به گزارشافکارخبر،دانشگاه علامه طباطبایی در حالی اقدام به برگزاری چنین کارگاهی به صورت منسجم نموده و با درج آگهی ثبت نام آن در سایت رسمی دانشگاه رپورتاژ خبری رفته است که با توجه به سوابق فردی که جهت تدریس این کارگاه دعوت شده است نمی توان انتظار ترویج شعر و ادب فارسی را در چنین کارگاهی داشت و بیشتر به محفلی جهت شبکه سازی وترویج موسیقی و ترانه هایی با محتوای نامناسب محیط دانشگاه شبیه است و این در حالی است که بارها و بارها از سوی مسئولان تصمیم گیر در حوزه دانشگاهی و همچنین رهبری انقلاب اصل ترویج موسیقی در محیط دانشگاه ها منع شده است.
حال مسئولان فرهنگی دانشگاه علامه طباطبایی باید به این سؤال اساسی افکارعمومی پاسخگو باشند که آیا برگزاری جلسات تدریس ترانه سرایی و به نوعی درگیر کردن جوان دانشجو با ترانه سرایی آسیبی بیشتر و عمیق تر از برگزاری یک کنسرت موسیقی یکی - دو ساعته ندارد؟! و آیا دانشگاهی که همچنان بر موضع اصولی برگزاری کلاس های درسی خود به صورت جداگانه اصرار می ورزد؛ توجیهی بر برگزاری مختلط کارگاه ترانه سرایی با مدرسی بدحجاب در ساعاتی از شب دارد؟!
البته شاید این سؤالات بدون شناخت دقیق فرد مدرس کارگاه که از سوی این دانشگاه دعوت شده است آنچنان هم حساسیت برانگیز نباشد؛ اما این اشکال آنجایی تبدیل به بحران و نفوذ فرهنگی در محیط دانشگاهی می گردد که سوابقی از «مونا برزویی» را که تنها بخش کوچکی از فعالیتهای وی بوده و تنها با یک جستجوی ساده اینترنتی قابل دستیابی است را مرور کنیم.
مونا برزویی متولد اردیبهشت ۱۳۶۳ است که بیش از ۱۰ ترانه خواننده ضدانقلابی همچون شادمهر عقیلی را سروده و همچنان با وی همکاری و ارتباطات نزدیکی دارد.
براساس این گزارش ارتباطات وی با این خواننده ضدانقلاب در حدی است که در کتابی تحت عنوان «تقدیر» که توسط انتشارات نگاه به چاپ رسیده است وی تحت عنوان «ش ع» برای وی می نویسد:
وی همچنین با افرادی همچونیغما گلروییکه سابقه ترانه سرایی برای خواننده هتاکی همچون شاهین نجفی را در پرونده کاری خود دارد، ارتباط دارد.
گلرویی در کنار فرد هتاک دیگری به نام «سیدمهدی موسوی» حلقه ای را در بین اهالی علاقمند به شعر(البته به اصطلاح شعر) مدیریت می کنند که در شبکه های اجتماعی فیلتر شده به تبلیغ بی بند و باری جنسی و انحرافات اخلاقی و تولید اشعار سیاسی در حمایت از فتنه ۸۸ مشغولند.
مهدی موسوی که تخصصش داروسازی است نقش پدر خوانده این حلقه را برعهده دارد. وی خود را بنیانگذار غزل پست مدرن و جنبش شاعران پیرو پست مدرنیسم در ایران می داند و بر اساس اطلاعات به دست آمده از وبلاگش از سال ۸۹ به همکاری با خواننده مرتد مشغول است. موسوی در آخرین آلبوم شاهین نجفی سه اثر از وی دیده می شود که از آنها می توان بعنوان سخیف ترین و مستهجن ترین ترانه های فارسی نام برد. ترانه هایی که با تولید کلیپ برای آنها و انتشار در فضای مجازی، رفتارهای جنسی غیرمتعارف، همجنس بازی، مصرف مشروبات الکلی، بی بند و باری و رذائل اخلاقی دیگر تبلیغ می شود.
وی با اظهار برادری با این خواننده مرتد و در تأیید و تبلیغ اثر مبتذلش می گوید: " خبر خوب این روزها انتشار آلبوم خواننده ی محبوب «شاهین نجفی» است. باعثخوشحالی و مسرّت است که لطف برادر عزیزم شامل من هم شده و سه شعر از من را در این آلبوم قرار داده است. از دور، دست همه ی آنهایی را که با همکاری در به وجود آوردن این آلبوم، بهترین لحظات این روزهایم را ساختند می بوسم و می گویم: متشکرم! "
سیدمهدی موسوی در ۱۶ آذرماه سال ۹۲ به اتهام توهین به مقدسات، تبلیغ علیه نظام، اقدام علیه امنیت ملی، ارتباط با رسانه‌های خارجی و هنرمندان اپوزیسیون خارج از کشور بازداشت و در تیرماه سال جاری از سوی شعبه ۲۸ دادگاه انقلاب اسلامی به ۹ سال حبس و ۹۹ ضربه شلاق محکوم گردیده است.
یغما گلرویی در کنار مهدی موسوی و شاهین نجفی، مثلثی را تشکیل داده اند تحت عنوان " ما شریم ". گروهی با رویکرد و هدف مشخصی که ترانه های " شاهین نجفی " ویترین آن می باشد.
گلرویی فردی است که اشعار ضدانقلاب هم می سراید و به دست خوانندگان به اصطلاح آن ور آبی می رساند و از این کار خود ابایی هم ندارد، صراحتاً با آنها عکس می گیرد و می گوید که فلان شعر را من گفته ام؛ یغما گلرویی ترانه سرایی است که این روزها محتوای بسیاری از فعالان هنری " ضدامنیت فرهنگی کشور " را تامین می کند و با این خانم مدرس ترانه سرایی دانشگاه علامه طباطبایی نیز ارتباط دارد.
تحقیقات میدانی خبرنگار ما نشان می دهد که جریانی سازماندهی شده در تلاش است تا افراد کمتر شناخته شده مرتبط با مثلث«گلرویی، موسوی و شاهین نجفی» را وارد تورهای فرهنگی کرده و در قالب کارگاه های آموزشی درون دانشگاهی و برون دانشگاهی عضویابی گسترده ای را انجام دهند. بنابراین در رسانه های مختلف شروع به چهره سازی از ایشان کرده و برنامه های گذشته و آتی آنها را با تفصیل پوشش می دهند. به عنوان مثال به رپورتاژی که این رسانه ها برای «مونا برزویی» رفته اند توجه کنید:
" خالق ترانه «امپراطور» پس از اولین جلسه کارگاه ترانه‌اش به کافه «بعضیا» می‌رود و با مخاطبان خود دیدار خواهد داشت. مراسم جشن امضای کتاب «تقدیر» روز دوشنبه یازده آبان در این کافه که «علی ضیا» چندی پیش آن را تاسیس کرد برگزار می‌شود. کافه بعضیا از ساعت ۱۶ الی ۱۸ دوشنبه هفته آینده پذیرای این برنامه خواهد بود.
این ترانه‌سرا سپس عازم دیار نصف جهان می‌شود و مجموعه ترانه‌های خود را برای مخاطبانش در آن دیار به ارمغان خواهد برد. برزویی روز چهارشنبه سیزده آبان کتاب تقدیر را در کتاب‌فروشی فرهنگ دیجیتال شهر اصفهان به نشانی خیابان چهارباغ عباسی، خیابان سیدعلی خان امضا خواهد کرد. این برای اولین بار پس از انتشار کتاب تقدیر است که مونا برزویی برای برگزاری جشن امضای آن به یکی از شهرهای ایران سفر خواهد کرد. همچنین شنیده‌ها حکایت از آن دارد که چنین برنامه‌ای قرار است به زودی در سایر شهرهای ایران هم برگزار شود. "
حال مخاطبین خود می توانند قضاوت کنند این جلسات کارگاهی که به صورت شبانه در دانشگاه علامه طباطبایی برگزار می گردد، با هدف پرورش نیروهای متعهد در جنگ نرم با دشمن هستند یا ظرفیتی جهت شبکه سازی دشمن در عمق استراتژیک کشور یعنی دانشگاه.
