آریفی: دوست دارم پولم را از پرسپولیس بگیرم ولی نمی دهند!

 اشپیتیم آریفی « Shpejtim Arifi» که در ایران با نام‌های اشپیتیم آرفی و اشپیتن آرپی نیز شناخته می‌شود، بازیکن فوتبال آلبانیایی‌تبار اهل جمهوری کوزوو است که این روزها در سریال لژیونر به عنوان یکی از نقش‌های اصلی در حال ایفای نقش است. وی در سال 86 به دعوت خداد عزیزی به تیم پیام مشهد رفت و در 30 بازی که برای این تیم انجام داد 18 گل به ثمر رساند. سپس پرسپولیس او را به خدمت گرفت حاصل 16 بازی که در این تیم حضور داشت 5 گل بود و تراکتور سازی آخرین تیم او در ایران بود. این فوتبالیست به خاطر سالها زندگی در ایران و علاقه ای که به فرهنگ کشورمان دارد فارسی را بسیار خوب صحبت می‌کند و با اینکه نوشتن فارسی برایش چندان راحت نیست ولی با فینگلیش کاملاً می‌تواند در فضاهای مجازی ارتباط برقرار کند. با این بازیگر این روزهای تلویزیون و بازیکن فوتبال سالهای پیش به گفتگو نشستیم. با توجه به بیان جالب این بازیگر که فارسی را با لهجه آلمانی صحبت می‌کند در این مصاحبه سعی شده نوع صحبت وی همانطور که مصاحبه شده به مخاطبان عرضه شود

فوتبال می‌تواند از بازیگری سخت تر باشد

 شما تا به حال در دو سریال دیوار به دیوار و لژیونر به ایفای نقش پرداخته اید. با توجه به این تجربه فکر میکنید کدام یک سخت تر است، بازیگری در سریال یا بازی در زمین فوتبال؟

آریفی:جفتشان سخت تر است. ولی فوتبال میتواند سخت تر باشد. چون در فوتبال اگر یک موقعیت گل را بزنید بیرون دیگر نمی‌توانید آن را تکرار کنید. ولی در بازیگری مثلاً اگر یک چیز را اشتباه گفتی می‌توانی دوباره آن را تکرار کنی.

شما متولد چه شهری هستید؟

آریفی:من اصلیتم آلبانی است ولی در آلمان به دنیا آمدم و بزرگ شدم و فامیلی و اصلیت من آلبانی است.

 طرفدار تیم ملی آلبانی هستید یا بوسنی؟

آریفی:کشورمان نزدیک هستیم ولی با هم ربطی نداریم یعنی طرفدار آلبانی کوزوو

یعنی شما طرفدار تیم ملی آلبانی هستید؟

آریفی:بله طرفدارش هستم ولی طرفدار تیم ملی آلمان هم هستم دوستش دارم

از بین فوتبال و بازیگری کدام را بیشتر دوست دارید؟

آریفی:این را نمی‌شود گفت. چون من عاشق فوتبال بودم و 20 سال فوتبال بازی می‌کردم ولی فوتبال یک مدت دارد و تا آخر عمر نمی‌توانی فوتبالیست باشی.

برادرم از من بازیکن بهتری بود ولی بیست سالگی فوتبال را کنار گذاشت

 خیلی از فوتبالیست‌ها بعد از دوران بازی به سمت مربی‌گری می‌روند.

آریفی:بله بعضی مربی می شوند ولی فوتبالیست نیستند. فوتبال یک مدت تمام می‌شود. اما در بازیگری می‌توانی از بچگی تا آخر عمر بازی کنید. نمی‌شود بگویی کدام بهتر است من با فوتبال بزرگ شدم.

علت اینکه به سمت فوتبال رفتید آن بود که خودتون به فوتبال علاقه داشتین یا اینکه خانواده ورزشی  داشتید؟ 

آریفی:یک داداش دارم که از من سه سال بزرگتر است. فوتبالیست خوبی بود از من بهتر بود ولی بیست سالگی فوتبال را کنار گذاشت چون سه بار مصدوم شد و رباط پاره کرد. فکر کنم داداشم تا 17 سالگی در لیگ دوم آلمان بازی می‌کرد. خیلی خوب بود ولی دیگر بدشانسی بود در فوتبال.

چه شد که به ایران آمدید؟

آریفی:فوتبال برنامه ندارد یکباره می‌بینی یک کشوری می‌آیی که فکر نمی‌کردی. من آن موقع داشتم لیگ سوم آلمان بازی می‌کردم.

 چند سالتان بود؟

آریفی:27 ، 28 سال بودم من لیگ سوم آلمان بازی می کردم. یک آقایی آمد سر بازی‌مان. بعد بازی در وی آی پی با من گفت من فلانی هستم از ایران، یک تیم هست در ایران که یک فوروارد لازم دارد. تو فکرش هستی که بیای ایران بعد در موردش حرف زدیم. آن شخص گفت که تیم پیام مشهد بازیکن می‌خواهد. اون موقع مربیش خداداد عزیزی بود که در آلمان می شناسیمش. یک تماس گرفتم و با خداداد حرف زدم. خداداد گفت تو ده روز پیش ما بیا تا ببینیم وضعیت چگونه است. آن موقع پیام لیگ یک بود و من را برای پنج شش تا بازی می‌خواستند. اون موقع  آمدم و تمرین کردم و بعد یک قرارداد امضا کردیم که قرار شد برای دو ماه بازی کنم برای پیام که به لیگ یک بیاید.

 

هیچ شناختی از ایران داشتی؟

آریفی:به جز سیاست که در تلویزیون بود چیزی نمی‌دانستم. مثلاً انقلاب را می‌دانستم که قبلش شاه بود، این را می‌دانستم. ولی کلا با مردم ایران و کشور ایران شناختی نداشتم. 

 در پیام چقدر بازی کردی؟

آریفی:در لیگ یک، دوم شدیم. بعد از آن برای صعود به لیگ برتر،  یک بازی رفت و برگشت در پلی آف داشتیم با فولاد که در مشهد صفر صفر و در فولاد شهر یک یک کردیم که آمدیم لیگ برتر. بعد از آن قرارداد من تمام شد و خداحافظی کردم و برگشتم آلمان.  یک ماه و نیم گذشت و بعد خداداد زنگ زد که کجایی؟ گفتم من آلمان هستم. گفت یعنی چی دنبال تیم هستی تو باید اینجا بیایی و بازی کنی. گفتم ما که قرارداد امضا نکرد.

مطمئن بودم که می‌توانم بروم آلمان استراحت کنم. ما آلمانی‌ها این جور هستیم. روی برنامه هستیم. باید صحبت کنیم، قرارداد امضا کنیم، برنامه بریزیم که کی برم کی برگردم. اما در پیام به من کسی نگفت باید لیگ برتر در  تیم ما بازی کنی. کی برگردم را کسی حرف نزد. ولی این را مطمئن بودند که سال دیگر هم در پیام هستم. خداداد گفت فردا بلیط بگیر و بیا. بلند شدم آمدم یک سال قرارداد امضا کردیم و یک فصل بازی کردم و بعد پرسپولیس رفتم.

جو تماشاگران چه طور بود؟ فکر می‌کردید پرسپولیس این‌قدر طرفدار داشته باشه؟

آریفی:تماشاگران در آلمان زیاد هستند. این را هم بگویم فوتبال کوزوبو از 2007 که کشور شده شکل گرفته ولی آلبانی چند سال فوتبال دارد که تازه سه چهار سال است که خوب شده. قبلاً خیلی ضعیف بود یک مشکل دیگه که داریم بازیکنان که مثل من آلبانیایی هستند برای کشورهای دیگر بازی می‌کنند. پنج شش تا بازیکن که در لیگ اروپا بازی می‌کنند برای کشور سوئیس بازی می‌کنند. جردان شکیری یکی از آنها است که برای بایرن مونیخ بازی می‌کرد 

وقتی مشهد بازی می‌کردیم رنگ لباسمان سبز بود و تماشاچی که به  استادیوم می‌آمدند سبز بودند ولی در بازی پرسپولیس  در خانه خودمان، کل استادیوم قرمز شد.

 بعد از پیام به پرسپولیس رفتین؟

آریفی:در مورد تماشاچیان پرسپولیس، اولین بار که فهمیدم پرسپولیس یک تیم خیلی مهم در ایران است بازی پیام مشهد و پرسپولیس در مشهد بود. چون وقتی من مشهد بازی میکردیم رنگ لباسمان سبز بود و مثلاً استادیوم تماشاچی می‌آمدند سبز بودند ولی در بازی پرسپولیس یعنی در خانه خودمان کل استادیوم قرمز شد. گفتم مگر می شود در زمین خودمان تیم دیگر آنقدر طرفدار بیاید. در آلمان این شکل نیست. اصلاً امکان نیست که این اتفاق بیفتد.

 چه کسی از پرسپولیس شما را به این تیم دعوت کرد ؟

آریفی:پرسپولیس آن موقع مربی نداشتند مدیرعامل آقای انصاری فرد مرا دعوت کرد.

 دوست دارم پولم را از پرسپولیس بگیرم ولی نمی دهند، کم هم نیست

در پرداخت مشکلی پیش نیامد بعد از اینکه قراردادت تمام شد؟

آریفی:همه جا به این شکل است. فرق نمی‌کند کدام تیم باشد مشهد یا تهران یا تبریز باشد.

 پولتان را ندادند؟

آریفی:نه نمی دهند. من که به زور نمی‌توانم بگیرم. از این تیمها شکایت کردم ولی تا به حال با اینکه از کمیته انضباتی هم حکم دارم پولم را نتوانستم دریافت کنم. چون در ایران شکایت کردم دیگر در فیفا هم نمی‌توانم شکایت کنم. دوست دارم پولم را بگیرم ولی نمی دهند کم هم نیست. البته از تراکتور گرفتم چون مستقیم به فیفا شکایت کردم. پول پیام هم با شکایت کردن گرفتم. ولی یک اشتباهی کردم که در ایران شکایت کردم از پرسپولیس.

بازیگریم یک  اتفاق ناگهانی بود. اصلاً قبلش فکر این نبودم که بازیگر بشوم

 بعد که قراردادتان تمام شد به آلبانی برگشتید؟ 

آریفی:من آلبانی زندگی نمی‌کنم. من در آلمان زندگی می‌کنم. بعد که از ایران برگشتم فوتبال را کنار گذاشتم. ولی بعد از بازگشتم باز هم با ایران رابطه داشتم. در ایران دوست زیاد دارم در تهران و در مشهد هم دوست های خوبی دارم. بعد از اینکه  فوتبال را گذاشتم کنار، سالی یکی دو بار به ایران می‌آمدم تا دوستانم را ببینم. آخرین بار چهار ماه پیش من آمدم ایران و دعوت شدم برای برنامه اینترنتی. بعد نمی‌دانم چه کسی دیده بود این ویدئو را که از من  آمار گرفت و بعد از آن پیشنهاد دادند در یک فیلم بازی کنم. یک فیلم با علیرضا نیکبخت بازی کردم که معلوم نیست کی پخش شود که سینمایی است. بازی کردن در این فیلم شانسی بود نمیدانم چرا من را انتخاب کردند.

دوست نداشتید بازیگر شوید؟

آریفی:در فکرش نبودم به خدا، اصلاً

 سینما را دنبال نمی‌کردی؟

آریفی:من چهار ماه پیش که آمدم دوستم را ببینم تعطیلات آمدم که سه هفته‌ای برگردم. ولی اتفاق افتاد که بیا در فیلم بازی کن. اصلاً دیگر برایم تعطیلات نبود. هر روز می‌رفتم سرکار. می‌گفتم ای کاش می‌ماندم در آلمان و کار نمی‌کردم. این اتفاق ناگهانی افتاد. اصلاً قبلش فکر این نبودم که بازیگر بشوم یا در فیلم و سریال بازی کنم ناگهان در زندگی من آمد. اسم من بعد آن فیلم چرخید تا سامان مقدم در سریال دیوار به دیوار یک نقش خارجی داشت که من می‌توانستم بازی کنم و این پیشنهاد را به من دادند و اونجا هم بازی کردم بعد آقای شریفی نیا من را به پروژه دیگر دعوت کرد.

ما در آلبانی زبان خودمان را داریم و 98 درصد مسلمان هستیم

 از زادگاهتان بگویید،‌ آنجا چندین سال در تلاطم جنگ بود. امروز شرایط آن منطقه چگونه است؟

آریفی:نگاه کنید یوگسلاوی قدیمی که تیکه تیکه شد، صربستان با همه کشورهای دیگر مثل کورواسی یا بوسنی جنگ کرد. کوزوو جنگ داشت و همه کشورها جدا شدند و کشور خودشان شدند یعنی بوسنی،  منترگو و استونوی هم ماند مقدونیه و کوزوو جدا شدند.

 آیا ممکن است پس از پاره پاره شدن یوگسلاوی، امروز یک اعضای یک خانواده مقیم کشورهای مختلفی شده باشند؟ مثلاً‌ یک برادر در بوسنی باشد و یک برادر در هرزگوین؟

آریفی:بعضی مناطق ممکن است در کشورهای مختلف این اتفاق بیفتد. یعنی اینکه اعضای خانواده ممکن است بعضی ها در آلبانی باشند چون چند پاره شدند. در ایران فکر کنم مردم نمی‌دانند که صربستان و کرشیا و مونتنگرو می‌توانند صحبت کنند با هم با یک زبان و دین مشترک دارند. صربستان ارتودکس هستند کرشیا کاتولیک هستند. ولی بوسنیایی‌ها مسلمان هستند با این حال زبانشان مثل هم است. اما آلبانی هیچ ربطی به آنها ندارد. ما زبان خودمان را داریم و 98 درصد مسلمان هستیم که آنجا هستند.