«شیار۱۴۳» فیلم دفاع مقدسی زنانه است

به گزارش افکارنیوز،نرگس آبیار کارگردان جوان سینمای ایران امسال با فیلم «شیار ۱۴۳» در بخش سودای سیمرغ سی و دومین جشنواره بین‌المللی فیلم فجر حضور دارد.

این کارگردان جوان سینما همچنین سال گذشته با فیلم «اشیا از آنچه در آیینه می بینید به شما نزدیکترند» در سی‌امین جشنواره فیلم فجر در بخش فیلم‌اولی‌ها حضور داشت که این حضور بدون دریافت جایزه ای پایان پذیرفت.

این کارگردان که از نویسندگان ادبیات داستانی در حوزه دفاع مقدس نیز هست در گفتگویی با خبرگزاری مهر درباره انگیزه های ساخت فیلم دوم و حضور در جشنواره سی و دوم فیلم فجر سخن گفت و اشاره کرد که این فیلم برگرفته از رمان «اختر و روزهای تلواسه» است و هنگام پژوهش درباره این رمان کاراکترهای «شیار ۱۴۳» را دیده و از همان زمان انگیزه ساخت این فیلم در ذهن او جرقه زده است.

نرگس آبیار در این گفتگو از شرایط تولید این فیلم در بخش خصوصی، شخصیت الفت، استفاده از صحنه‌های آرشیوی و امید به دیدن شدن این فیلم سخن گفت.

این فیلم امروز چهارشنبه ۱۶ بهمن در برج میلاد برای اهالی رسانه، منتقدان و سینماگران به نمایش گذاشته شده است. با ما در این گفتگو همراه می‌شودی:

*بررسی آسیب های عاطفی بعد از جنگ از نگاه یک زن خط اصلی این فیلم سینمایی است. برای آغاز بحثلطفا درباره دلایل این نوع نگاهی که برای فیلم «شیار ۱۴۳» انتخاب کردید، بگویید.

- همانطور که اشاره کردید این فیلم درباره یک زن است که عاشقانه انتظار فرزندش را می کشد. در واقع برای اینکه تلخی انتظار برای فرزند را نشان دهم شخصیت اصلی را یک زن قرار دادم و در عین حفظ کردن خط داستانی یعنی انتظار، روابط افراد و آدم‌ها با یکدیگر و همچنین نوع برخورد هریک از آنها با پدیده صبر و انتظار برای دیدن عزیزانشان را مطرح می‌کنیم.

* هر زمان که اسم سینمای دفاع مقدس می آید وجود تانک و نفربر هم به ذهن متبادر می‌شود و همین مسئله است که هزینه تولید آثار سینمایی دفاع مقدس را افزایش می‌دهد، اما یکی از ویژگی های مثبت این فیلم این است که بدون توپ و تانک از دوران دفاع مقدس می‌گوید.

- این فیلم به نوعی شخصیت‌محور است و قرار نبوده صحنه‌هایی از جنگ ایران و عراق را نشان دهیم. یکی از دلایل استفاده نکردن از ادوات جنگی اقتضائات داستان بوده است. نکته دوم این است که این فیلم در بخش خصوصی ساخته شده و از معدود دفعاتی است که یک فیلم دفاع مقدس در بخش خصوصی تولید می‌شود پس ما ناگزیر بودیم که صرفه‌جویی کنیم.

* از جلوه‌های ویژه هم برای نشان دادن برخی از صحنه‌ها استفاده کرده‌اید یا تصاویر آرشیوی است؟

- صحنه های جنگی خیلی کم داریم و درطول فیلمبرداری هم فرید ناظر ساخت جلوه های ویژه را انجام داده است که سعی کردیم صحنه هایی که از جلوه های ویژه استفاده کرده خیلی گل درشت نباشد و در تار و پود لحظه های فیلم به نوعی نهان شود. البته در طول فیلم سعی کردیم که سایر بخش ها چون گریم، موسیقی، طراحی صحنه نیز دیده نشود و همه عوامل در خدمت تولید یک اثر خوب باشند.

* آنچه در «شیار ۱۴۳» مشهود است استفاده از صحنه‌های و صداهای آرشیوی هم از تلویزیون و هم در رادیویی که به کمر الفت بسته شده، است. آیا از ابتدا به وجود این بخش آرشیوی در صحنه های مختلف فکر کرده بودید؟

- بله استفاده از صحنه های آرشیوی از ابتدا در شکل گیری فیلم وجود داشت. البته بسیاری از دوستانم اعتقاد داشتند که از صحنه های آرشیوی استفاده نکنم چون ریسک است اما من فرمی از کنار هم قرار دادن صحنه های آرشیوی داشتم که می خواستم آرشیو حتما در کار وجود داشته باشد و ریسک اش را هم پذیرفتم.

*البته این بخش آرشیوی چندان زیاد هم نیست.

- بله همینطور است. مدت زمان استفاده از صحنه های آرشیوی یک دقیقه و نیم است که سعی کردم به درستی و به جا در صحنه های فیلم آنها را جا دهم. البته تلاش بسیاری کردم تا صحنه‌های آرشیوی‌ای پیدا کنم که تکراری نباشد و به شعارزدگی متهم نشوم به همین دلیل با وسواس بسیار تصاویر را انتخاب کردم. به عنوان مثال تصاویر آرشیوی از ورود آزاده ها را بسیار دیده ایم اما من سعی کردم تصویری را برای نمایش انتخاب کنم که تکراری نباشد و در عین حال تاثیرگذار هم باشد و حس افتخار ملی و میهنی به تماشاگر دهد.

* دسترسی به منابع آرشیوی چگونه بود؟

- سخت. جدا از صحنه آرشیوی که از منابع داخلی تامین می شد، تهیه کنند تصاویری را هم از آرشیو تلویزیون عراق گرفت. صحنه ای وجود دارد که در عملیات والفجر مقدماتی یکی از رزمنده ها مشغول فیلمبرداری است که در حین فیلمبرداری به شهادت می رسد و بعد دوربین به دست عراقی ها می افتد. این بخش به عنوان منابع آرشیوی در تلویزیون عراق موجود است و از این صحنه در «شیار ۱۴۳» استفاده کردم.

* جدا از صحنه های آرشیوی که در تلویزیون پخش می شود، رادیویی که به کمر الفت بسته شده و در طول فیلم حضور دارد نیز از صداهای آرشیوی آنهم از رادیو عراق استفاده کرده است.

- رادیو یک منبع مهم آرشیوی در فیلم است و در واقع از شخصیت‌های این فیلم به شمار می رود و مدام صداهای مختلف از رادیو پخش می شود، به همین دلیل در میان منابع آرشیوی که داشتم و موج رادیو صوتی الجماهیر که در آن زمان اسامی اسرای ایرانی را اعلام و یا صدای رزمندگان ما را پخش می‌کرد، صداهایی را پیدا کردیم که این بخش کار هم با وسواس زیاد انچام شد.

*همانطور که گفتید رادیو از میانه داستان به یکی از عناصر تاثیرگذار فیلم تبدیل می‌شود و همواره همدم الفت است. چرا از این عنصر استفاده دراماتیک بهتری نداشتید؟

- منظور از به قدر کافی استفاده نکردن چیست؟

* از جهت ارائه بار عاطفی، به عنوان مثال لحظه ای که الفت رادیو یادگاری یونس را بعد از ۱۵ سال از کمر باز می کند، می توانست بار عاطفی بیشتری داشته باشد.

- نمی خواستم هیچ عنصری در فیلم از کاراکتر الفت پیشی بگیرد. در حقیقت حضور هر آنچه که حس الفت را تحت تاثیر قرار می داد، کم رنگ کردم. ضمن اینکه نمی خواستم بر نقش رادیو تاکید کنم. البته این نوع استفاده تنها درباره رادیو نیست بلکه بدون تاکید بر دیگر اجزای فیلم داستان را جلو برده ام. مثلا استفاده از معدن به شکل نمادین بود و یا دار قالی هم به همین شکل بود.

من نمی‌خواستم حضور رادیو را پررنگ‌تر کنم. هیچ عنصر غلو شده ای در فیلم وجود ندارد و همه عناصر سیال و روان در خدمت فیلم هستند.

* بخش پایانی فیلم و مواجه الفت با پیکر فرزندش از جمله بخش هایی است که در سینمای دفاع مقدس بسیار ماندگار خواهد بود. چطور به این صحنه رسیدید؟

- واقعیت این است که نمی خواهم در ایام جشنواره درباره این بخش از فیلم صحبت کنم و ترجیح می دهم این بخش را با مردم در اکران عمومی ببینم و درباره آن بحثکنم. اما آنچه برای من اهمیت داشت رسیدن مادر به فرزند بود که در نهایت هم این اتفاق افتاد.

اما نکته این است که من این صحنه را از نزدیک دیده‌ام و این صحنه خیلی تاثیر زیادی بر روح و روانم گذاشت و بعدها در یکی از رمان هایم هم از این صحنه استفاده کردم، اما تاثیر دیدن این صحنه در فیلم خیلی بیشتر است به همین دلیل همیشه دوست داشتم این صحنه را در یکی از فیلم های دفاع مقدسی که می سازم، نشان دهم.

*به سیمرغ جشنواره سی ودوم هم فکر می‌کنید؟ آنهم بعد از آن جفایی که نزدیک بود در انتخاب فیلم‌های جشنواره برای شما رخ دهد.

- واقعیت این است که هیچ کس از سیمرغ گرفتن ناخشنود نمی‌شود چون سیمرغ گرفتن اعتباری برای فیلم است و همه فیلمسازان دوست دارند اتفاق های خوبی برای اثری که ساخته اند، بیافتد و من هم از این قاعده مستثنی نیستم.

اما آنچه مسلم است توجه به این نکته است که ساخت فیلم یک کار گروهی است و کارگردان فقط ناظر بر پیشبرد فیلم طبق فیلمنامه است و سعی می کند همه عناصر را به ایده خود نزدیک کند و من امیدوارم این فیلم از جهات مختلف دیده و مورد ارزیابی قرار گیرد.