اولین سروده شاعران در محکومیت جنایت ایذه

محمود تاری مداح اهل بیت (ع) و شاعر آئینی در محکومیت جنایت عوامل استکبار جهانی در شهر  ایذه شعری سرود. متن این شعر که او در نجف اشرف سروده‌است، به شرح زیر است:

ایذه در خون غوطه‌ور شد غوطه‌ور

سینه‌ام آتش گرفت از این خبر

بار دیگر آتش نمرودیان

شعله زد بر تار و پود آسمان

شد هویدا نیت شوم یهود

پنجه شیطانی آل سعود

دست شیطان شد برون از آستین

باز خون جاری شد از چشم زمین

سنگفرش کوچه‌ها گلگون شده

صبر ما از سینه‌ها بیرون شده

داغ دلهامان فزون شد آه آه

نوجوانی غرق خون شد آه آه

باز باید با دل ایران گریست

در غم و اندوه خوزستان گریست

جام دل آتش گرفت و ساغرش

کودکی در خون فتاد و مادرش

تیغ بهر قافله دارد عدو

لشکری از حرمله دارد عدو

چهره‌ها از اشک گلگون می‌شوند

بی‌گناهان غرق در خون می‌شوند

تیغ بر کف دارد اینجا شمر دون

رایت کفر است آخر سرنگون

ابن ملجم‌ها ببین قاتل شدند

این منافق سیرتان باطل شدند

نقش خود را کفر مغبون می‌کشد

ایذه را در خاک و در خون می‌کشد

هر جنایت کز عدو سر می‌زند

بر وجود خویش آذر می‌زند

ما شقایق در جگر پرورده‌ایم

ما به عاشورا تأسی کرده‌ایم

ایذه بوی کربلا بگرفته است

بوی سرخ نینوا بگرفته است

از شهادت نیست ما را هیچ بیم

این شهادت هست چون فَوز عظیم

درس عزت را که ما اندوختیم

از  حسین بن علی آموختیم

چون به عهد خویش پابستیم ما

با ولایت بوده و هستیم ما

گوش بر فرمان رهبر می‌دهیم

او بفرماید همه سر می‌دهیم