گم شدن گیلاس کیارستمی در باغ خیام!

 بیش از ۶ سال از نصب تابلوی یادمان عباس کیارستمی در آرامگاه خیام می‌گذرد؛ اتفاقی که می‌توانست احساس خوب بیشتری برای ایرانیان و فرهنگ‌دوستان به همراه داشته باشد اما هر اقدام زیبایی الزاما به تنهایی کافی نیست و این یادمان هم نمونه یکی از اقدامات شایسته ولی ناتمام ماست.

ما هم جزو مسافران مشتاق نیشابور بودیم، شهری که به واسطه آرامگاه‌های عطار و خیام برای همه‌مان عزیز و گرامی است.

در یکی از روزهای آغازین بهار مهمان آرامگاه خیام می‌شویم، مکانی زیبا با انبوه درختان سبز و هوای خوش بهاری که بر جان‌مان می‌نشیند و حالا این لذت صدچندان می‌شود وقتی که گوش‌مان را می‌سپاریم به دکلمه رباعیات شاعر پرآوازه که با صدای شاملو، موسیقی فریدون شهبازیان و آواز محمدرضا شجریان همراه است. خوشنود از اینیم که چه خوشبختیم که فارسی زبانیم و بدون نیاز به هر مترجمی، این شعرها را به زبان مادری خود می‌نوشیم که ناگهان در میان سبزی‌های چمن آرامگاه، تابلویی نه چندان بزرگ، نگاه‌مان را معطوف خود می‌کند. تابلویی که برگرفته از امضای کیارستمی، دیگر بار سبب می‌شود به عنوان یک ایرانی، خوشحال ‌شوید که در چنین مکانی، یادمانی هم برای فیلمساز شهیر کشورمان نصب شده که برخی از اهل فن معتقدند بعد از خیام و مولانا دیگر چهره جهانی هنر ماست اما این خوشحالی با حسرتی بزرگ همراه است؛ چرا این یادمان این چنین خالی است، چرا هیچ توضیحی درباره دلیل نصب آن در آرامگاه خیام یا رابطه معنادار جهان‌بینی این دو هنرمند دیده نمی‌شود و ...

برای یافتن پاسخ این پرسش‌ها جست‌وجویی در اخبار رسانه‌ها می‌کنیم و حالا حسرتی دیگر هم افزون می‌شود.

گم شدن گیلاس کیارستمی در باغ خیام!

ماجرا این است که روز شانزدهم اسفند سال ۱۳۹۵ تعدادی از عکاسان و فیلم‌سازان برای نکوداشت زنده‌یاد عباس کیارستمی نهال گیلاسی در باغ آرامگاه خیام کاشتند.

این اتفاق همزمان با هفته منابع طبیعی رخ داد که طی آن عکاسان و فیلم‌سازان انجمن سینمای جوانان ایران، دفتر نیشابور و با همکاری اداره میراث فرهنگی، صنایع‌ دستی و گردشگری وقت، برای پاسداشت نام این هنرمند بزرگ یک نهال گیلاس در جوار آرامگاه خیام کاشتند.

در پوستر این برنامه این جملات از زنده‌یاد عباس کیارستمی نوشته شده بود: «اگر درخت را جا به جا کنی، دیگر میوه نخواهد داد و اگر من کشورم را ترک می‌کردم، وضعیت من شبیه همان درخت بود...»

اما حالا بعد از گذشت چند سال نه تنها هیچ توضیحی درباره این یادمان به چشم نمی‌آید، بلکه خبری هم از نهال گیلاس نیست. اینکه بر سر این نهال چه آمده، آیا این نهال خشک شده و اگر چنین است، چرا نهال دیگری به جایش کاشته نشده و ... پرسش‌هایی است که ذهن بازدیدکنندگان را درگیر خود می‌کند و اینجاست که دوباره ثابت می‌شود هر اقدام شایسته‌ای به تنهایی کافی نیست، بلکه چگونگی انجام آن نیز به همان اندازه اهمیت دارد و بیشتر ایمان می‌آوریم که ما در معرفی چهره‌های نامدار سرزمین خود نه تنها در عرصه جهان بلکه در همین کشور خودمان هم کم کوتاهی نکرده‌ایم.