آويني فيلم: رضا كيانيان از جمله بازيگران تحصيل كرده سينماست كه توانسته با ايستادن روي پاي خودش پله هاي ترقي را يكي يكي طي كند.

او که حالا خاطرات مختلفی را در ذهن های مردم از خودش به جا گذاشته، بازیگری را زندگی می کند! این را زمانی درک می کنیم که پرویز پرستویی درباره هم بازی شدن با او در شاهکار سینمایی " آژانس شیشه ای " می گوید که برخی مواقع آنقدر در نقش فرو می رفت که عصبی می شدم و تصور می کردم واقعا دارد با من جدل می کند.

رضا کیانیان فرزند مشهد است. همشهری " عباس ". بخش اول گفت وگوی با او را در ادامه بخوانید.

*من همیشه دوست داشتم بازیگر شوم، بعد هم فکر نمی کردم کار دیگری در زندگیم بتوانم انجام بدهم. من از ۱۵سالگی جزو گروه تئاتر حرفه ای بودم به سرپرستی برادرم بعد هم که دانشگاه رفتم. خوشبختانه پدرم اصلاً نمی دانست ما کلاس چندم هستیم(می خندد)، مادرم بیشتر حواسش به ما بود.

*در آن زمانی که مشهد بودیم با خیلی ها کار می کردم از جمله آقای فریدون صلاحی که از اساتید بزرگ مشهد بودند و به رحمت خدا رفت، آقای محمد کلاهی اهری که از شاعران بنام امروز است بود، رضا صابری بود، فیروز دباغی و رضا سعیدی بودند. آقای داریوش ارجمند بود که البته هم دوره ای برادرم محسوب می شد.

*الان ما تا می خواهیم راجع به فرهنگ حرف بزنیم یک جوری آن را می چسبانند به سیاست یا به یک جایی از حکومت و جریان های سیاسی که آدم از حرفش پشیمان می شود، ما تا کی باید این برچسب زنی ها را تحمل کنیم؟ آن زمانی که ما در مشهد فعالیت داشتیم واقعاً اینجوری نبود که به کسی برچسب بزنند، جریان ها به مخالف و موافق تقسیم بندی می شدند و مثلاً می گفتند تو مخالف هستی ولی کسی جلوی رشد دیگری را نمی گرفت چون افراد خودشان با رشد عقلی که به واسطه مباحثجمعی می کردند راهشان را انتخاب می کردند.

*مثلاً دکتر شریعتی در حسینیه ارشاد سخنرانی می کرد یا استاد مطهری خدا بیامرز را که همه ما می دانیم چه جوری در سخنرانی هایش رژیم پهلوی را می کوبید، در حسینیه ارشاد حرف می زد و ما می توانستیم پای سخنرانی او برویم.

*مولا علی می فرماید: هیچ حکومتی نیست که لایق ملتش نباشد و هیچ ملتی هم نیست که لایق حکومتش نباشد. ما نمی توانیم حساب ایرانی بودنمان را از حکومتمان جدا کنیم و بگوییم ایرانی ها مثلاً این جوری فکر می کنند ولی حکومتمان جور دیگری فکر می کند. اما من می گویم دولت قرار است مدیریت کند یعنی مثلاً کشور ما در بازه زمانی ۸سال توسط فرد دیگری مدیریت شد از اینجا به بعدش را کس دیگری مدیریت می کند و بعد هم فرد دیگری مدیریت کشور را دستش می گیرد پس باید این حکومت سالم به مدیر بعدی سپرده شود.

*خیلی از ایرانی هایی که خارج زندگی می کنند نمی دانند چطور باید خودشان و فرهنگشان را نشان دهند، نمی توانند گذشته کشورمان را برای یک اروپای یا امریکایی ترسیم کنند.

*ببینید کشور امریکا ۳۰۰ سال قدمت دارد و اسطوره هایش هم مدرن هستند مثل سوپرمن، بتمن، اسپایدرمن و تارزان که اساطیر امریکا محسوب می شوند ولی اساطیر ما که چند هزار ساله است و می تواند روحیات یک ایرانی را متصور شود مغفول مانده است.

*چرا ما اینقدر به اساطیرمان بی اعتنا هستیم؟ چون ما همه چیز را امروزی می بینیم، هه چیز را در حد همان نوک دماغمان می بینیم، یعنی مثلاً گفته می شود سازمان ملی جوانان، این سازمان یکی از وظایفش این است که به جوانان بگوید کی بودید و چه کسی هستید، فقط نگویید شما شاداب باشید، شما سرزنده باشید، چه جوری شاداب بودن را نشان دهد من عذرخواهی می کنم که جوابم طولانی شد ولی اجازه می خواهم که حرفم را بزنم، ببینید ما کلی چهره علمی داریم که وقتی وارد یک کشور اروپایی و امریکایی می شوند برایشان جشن می گیرند، خوب چرا ما اینها را نمی شناسیم؟ ما در رشته های مختلف مثل نقاشی، آهنگسازی، معماری، مجسمه سازی کسانی را داریم که در جهان حرف برای گفتن دارند، شما خبر دارید که سمبل المپیک را یک ایرانی ساخته است؟ چرا نمی دانیم؟ چرا به فکر سیاست هستیم، به فکر این هستیم که جریان و طیف مقابلمان را زمین بزنیم به فکر این هستیم که چه جوری از شکست تیم هایی که به المپیک فرستادیم به نفع خودمان استفاده کنیم.

*اين قضيه ۲ طرف دارد، يكي اين كه به ما نگفتند، دوم اينكه ما هم نخواستيم كه به ما بگويند، ببينيد من الآن مي خواهم كه به من بگويند، شما هم بايد بخواهيد تا مسئولان به ما بگويند بنابراين همه در اين قضيه نقش دارند ما با مطالبه گري نقش داريم مسئولان با معرفي كردن مفاخر نقش دارند. چرا هميشه حكومت از ما مطالبه كند؟ ما هم كه داريم ماليات مي دهيم و در اين جامعه زندگي مي كنيم حق داريم طلب كنيم چيزهايي را كه حقمان است، اين مي شود مردم سالاري... .