علا: بزرگ‌ترین سرمایه ده‌بزرگی گره خوردن اسمش با نام امام حسین است

به گزارش افکارنیوز، نهمین مراسم شب شاعر ویژه تجلیل از احد ده‌بزرگی سه‌‌شنبه شب ۸ بهمن با حضور شاعران آیینی و حوزه انقلاب و دفاع مقدس کشور در سازمان فرهنگی اوج برگزار شد.

افشین علا در این مراسم گفت: در بین برنامه‌هایی که برگزار می‌شود، این گونه همایش‌ها ریشه در محبت ما به اهل بیت و حضرت اباعبدالله(ع) دارد و امروز توفیق داریم تا از یکی از پیرغلامان امام حسین(ع) تقدیر کنیم و ان‌شاالله که حضرت، لطف خود را از این جمع دریغ نخواهد کرد. بزرگ‌ترین سرمایه‌ای که خداوند در اختیار احد ده‌بزرگی قرار داده است، به غیر از قریحه شعری، گره خوردن نامش با نام امام حسین(ع) است. این توفیق نصیب هرکسی نمی‌شود.

وی افزود: لطف و عزت شب شعرهای عاشورا در شیراز بر کسی پوشیده نیست. استاد ده‌بزرگی در این شب‌های شعر که به همت خاندان فرهنگ برپا شده بود، مانند شمعی بوده و هست که جوانان را به دور خود جمع می‌کند.

این شاعر در ادامه گفت: من با مرحوم مادرم یک ارتباط عمیق عاطفی داشتم و آن‌چه به مادرم مربوط می‌شود، برایم از مقدسات است. از یادم نمی‌رود که وقتی مادرم در اواخر عمر خود بدحال بود، به او اصرار می‌کردم که با من به شب شعر عاشورا در شیراز بیاید. مادرم به دلیل بدی حالش حتی نمی‌توانست تا قم بیاید. اما آن قدر به شیراز رفتم و آمدم و به او اصرار کردم که در نهایت با وجود تنگی نفس، به شیراز آمد و آن سفر، بهترین سفر دنیوی او شد. آقای ده‌بزرگی هم در آن سفر وقت گذاشت و تمام اماکن مقدسه شیراز را به ما نشان داد.

علا گفت: خدا شاهد است که وقتی به جلسات امام حسین(ع) و شب شعر شیراز می‌روم، با احتیاط می‌روم چون واقعا ساحتی قدسی دارد. امیدوارم این محفل ما را هم بپذیرند. خاطره دیگرم با آقای ده‌بزرگی، عهد اخوتی بود که با امضای خون در سفر کربلا با هم بستیم. یکی از دلایل جاودانه بودن آن سفر کربلا، حضور آقای ده‌بزرگی به عنوان پیر من بود.

در ادامه غلامرضا کافی هم سخنرانی کرد که به دلیل کمبود وقت، سخنان او بسیار کوتاه بیان شد.

خسرو آقایاری سخنران دیگر این مراسم، نیز در این برنامه گفت: انقلاب اسلامی، حوزه‌های جدیدی را در زمینه زبان و فرهنگ فارسی به ویژه در خلق و آفرینش اثر به وجود آورد؛ خصوصا در حوزه مسائل نظری. باید به آن‌چه امروز به عنوان ادبیات انقلاب شناخته می‌شود، در مقابل دیگر نظریه‌ها و مکاتب ادبی، توجه کرد. جامعه‌ای که با کنش‌های ذهنی ساخته می‌شود، به مرور یک سیکل تکاملی را طی می‌کند. هرچه به حیات آدمی افزوده می‌شود، تکاملش بیشتر شده و زندگی‌اش از سادگی به سمت پیچیدگی می‌رود. اما آیا پیچیدگی بیرونی، مرهون پیچیدگی ذهنی است یا موضوع، عکس است؟ هرچه هست این سیر تکاملی ادامه دارد و هر روز، دنیای ما پیچیده‌تر می‌شود.

وی افزود: همین‌ طور که ذهن انسان پیچیده می‌شود، قالب‌های بیان آدمی هم پیچیده می‌شوند. ممکن است بسیاری از ما امروز، قالب کلاسیک را نپسندیم. اما نکته این‌جاست که با تمام جدل‌هایی که در حوزه نظری رخ می‌دهد، همه در یک ساحت اتفاق می‌افتند؛ ‌ یعنی ساحت بطلان ذهنیت ثبات‌مند. نظریه‌پردازان گفته‌اند که ساحت ذهن، نمی‌تواند ساحت تولید ادبیات دینی باشد. بنابراین به ساحت دومی نیاز است که همان ساحت روح است. ما به ادبیات آیینی و عاشورایی نخواهیم رسید مگر این که ساحت روح خود را بشناسیم.

این شاعر گفت: امثال آقای دهبزرگی طی ۳۰ سال حیات ادبی و هنری بعد از انقلاب، تلاش کردهاند تا نشان بدهند ادبیات دینی، تنها در یک ساحت، یعنی ساحت پیوند با اهل بیت و امام حسین میتواند خود را نشان دهد. این همان جرقه ناپیدایی است که میتواند درون ما شکل بگیرد. هنر احد دهبزرگی این بود که در طول ۳۰ سال حیات ادبی و معلمیاش، دست بچهها را در دست اهل بیت گذاشت تا برای تنفس در ساحت روح، آنها را یک قدم جلو ببرد.