بحثمجلس افغانستان درباره‌ی واژه‌های فارسی

به گزارش افکارنیوز،شماری از نمایندگان مجلس افغانستان، در جلسه‌ای که به بررسی قانون تحصیلات عالی این کشور اختصاص یافته بود، خواستار استفاده از کلماتی مانند دانشگاه و دانشکده در کنار کلمات پشتوی پوهنتون و پوهنزی شدند؛ اما نمایندگان پشتوزبان بار دیگر و مثل همیشه با این امر مخالفت ورزیدند‌؛ مخالفتی که به عقیده فارسی‌زبانان، هیچ مبنای منطقی، عقلانی و قانونی به جز تعصب منفی ندارد.

فارسی‌زبانان افغانستان معتقدند که پشتو و فارسی هر دو زبان‌های رسمی این کشورند و براساس قانون اساسی افغانستان از اعتبار مساوی حقوقی برخوردارند؛ بنابراین چه استدلالی وجود دارد تا بتواند گزینه دیگری را که منحصرا به کاربرد زبان پشتو در ادبیات دانشگاهی این کشور می‌انجامد، جایگزین این استدلال کند؟

در نشست عمومی روز شنبه(۴ خرداد) مجلس نمایندگان افغانستان و در جریان گفت‌وگوهای فشرده و گاه تند و داغ نمایندگان، بحثروی اصطلاحات رایج و القاب علمی در تحصیلات عالی، عامل اختلاف نظر و دوگانگی این نمایندگان شد.

شماری از اعضای فارسی‌زبان مجلس این کشور خواستار آوردن کلمات و اصطلاحات فارسی مانند دانشگاه، دانشکده و… در کنار اصطلاحات رایج پشتو مانند پوهنتون، پوهنزی و… شدند؛ اما این خواست با مخالفت شدید تعدادی از نمایندگان پشتوزبان مجلس نمایندگان افغانستان مواجه شد.

احمد بهزاد، نماینده مردم هرات در مجلس افغانستان، خواستار معادل‌سازی فارسی کلمات رایج پشتو شد و گفت که زبان فارسی و پشتو هر دو زبان‌های ملی افغانستان هستند و باید در کنار کلمه‌های پشتو کلمه‌های معادل آن که در فارسی است نیز آورده شود و این به عقیده بهزاد، به معنای حذف زبان پشتو نیست.

این در حالی بود که نواب منگل، یکی از نمایندگان پشتون در مجلس نمایندگان این کشور، این امر را مخالف قانون اساسی دانست و گفت که در ماده ۱۶ قانون اساسی آمده است که اصطلاحات رایج در کشور محفوظ است و آوردن تغییرات در کلمات و اصطلاحات تحصیلات عالی خلاف قانون اساسی است و این مطلب از نظر وی، ‌ اساسا قابل بحثنیست!

در همین حال، محمد یونس قانونی، رییس پیشین مجلس افغانستان و نماینده کابل، نیز در برابر این اظهارات منگل به قانون اساسی استناد کرد و گفت که اگر کسی بگوید کلمه " پوهنتون " حذف شود، مخالف قانون اساسی است؛ اما اگر بگوید که من معادل پوهنتون(دانشگاه) را به زبان خود استفاده می‌کنم، این خلاف قانون اساسی نیست؛ بلکه حق مردم افغانستان است که به زبان خود حرف بزنند.

به عقیده قانونی، راه حل این است که در کنار اصطلاحات و کلمات پشتو، اصطلاحات فارسی نیز آورده شود؛ در غیر این صورت، این مشکل بحران‌زا خواهد شد و روزی خواهد رسید که به تعبیر وی، هیچ‌کس قادر به جلوگیری از بحران ناشی از این معضل نخواهد شد.

با وجود این اختلاف نظرها، طرح این قانون باز هم به دلیل تکمیل نشدن نصاب مجلس و حضور نداشتن تعداد قابل توجهی از نمایندگان، بی‌نتیجه ماند.

این در حالی است که خانه ملت افغانستان، پیش از این نیز یکی از محمل‌های اصلی تنش و تضاد بر سر واژگان فارسی و پشتو بوده است.

چند ماه قبل، مسعود ترشت وال، مسؤول مؤسسات تحصیلات عالی خصوصی در وزارت تحصیلات عالی افغانستان، از سوی یکی از نمایندگان پشتوزبان این مجلس به دلیل استفاده از واژه فارسی دانشگاه، مورد حمله فیزیکی قرار گرفت.

نکته جالب در این تنش‌ها این است که دو طرف، استدلال خود را مستند به قانون اساسی افغانستان می‌کنند؛ بنابراین به عقیده تحلیلگران مسائل حقوقی، یکی از مراجع مهمی که می‌تواند به این تنش‌ها پایان دهد، مرجعی است که تفسیر قانون اساسی را به عهده دارد.

به جز این راهکار، استناد دو طرف به مواد مشخصی از قانون اساسی با مراجعه به این قانون نیز می‌تواند مورد ارزیابی قرار گیرد.

پشتوزبانان معتقدند که بر اساس قانون اساسی " مصطلحات ملی " باید حفظ شود؛ اما فارسی‌زبانان استدلال شان این است که در کشوری که براساس نص صریح قانون اساسی، ‌ دو زبان دری / فارسی و پشتو، زبان‌های رسمی کشورند و از سوی دیگر، هیچ زبانی ملی مشخص نشده است، پس از کدام مصطلحات ملی می‌توان سخن گفت؟ حتا اگر فرض را بر این بگیریم که به رغم نبود یک زبان ملی، مصطلحات ملی محلی از اعراب هم داشته باشد، از کجای این تعبیر استنباط می‌شود که دانشگاه و دانشکده مصطلحات ملی نیستند؛ اما پوهنتون و پوهنزی مصطلحات ملی‌اند؟ آیا فارسی‌زبانان بخش بزرگی از ملت افغانستان نیستند؟

از سوی دیگر به عقیده آنان، وقتی به فارسی هم به عنوان یکی از دو زبان رسمی افغانستان در متن قانون اساسی، این امتیاز در کنار و علی‌السویه با پشتو داده می‌شود، ‌ پس چه دلیلی بر حذف و ممنوعیت واژگان فارسی از کنار واژگان پشتو وجود دارد؟

نکته دیگر هم این است که تقویت زبان فارسی که حق هر فارسیزبانی محسوب می شود، چرا به معنای تضعیف زبان پشتو، تعبیر میشود؟ آیا این نشاندهنده ضعف ذاتی پشتوست؛ یا عصبیت بیبنیاد پشتوزبانان در برابر فارسی؟