به گزارش افکارنیوز، جواد عزتی در " طلا و مس " هم نقش طلبه جوان را ایفا می‌کند اما در فیلم تازه‌اش‌ " فرشته‌ها باهم می‌آیند " او طلبه‌ای است که کلیت قصه را پیش می‌برد. بازی روان او نشان می‌دهد در تجربه قبلی‌اش به خوبی توانسته با شخصیت روحانی ارتباط برقرار کند برای همین امروز هم می‌تواند تماشاگر را با خود همسو کند.

عزتی " فرشته‌ها باهم می‌آیند " طلبه‌ای‌ست که حاضر است تن به همه کارهای سخت بدهد تا خانواده‌اش در رفاه زندگی کند. خودش می‌گوید‌: سعی کردم تا جای ممکن از اغراق بپرهیزم. برای من اضافه کردن چاشنی‌های غم و شادی کاری نداشت اما در چارچوب فیلمنامه سعی کردم از هرگونه اغراق و رنگ اضافی به شخصیت روحانی بپرهیزم.

عزتی در گفتگو با خبرنگار ایلنا می‌گوید: همواره سعی کرده‌ام در خدمت کلیت فیلم و فیلمنامه و نیز مراقب بازی‌ام باشد که از قصه بیرون نزند بنابراین نهایت تلاشم را کردم تا در خدمت فیلمنامه با آرامش کامل کاراکتر آرامی را بازی کنم که تماشاگر با آن ارتباط برقرار کند.

او درباره شباهت‌های " فرشته‌ها باهم می‌آیند " و " طلا و مس " هم می‌گوید: حامد محمدی به عنوان نویسنده ممکن است از کلیت هر فیلم هدف خاص خودش را داشته باشد اما نقشی که در این دو فیلم بازی کردم با اینکه هر دو روحانی بودند؛ باهم متفاوت بودند. این‌بار قرار بود روحانی کاراکتر اصلی فیلم باشد و قرار بود او زندگی کاملا معمولی داشته باشد و تماشاگر این زندگی معمولی را از او بپذیرد.

عزتی می‌گوید که حامد محمدی اهل مشورت است و همین مسئله به بازی بازیگرها و کلیت فیلم کمک می‌کند. آقای محمدی قبل از اینکه فیلمبرداری کار رسما شروع شود و فیلم کلید بخورد؛ ما را کنار هم جمع کردند و هر کسی درباره نقشش هر پیشنهادی داشت را ارائه کرد. درنهایت اجازه داد هر بخشی از شخصیت‌ها که می‌توانست به فیلمنامه آسیب بزند؛ حذف می‌شد.

او شخصیت روحانی " فرشته‌ها باهم می‌آیند " را خارج از کلیشه‌های معمول می‌داند و می‌گوید: این شخصیت فارغ از قضاوت‌های معمول سعی کرده اول به عنوان یک آدم عاشق مسئول در لباس روحانی قصه زندگی‌اش را پیش ببرد. در هیچ جای فیلم شما شاهد قضاوت نیستید. در هیچ کجای فیلم نمی‌بینید نشان داده شود که یک روحانی تمام مدت در حال عبادت است و زندگی دنیوی‌اش را کاملا به باد فراموشی سپرده است. او فردی با همسر و سه فرزند است که در قبال خانواده‌اش مثل یک مرد عادی مسئول است. در جایی از فیلم به یکی از دوستان حوزوی‌اش می‌گوید: مرد باید نوکر خانواده‌اش باشد و این ربطی به روحانی بودن یا خیاط بودن ندارد. مرد در قبال زن و فرزندانش مسئول است بنابراین آنجا دیگر معمم بودن معیار امرار معاش نیست. قرار بود من در این فیلم یک طلبه‌ی معمولی باشم.

عزتی؛ قضاوت جامعه‌ی امروز را از روحانیون شتابزده می‌داند و می‌گوید: در هر لباسی که باشی می‌توانی درست و غلط عمل کنی. این مسئله صرفا به روحانیت برنمی‌گردد البته نمی‌خواهم منکر این مسئله شوم که کسی که در این لباس است باید بیشتر مراقب رفتار و کردارش باشد زیرا آدم‌های زیادی هستند که باتوجه به مذهب ما از آنها الگوبرداری می‌کنند، اما بطور کل باید یادمان باشد که قضاوت کردن و حکم کلی صادر کردن هرگز در هیچ شرایط اجتماعی و با هیچ آداب و رسومی پسندیده نیست. هستند روحانیونی که حاضرند کارگری کنند و هیچ چشمداشتی هم از نسبت‌شان با حوزه ندارند. آنها صرفا به دلیل علاقه‌ای که به علوم دینی دارند؛ در این رشته تحصیل می‌کنند نه برای تامین آینده‌ی شغلی‌شان.

عزتی درباره هم‌بازی‌اش " نازنین بیاتی " در این فیلم هم می‌گوید: قطعا حضور یک پارتنر خوب در فیلم می‌تواند هم به بازی کمک کند و هم به پیش‌برد داستان بنابراین هرگز نمی‌توان نقش مقابل را نادیده گرفت. در این فیلم؛ خانم بیاتی به درستی کارش را انجام می‌داد و این مسئله باعثمی‌شد تعامل میان من و ایشان به خوبی دربیاید به گونه‌ای که تماشاگر هم آن را لمس کند.

این بازیگر که تاکنون بیشتر نقش‌های کمدی بازی کرده؛ از تفاوت و جدیت نقش تازه‌اش چنین می‌گوید: شخصیت روحانی این فیلم هم عبوس نیست، او هم در لحظه‌هایی می‌خندد و خنده به لب تماشاگر می‌آورد و گاه مثل یک آدم عادی غمگین می‌شود. او می‌خندد و برای بیماری فرزندش هم دل نگران می‌شود. بنابراین نمی‌توان گفت او عبوس است. درحالیکه قرار نیست موقعیت کمدی ایجاد کند اما مانند همه آدم‌های طبیعی در موقعیت‌هایی از زندگی‌اش می‌خندد و می‌خنداند.

این بازیگر درباره استقبال مردم از این فیلم میگوید: این فیلم از آن دسته از فیلمهایی است که میتواند نظر مخاطبان را جلب کند و مخاطبان ناراضی سالن را ترک نمیکنند.