انتظار داریم اسناد شورای عالی انقلاب فرهنگی لحاظ شود

مقام معظم رهبری در تیرماه امسال در نامه‌ای به رئیس‌جمهوری کشورمان، سیاست‌های کلی برنامه‌ ششم توسعه را ابلاغ کردند. این سیاست‌های کلی بر پایه‌ محورهای سه‌گانه‌ی «اقتصاد مقاومتی»، «پیشتازی در عرصه‌ی علم و فناوری» و «تعالی و مقاوم‌سازی فرهنگی» و با درنظرگرفتن واقعیت‌های کنونی در صحنه‌ی داخلی و خارجی تنظیم شده است تا با تحقق اهداف برنامه‌ی ششم، به ارائه‌ الگوی برآمده از تفکر اسلامی در زمینه‌ پیشرفت که به‌کلّی مستقل از نظام سرمایه‌داری جهانی است، کمک کند.

حجت‌الاسلام حسن روحانی نیز در اواخر دی‌ماه لایحه احکام مورد نیاز اجرای برنامه ششم توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی جمهوری اسلامی ایران را تقدیم مجلس کرد که بر اساس نظر برخی از مسئولان و کارشناسان فرهنگی، حوزه فرهنگ در لایحه‌ای که تقدیم مجلس شده، دارای نواقص و کاستی‌هایی است.

در این باره با حسن بنیانیان رئیس کمیسیون فرهنگی-اجتماعی و پیوست‌نگاری فرهنگی شورای عالی انقلاب فرهنگی گفت‌وگو کردیم.

 

 

* آقای بنیانیان برنامه ششم توسعه را در کل چگونه ارزیابی می‌کنید؟

برنامه ششم که برنامه نیست، دولت هم ادعا ندارد که این برنامه ششم است همان‌طور که عنوان برنامه را نوشتند. برنامه عبارت است از احکام مورد نیاز برای اجرای برنامه ششم معنای آن این است که برنامه ششم در یک بخشی نیازمند قانون و مجوز مجلس بوده است که این بخش‌ها را جدا شده است. بنابراین برنامه ششم یک نوع حرکت تازه‌ای است از جهت برنامه‌نویس. چون پنج برنامه قبلی، دولت‌ها مدعی بودند که برنامه کاملی نوشته شده و آن را در اختیار مجلس می‌گذاشتند. این دولت برنامه ششم را به دو بخش تفکیک کرده است، بخشی که نیازمند مجوز از مجلس است و مدعی شده که خود برنامه در داخل دولت تنظیم می‌کند بنابراین هیچ نوع قضاوتی را در حال حاضر نمی‌توان داشت. باید اصل این مشکل را مجلس و دولت با هم به تفاهم برسند که آیا می‌خواهند برنامه را دولت بنویسد و مجلس مداخله‌ای نداشته باشد، اگر این مسئله حل شد پس می‌توان درباره بحث جایگاه فرهنگ هم می‌توان در برنامه‌ها صحبت کرد.

همان‌طوری که اشاره کردید در بند 70 سیاست‌های مقام معظم رهبری صریحاً از بحث اجرای مهندسی فرهنگی و پیوست‌نگاری فرهنگی صحبت شده است، سند مهندسی فرهنگی خودش مجموعه متنوعی از سیاست‌های فرهنگی در بخش‌های مختلف است و اگر در برنامه ششم به مسأله فرهنگی توجه کنند باید اجرای نقشه مهندسی فرهنگی، محور قرار گیرد و به طور تفصیلی درباره اجرای سیاست‌های مندرج در نقشه مهندسی فرهنگی، طرح بحث شود و برایش منابع لازم و سازوکارهای تشکیلاتی، نیروی انسانی برای آن پیش‌بینی شود.

اکنون که برنامه ششم در اختیار قرار نگرفته نمی‌توان قضاوت کرد که چه سیاستی در پیش خواهد داشت.

4 برنامه‌ای که شورا تصویب کرده باید مبنای اجرایی در برنامه‌ها قرار گیرد و لازم هم نیست جزئیاتش در برنامه نوشته شود بلکه بستر اجرای این نقشه‌های جامع باید تهیه شود که این موضوع در برنامه‌ها مغفول مانده است

به هر حال یک سری از سیاست‌های را مقام معظم رهبری ابلاغ کردند که طبیعتاً با توجه به اصول و سیاست‌های عنوان شده، برنامه ششم باید نوشته شود؟!

این مسئله جدای از سلیقه دولت‌ها یک مشکل اساسی‌تری وجود دارد و آن هم اینکه نهاد برنامه‌ریزی کشور اصل شاکله یا یک شاکله اقتصادی است و بر حل معضلات اقتصادی روز، تنظیم و برنامه صورت می‌گیرد و ما بدون دلیل روی برنامه‌ها می‌نویسیم «برنامه‌های اقتصادی، سیاسی، اجتماعی، فرهنگی» و همه عناوین را ردیف می‌کنیم لذا برنامه جامعی که هم فرهنگ، هم اقتصاد و هم مسائل اجتماعی را پوشش ده،د نیست، بلکه برنامه‌هایی است برای حل معضلات اقتصادی که با سیاست‌های دولت‌ها تنظیم می‌شود و به مجلس می‌رود. وجه غالبی که مجلس به این برنامه توجه می‌‌کند حل معضلات روزمره کشور است.

به عبارت دیگر می‌توان گفت: اگر ما بخواهیم برنامه‌ای در حوزه فرهنگ داشته باشیم به همان دلیل که حضرت امام و مقام معظم رهبری، شورای عالی انقلاب فرهنگی را تشکیل دادند و همه ساله نیز بر اهمیت و جایگاه این شورا تأکید می‌کنند و شورای عالی انقلاب فرهنگی، چهار سند مهم را تنظیم کرد؛ از جمله اینکه یک سند برای علم و فناوری، طرح تحول بنیادین آموزش و پرورش، سند نقشه مهندسی فرهنگی و... اینها باید مبنای اجرایی در برنامه‌ها قرار گیرد و لازم هم نیست جزئیاتش در برنامه نوشته شود بلکه باید بستر اجرای این اسناد جامع تهیه شود که این موضوع در برنامه‌ها مغفول مانده است. امیدواریم در بحث‌هایی که بین مجلس و دولت انجام می‌شود این نقطه ضعف‌ برطرف شود ما در برنامه ششم چند سند جامع آماده داریم که انتظار می‌رود در برنامه ششم گنجانده شود.

مقام معظم رهبری در سیاست‌هایی که ابلاغ کردند یکی از محورهای این سیاست‌ها، تعالی و مقاوم‌سازی فرهنگی بوده است در واقع مسئله فرهنگ باید بیشتر مورد توجه قرار گیرد اما متأسفانه شاهد یک نگاه سکولاریسم و تک بعدی به فرهنگ هستیم.

اینکه من شما را به اجرای نقشه مهندسی فرهنگی حواله می‌دهم در آنجا 13 سیاست کلان مهندسی فرهنگی به تأیید اعضای شورای عالی انقلاب فرهنگی با حضور رئیس جمهوری و سران سه قوه، تصویب شده که یکی از بندهای آن سیاست‌ راهبردی 12، اصلاح پیامدهای فرهنگی نظام‌های اقتصادی، سیاسی، اجتماعی که ذیل آن 26 بند سیاست اجرایی است که یکی از این 26 بند، تدوین پیوست‌‌های فرهنگی برای همه طرح‌های مهم کشور است، بنابراین سند جامعی است که اگر یکی از بندهای آن را جدا کنیم انسجامش از بین خواهد رفت.

خب، به نظر شما چکار باید کرد؟

پیشنهاد ما این است که همه ساله مبنای تخصیص منابع برای دستگاه‌های فرهنگی و سایر دستگاه‌هایی که در فرهنگ مداخله دارند که در آنجا همه دستگاه‌ها در این عرصه مسئولیت دارند نقش خود را شناسایی و اصلاح کنند. همچنین همه ساله در لایحه‌های بودجه سالیانه تخصیص منابع دهند. اکنون یک تبصره درباره فرهنگ آمده است که در این تبصره یک‌سری اهداف بلندی دیده شده است آنجا که نوشته شده از طریقِ، سه راهکار واگذاری فرهنگ به بخش خصوصی نوشته شده است، یعنی شما هیچ نسبتی بین راهکارها و اهدافی که آنجا مطرح شده، نمی‌توانید در لایحه‌ای که در حال حاضر تدوین شده است، ببینید. اینها برای فرهنگ، برنامه نیست و هیچ مشکلی را هم حل نمی‌کند و هیچ ضمانت اجرایی نیز نخواهد داشت.

بحث‌های کارشناسی تدوین نقشه مهندسی فرهنگی چهار سال به طول انجامیده و اکنون باید در برنامه ششم، اجرای نقشه مهندسی فرهنگی مدنظر قرار گیرد

واگذاری صدور مجوز بخش خصوصی که مقاوم‌سازی فرهنگ از درون آن بیرون نمی‌آید، چرا که مقاوم‌سازی فرهنگ نیازمند تحول اساسی در تمام بخش‌های اقتصادی، سیاسی، اجتماعی، فرهنگی کشور و بخشی هم در کلیت مسائل فرهنگی کشور است که در جایگاه خودش باید مباحث آن صورت گیرد و مفصلاً صاحب‌نظران روی آن بحث کنند که این بحث را در نقشه مهندسی فرهنگی به تفصیل صورت گرفته است بحث‌های کارشناسی تدوین نقشه مهندسی فرهنگی چهار سال به طول انجامیده و اکنون باید در برنامه ششم، اجرای نقشه مهندسی فرهنگی مدنظر قرار گیرد و برای تأمین منابع و امکانات و تأمین نیروی انسانی و اصلاح ساختارهای تشکیلاتی دولت برای اجرای نقشه‌ مهندسی فرهنگی چه باید کرد که چون هنوز دولت برنامه ششم را تدوین نکرده، نمی‌شود قضاوت کرد که دولت نسبت به نقشه مهندسی فرهنگی چه موضعی دارد!

مگر این لایحه، مقدمه برنامه ششم توسعه نیست؟

چرا هست، دولت یک برنامه‌ای تحت عنوان «مجوزهای قانونی برای اجرای برنامه ششم» نوشته است؛ مجوزهای قانونی یعنی برنامه، مجموعه جامعی است که بعداً در دولت تدوین می‌شود یا تدوین شده است بخش‌هایی که دولت مجوزهای مجلس را نیاز داشته است استخراج کرده و در این لایحه نوشته است و نمی‌شود لایحه برنامه ششم را به عنوان برنامه، روی آن اظهارنظر قطعی کرد.

دولتمردان و سازمان مدیریت برنامه‌ریزی، آن برنامه جامع ششمی که در دولت مطرح است را منتشر کنند، تا امکان قضاوت ارزیابی کارشناس شود.

با توجه به فرمایش جنابعالی، شورای عالی انقلاب فرهنگی، 13 بند برای نقشه مهندسی فرهنگی تدوین کرده است، خود شورا تا چه اندازه در تدوین برنامه ششم دخیل است؟ و شورا به عنوان قرارگاه فرهنگی کشور، چه نقشی را در این زمینه ایفا خواهد کرد؟

این مسئله را باید از دبیر محترم شورا آقای مخبر دزفولی و از رئیس شورا رئیس جمهور سؤال کنید. بنده مسئول کمیسیون فرهنگی دبیرخانه شورای عالی انقلاب فرهنگی هستم.

دولتمردان و سازمان مدیریت برنامه‌ریزی، آن برنامه جامع ششمی که در دولت مطرح است را منتشر کنند، تا امکان قضاوت ارزیابی کارشناس شود

بالاخره شما به عنوان فردی که از دور فعالیت‌های شورا را رصد می‌کند شورا در این زمینه چه نقشی دارد؟ جای خالی شورا حس می‌شود چرا که چند سال برای تدوین نقشه مهندسی فرهنگی زحمات فراوانی کشیده شده است اگر این برنامه اجرا نشود خیلی حرف است.

این حرف منطقی است که اگر شورای عالی انقلاب فرهنگی اقدام به سیاست‌گذاری فرهنگی در قالب نقشه مهندسی فرهنگی می‌کند الان باید در ادامه آن حرکت، برنامه ششم را از جهت اینکه چه میزان به نقشه مهندسی توجه کرده است مورد عنایت قرار دهد و چند جلسه روی آن بحث کند و ببیند آیا نقشه مهندسی فرهنگی در برنامه ششم به درستی دیده شده یا نه. بحث شما کاملاً منطقی و معقول است که هر نهاد سیاست‌گذاری، تعقیب کند ببیند سیاست‌هایی که تدوین و تثبیت کرده آیا در اجرا، طور کامل، فهم و دیده شده است، منابع لازم تخصیص داده شده است یا خیر. این انتظار از شورای عالی انقلاب فرهنگی هست که برنامه ششم را مورد نقد و ارزیابی قرار دهند همان‌طور که مجلسیان قوانینی که وضع کرده‌اند باید ببینند آیا این قوانین در برنامه ششم مدنظر قرار گرفته است یا خیر؟! برای همین هم لایحه برنامه باید از مجلس عبور کند و همه نهادهای سیاست‌گذار باید مسائل خود را در برنامه ششم تعقیب کنند.

یکی از اساتید معتقد است که باید رئیس شورا نسبت به یک مسئله تأکید کند تا سایر اعضای شورا را بتوانند به آن موضوع خاص بپردازند.

اعضای شورای عبارتند از شخصیت‌های حقیقی و حقوقی همانند نمایندگان مجلس شورای اسلامی. طبیعتاً مسئولیتی از آنها رفع نمی‌شود و وقتی جلسه‌ای در شورا برگزار می‌شود رئیس جمهور، رئیس جلسه‌ است از جهت اینکه نظرات را بشنود و جمع‌بندی کند و معنای آن این نیست که افکارش باید مو به مو اجرا شود مانند رئیس مجلس که جلسه را مدیریت می‌کند و هر وقت هم لازم باشد به عنوان یک نماینده مجلس دیدگاه‌ها و نظرات خویش را مطرح می‌کند در شورای سیاست‌گذاری هم همین طور است، رئیس، نقش مدیریت کننده جلسه را دارد تا اعضای جلسه صحبت کرده، رأی‌گیری کرده، سپس جمع‌بندی کنند و در یک جلسه مورد تصویب اعضا قرار گیرد یعنی محصول بحث و نظرات کارشناسی ما است. شورای عالی انقلاب فرهنگی هم به طور طبیعی چنین کاری خواهد کرد.

وقتی جلسه‌ای در شورا برگزار می‌شود رئیس جمهور، رئیس جلسه‌ است از جهت اینکه نظرات را بشنود و جمع‌بندی کند و معنای آن این نیست که افکارش باید مو به مو اجرا شود

ظاهراً صحبت‌ها و نظرسنجی‌های اولیه در شورای عالی انقلاب فرهنگی در جمع‌بندی‌های تدوین لایحه برنامه ششم حذف شده و لحاظ نشده است؟

اینکه شورای عالی انقلاب فرهنگی و اعضای‌ آن باید برنامه ششم که تکلیف 5 ساله آینده را مشخص می‌کند و باید ضمانت اجرایی نقشه مهندسی فرهنگی قرار گیرد بحث درستی است و اینکه شما رسانه‌ها این موضوع را تعقیب می‌کنید و سؤال می‌کنید که آیا اعضای شورای عالی انقلاب فرهنگی، مسئولیت خویش را انجام می‌دهند یا خیر، بحث ارزشمندی است. اما تعدادی از اعضای حقیقی شورا باید پاسخ‌گوی آن باشند و توضیحات لازم را از آنان جویا شوید. اگر شورای عالی انقلاب فرهنگی، رسالت سیاست‌گذاری کلان فرهنگی را بر عهده دارد در برنامه ششم باید ردپای اجرای برنامه‌های مهندسی فرهنگی را دنبال کند. همین طور طرح تحول بنیادین نظام آموزش و پرورش، طرح حوزه علم و فناوری و سایر بخش‌هایی که در سال‌های اخیر شورای عالی انقلاب فرهنگی بعد از ساعت‌ها بحث و بررسی یک سند تدوین کرده‌اند این توقع، توقع درست و بجایی است.