هفت خان، ماجرای زندگی همه انسان‌ها است

اسماعیل آذر ، نویسنده، پژوهشگر و استاد ادبیات فارسی گفت: اشعاری مانند اشعار هفت خان اسفندیار یا هفت خان رستم برای یک دوره و زمانه خاص نیست. ما در حال حاضر نیز در زندگی‌های روزمره‌مان هزاران بار به شکل‌های مختلف خان‌های دشواری را می‌گذرانیم.

آذر توجه به ادبیات کهن در تئاتر و سینما را امری مهم دانست و عنوان کرد: کسانی که معتقدند دوران ادبیات کهن سرآمده اشخاصی هستند که آشنایی کافی با این ادبیات غنی را ندارند. آن‌ها می‌گویند ادبیات، داستان‌ها یا داستان‌های رمان‌نما یا قصه‌ها یا حکایت‌های دیروز به درد امروز نمی‌خورد! این حرفیست که بار‌ها از سوی افراد مختلف شنیده شده. اما حقیقت این است کسانی این حرف را می‌زنند که با ادبیات دیروز آشنا نیستند. اگر آشنا بودند چنین سخنی را بر زبان نمی‌آوردند. برای مثال اگر گلستان سعدی یا شاهنامه فردوسی یا نظامی گنجوی و... برای دیروز بود دیگر امروز کسی از آن استفاده نمی‌کرد.

او ادامه داد: حرف‌هایی که از دیروز باقی مانده را می‌توان به چند گروه تقسیم کرد. برخی حرف‌ها برای دوره و زمانه خاصی گفته شده است. مانند شعری که ایرج میرزا در زمانه خود سروده بود: «بر سردر کاروان سرایی/ تصویر زنی به گچ کشیدند/ ارباب عمایم این خبر را از مخبر صادقی شنیدند/ گفتند که وا شریعتا، خلق/ روی زن بی‌نقاب دیدند/ آسیمه سر از درون مسجد/ تا سردر آن سرا دویدند/ ایمان و امان به سرعت برق/ می‌رفت که مومنین رسیدند...» این شعر دیگر برای امروز کارایی ندارد و برای زمان خودش کارایی داشته. اما وقتی در بیتی سعدی می‌گوید: «گر راست سخن گویی و در بند بمانی/ به زآن که دروغت دهد از بند رهایی» این حرفی نیست که کهنه شده باشد. دروغ گفتن و خیانت کردن برای هر زمان و روزگاری بد و مضر است. یا فردوسی می‌گوید: «یکی بد کند نیک پیش آیدش/ جهان بنده و بخت خویش آیدش/ یکی جز به نیکی جهان نسپرد/ همی از نژندی فرو پژمرد...» و در جایی دیگر گفته است: «یک را همی تاج شاهی دهد/ یکی رابه دریا به ماهی دهد/ یکی را برهنه سر و پای و سفت/ نه آرام و خورد و نه جای نهفت/ یکی را دهد نوشه و شهد و شیر/ بپوشد به دیبا و خز و حریر/ سرانجام هر دو به خاک اندرند/ به تاریک دام هلاک اندرند...»

هفت خان، ماجرای زندگی همه انسان‌ها است

آذر چنین مفاهیمی را منبعث از کلام وحی دانست و بیان کرد: این‌ها همه برآمده از آیات قرآنی «قُلِ اللَّهُمَّ مالِکَ المُلکِ تُؤتِی المُلکَ مَن تَشاءُ وَتَنزِعُ المُلکَ مِمَّن تَشاءُ وَتُعِزُّ مَن تَشاءُ وَتُذِلُّ مَن تَشاءُ بِیَدِکَ الخَیرُ إِنَّکَ عَلى کُلِّ شَیءٍ قَدیرٌ» است. یا در جای دیگر فردوسی گفته است: «کجا آنک بر سود تاجش به ابر/ کجا آنک بودی شکارش هژبر/ نهالی همه خاک دارند و خشت/ خنک آنک جز تخم نیکی نکشت...» آیا مفاهیم این اشعار و ابیات برای دیروز است؟ حتی کتابی مانند سمک عیار را که مرحوم پرویز ناتل خانلری تصحیح کرد همچنان با خواندن آن نیز تحت تاثیر جوانمردی‌ها قرار خواهید گرفت. با خواندن این کتاب به راحتی می‌توان با فرهنگ۶۰۰-۷۰۰ سال پیش آشنا شد که اصلا کهنه و قدیمی نشده و قابل توجه و پرداختن است.» 

این مجری و کارشناس رادیو و تلویزیون با رد این نظر که ادبیات کهن برای جامعه امروز کارایی ندارد، گفت: اگر این حرف درست بود تئاتر‌هایی که امروز در اروپا و سایر کشور‌های دیگر بر اساس نمایشنامه‌های شکسپیر بر روی صحنه می‌رود نیز نباید خواهان داشته باشد؛ اما می‌بینیم در زمان اجرای این تئاتر‌ها جای خالی نمی‌ماند. ممکن است برخی حرف‌ها و سخن‌ها برای زمانه گروه و جامعه خاصی زده می‌شود و تاریخ مصرف داشته باشد؛ اما اشعاری مانند اشعار هفت خان اسفندیار یا هفت خان رستم برای یک دوره و زمانه خاص نیست.

او افزود: ما در حال حاضر نیز در زندگی‌های روزمره‌مان هزاران بار به شکل‌های مختلف خان‌های دشواری را می‌گذرانیم. سختی‌ها و رنج‌های زندگی را هزاران بار در خان‌های مختلف تجربه می‌کنیم. هفت خان، ماجرای زندگی هر انسانی است. حالا فردوسی هفت خان رستم و اسفندیار را به گونه‌ای بیان کرده و ممکن است هر کس خان‌های زندگی‌اش را به شکل دیگری تجربه و روایت کند. این موضوع حرف من نیست. در قرآن آمده «لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسانَ فی‌ کَبَدٍ» هر رنجی که برای ما پیش می‌آید باید گره آن را باز کنیم و سراغ خان بعدی برویم. به قول شکسپیر زندگی چیزی نیست جز اینکه برای آن بجنگیم.

هفت خان، ماجرای زندگی همه انسان‌ها است

آذر در پاسخ به این سوال که چگونه می‌توان به این اشعار در زمان اجرا، جذابیت بخشید تا مخاطب امروز را با خود همراه سازد، گفت: اصولا آنچه به تئاتر برمی‌آید و سناریوی تئاتر بر پایه آن نهاده می‌شود باید جنبه دراماتورژی داشته باشد. اگر اثری جنبه درامش را از دست بدهد چندان مورد توجه قرار نمی‌گیرد. البته در ظاهر برخی داستان‌ها مانند «خسرو و شیرین» نظامی آنقدر که یک شخص تئاترگرای امروز می‌خواهد دراماتورژی وجود ندارد؛ اما در این داستان آنقدر جذابیت وجود دارد که آن فضای دراماتورژی را در خودش می‌بلعد، خنثی می‌کند و چشم ببینده محو فضا‌های جذابی می‌شود که خیال پویایی مانند نظامی آن را خلق کرده است؛ بنابراین دراماتورژی بودن و گره انداختن را می‌توان توجیه کرد. 

او توجه به جزئیات را در زمان اجرا بسیار مهم عنوان و بیان کرد: کسی که کارگردان تئاتر است باید به موضوعی مانند نور آنقدر توجه داشته باشد که اگر از فلان زاویه بتابد می‌تواند استعاره از چه ماجرایی باشد. نور به تنهایی می‌تواند فضا‌ها را برای تماشاگر راهبردی‌تر کند. توجه به نکات ریزی مانند جانمایی بازیگرها، تن صدا، موزیک، حرکات در زمان بیان دیالوگ‌ها و حتی سکوت‌ها و مکث‌ها بسیار مهم هستند. از این رو می‌توانم بگویم که فرق‌های اساسی بین تئاتر و سینما وجود دارد. یکی از فرق‌ها این است که در تئاتر تعدادی تماشاچی در یک مکان و زمان قرار می‌گیرند و یک موضوع را از یک بُعد دنبال می‌کنند. در تئاتر، بازی و نقش‌های آن با اجتماع گره می‌خورد. تئاتر بیشتر فضای اجتماعی را تصویر می‌کند. تئاتر با زندگی مردم گره خورده است؛ مشروط بر اینکه بتوانند این گره را حلق آویز کند و به گردن تمنیات تماشاچی بیاندازد. این نکات بسیار حائز اهمیت است و کارگردان و نویسنده باید به آن‌ها توجه ویژه داشته باشند. 

هفت خان، ماجرای زندگی همه انسان‌ها است

به باور اسماعیل آذر باید سراغ تئاتر‌های بومی خودمان برویم، اما توجه و پردازش سناریو در زمان ورود به تئاتر‌های بومی بسیار مهم است. او در این باره گفت: زمانی که می‌خواهیم سراغ تئاتر‌های بومی برویم، حلقه گمشده در بخش پردازش سناریو است که کم‌تر مورد توجه قرار می‌گیرد. در هفت خان‌های فردوسی همان مفهوم و جریان‌ها را می‌توانیم بیاوریم و با همان شیوه، جایگزین مسائل اجتماعی روز کنیم. یعنی هفت خان‌های رنج آمیز زندگی را برای بیننده رنگ آمیزی کنیم و از درد و رنج‌های او بکاهیم. این کار را کسی می‌تواند انجام دهد که هم با ادبیات کهن آشنایی داشته باشد و هم تئاتر امروز و مخاطب امروز را بشناسد. 

این استاد دانشگاه افزود: جای امیدواری دارد که امروز درباره روایت‌شناسی آنقدر نظریه‌های گوناگون آمده که این نظریه‌ها می‌تواند به جذابیت‌های تئاتر بیافزاید و فعالان این حوزه به طور جدی باید در آن‌ها ورود داشته باشند تا آثار موفقیت آمیز و ماندگاری را خلق کنند. به عنوان مثال من کتابی دارم درباره نشانه معناشناسی کتاب الهی نامه عطار در چهارچوب نشانه معناشناسی آلژیر گرمس و شکل‌شناسی ژرار ژنت که نشان می‌دهد این نظریه‌ها می‌تواند در طراحی صحنه جا باز کند. استفاده از این علوم در ساخت صحنه و نمایشنامه نویسی کمک می‌کند تا آثار خلق شده؛ آثاری جذاب و ماندگار باشد و هر مخاطبی را برای دیدن به سمت خود بکشاند. آن وقت است که می‌توان امیدوار بود نسل امروز با تئاتر امروز و ادبیات کهن دیروز آشتی خواهد کرد. 

اسماعیل آذر در پایان ابراز امیدواری کرد نمایش هفت خان اسفندیار بتواند اثری درخور در اقتباس از شاهنامه باشد. این نمایش به کارگردانی حسین پارسایی محصول سازمان هنری رسانه‌ای اوج است که از دوشنبه چهارم اردیبهشت با همکاری بنیاد فرهنگی هنری رودکی ساعت ۱۸ در تالار وحدت روی صحنه  رفته است. امین زندگانی، بانیپال شومون، فریبا کوثری، امیررضا دلاوری، امیر کاوه آهنین جان، اصغر پیران، محسن حسینی، رضا راد، ندا سیاس، مونا صوفی، نیکا افکاری، سایه پارسایی بازیگران هفت خان اسفندیار هستند.