاعاتی هم راه‌اندازی شد، ولی این طرح هم خروجی نداشت.

به گفته این پژوهشگر، این ارتباط باید مستمر باشد. حتی خاطرم هست که در دوره‌ای بنیاد فارابی نشست‌هایی برگزار کرد و نویسندگان و سینماگران در آن جلسات حضور داشتند، ولی این جلسات هم مقطعی بود و امروز می‌توانیم نتیجه این بی‌توجهی‌ها را در شرایط اکران سینمای ایران در این روز‌ها ببینیم. ما در دهه‌های شصت و هفتاد آثار فراوانی داشتیم که قصه‌های مستحکمی داشت، اما امروز فیلم‌ها و سریال‌های ما تبدیل شده به درصدی از آثار طنز که درونمایه آن پایین‌تر از فکاهی است. مقداری لودگی به آن اضافه می‌کنند، یا برخی با استفاده از هیجانات کاذب یا بازیگران شناخته شده کارشان را جلو می‌برند و این شده که نتیجه کار‌ها شبیه «شتر، گاو، پلنگ» می‌شود!