حضور چهره‌ها در تئاتر فقط یک حباب است
نمایشی که مدتی است در تالار وحدت به کارگردانی حسین پارسایی و با بازی بازیگرانی چون نوید محمدزاده، مهناز افشار، آتیلا پسیانی، هوتن شکیبا و... روی صحنه است و بیلبوردها و تبلیغاتش شهر را به تصرف خود درآورده است. البته همین هم محل سوال است؛ در شرایطی که خیلی از تئاترها حتی توان پرداخت هزینه بازیگران خود را ندارند و سالنی به آنها داده نمی‌شود، چطور نمایش پارسایی در تالار وحدت و با این همه تبلیغات محیطی روی صحنه است؟ کارگردان الیور توئیست می‌گوید هزینه‌ها را اسپانسر نمایش پرداخت می‌کند. با این حال این نمایش از همان روزها که خبرهای آماده‌سازی‌اش منتشر می‌شد پرسروصدا و گاه با حاشیه‌هایی همراه بود؛ از حضور حامد بهداد که منتفی شد تا اسپانسرینگ چشمگیر و تبلیغات گسترده. گذشته از همه اینها، نام حسین پارسایی بر تارک هر اثر نمایشی همواره چالش‌برانگیز بوده است؛ کارگردانی که بیشتر فعالیت‌هایش، چه ده سال پیش که با مجید انتظامی برای دفاع مقدس نمایش موزیکالی را با نام «این فصل را با من بخوان» روی صحنه برد و چه پیش و پس از آن با نمایش‌های عاشورایی‌اش چون «خواهران به وقت خیزران» و نیز دیگر فعالیت‌های اجرایی‌اش همیشه حاشیه‌آفرین بوده است. حتی عملکردش در مقام اجرایی در اداره کل دفتر نمایش خانگی، مستند و کوتاه و حتی مسئولیتش در تماشاخانه ایرانشهر که زیر مجموعه شهرداری است. حتی برخی از رسانه‌ها نیز به انتقاد از عملکرد او پرداخته‌اند. در چنین شرایطی درباره نمایش الیور توئیست با او گفت‌وگویی انجام دادیم که در زیر می‌خوانید.
 

الیور توئیست را شاید به قول اهالی سینما بتوان بیگ‌پروداکشن نامید. فکر می‌کنید فضای تئاتر ما از منظر ورود تهیه‌کننده‌ها، ذائقه تماشاگران و توان بازیگران چقدر آماده اجرای چنین پروژه‌هایی است؟

همه ما در آغاز راهیم. تئاتر امروز، همچنان در دوره گذار است و تا زمان رسیدن به ثبات لازم، همه چیز در گرو تلاش‌های فردی است. به نظر من، فضای کنونی تئاتر به دلایل مختلف دچار تنگنا و تنگ‌نظری است؛ چند سالن و گهگاهی کمک‌هزینه‌های ناچیز و انبوهی از تقاضاها برای بروز و ظهور آدم‌ها بر صحنه تئاتر. بنابراین باید پذیرفت که ساز و کار تولید در تئاتر بسیار متفاوت شده است. حالا دیگر تئاتر صرفا متکی بر یارانه‌های دولتی نیست. حتی طبیعت آثار نیز عوض شده است. از تهیه‌کننده گرفته تا عوامل تولید و هنرمندان و دست‌اندرکاران و تماشاگرانی که گاه سلیقه و ذائقه خودشان را تحمیل می‌کنند. پس به‌صورت طبیعی پروژه‌های بزرگ بیشتر دچار این مشکلاتند. جوان‌ترها در صف، بزرگ‌ترها در سایه و همچنان کنایه بر کنایه. صادقانه عرض می‌کنم که فضای تئاتر ما برای تولید آثار بزرگ، باید آمادگی بیشتری داشته باشد. باید خویشتندار باشد و اجازه بدهد تجربه‌های بزرگ شکل بگیرد و آزمون و خطا به وجود آید تا بتوان آینده‌ای روشن برای آثار بزرگ پیش رو دید.

نمایش شما تبلیغات محیطی گسترده‌ای را تجربه کرده است؛ تصویری که چندان در شهر به تماشای آن عادت نداشته‌ایم. تهیه‌کننده‌ها امروز به تئاتر به عنوان هنری پولساز که بازگشت سرمایه را تضمین کند، نگاه می‌کنند.

در حال حاضر تهیه‌کننده به معنای واقعی کلمه در مقایسه با سینما در تئاتر وجود ندارد چرا که تئاترها سرمایه‌گذار ندارند. بنابراین تهیه‌کننده، ترکیب مشترکی است از سرمایه‌گذاری محدود در تئاتر و تهیه و تولید که همه این مسئولیت بر دوش یک نفر است و بیشتر هم چشم امید به فروش زودهنگام بلیت نمایش در مرحله پیش‌فروش دارند تا هزینه‌های تولید از محل فروش بلیت بازگردد و مدیریت شود. کارگردانان هم گریزان از نمایش‌های پرپرسوناژ و هزینه‌های تولیدند؛ صحنه‌ها و دکورها کوچک و کوچک‌تر می‌شود و بازیگرها به حداقل می‌رسند تا تئاتر زنده بماند. این‌جاست که یارانه‌های نمایشی نقش موثری ایفا می‌کند، اما همان‌طور که گفتم تنگناهای مالی و تنگ‌نظری‌های موجود و سوءتفاهم‌های بی‌شمار اهالی تئاتر، کار را دوچندان پیچیده و سخت می‌کند. البته تماشاگر هم عادت کرده مطالبه‌ای نداشته باشد بابت آنچه هزینه می‌کند؛ پول، وقت و ذوق تماشای بی‌دریغش. پس آنچه موجب نگرانی خواهد شد، بازگشت سرمایه‌ای است که سرمایه‌گذار ندارد و تهیه‌کننده از محل فروش بلیت‌ها حاصل خواهد کرد.

اگر بخواهید دشواری دست‌زدن به پروژه‌های عظیم را در تئاتر فهرست کنید، به کدام موارد اشاره می‌کنید؟

امنیت حرفه‌ای و تضمین سرمایه در تولید آثار بزرگ، بیشترین اهمیت را دارد و البته فاکتورهای دیگری همچون نمایشنامه، کیفیت اثر، تبلیغات زودهنگام و تاثیرگذار، انتخاب مناسب بازیگر و موارد عدیده‌ای که در تولید همه آثار مشترک است. امنیت حرفه‌ای به معنای این‌که شما در چارچوب مقررات و ضوابط فرهنگی و بی‌هیچ دغدغه و نگرانی به تولید اثر دست بزنید و با چشم‌اندازی که برای یک پروژه بزرگ قائل هستید، برنامه‌ریزی بکنید. امنیت حرفه‌ای یعنی در اختیارداشتن زمان و فضای کافی برای تمرین و آماده‌سازی اثر حتی اگر ماه‌ها طول بکشد. یعنی همه توش و توان یک گروه بزرگ برای تولید یک اثر نمایشی قابل اعتنا در اختیار باشد و همه چیز دست در دست هم شرایطی را برای اجرایی بزرگ و فاخر فراهم کند، اما چنین نیست؛ امکانات ناچیز تئاتر پایتخت و صدالبته شهرستان‌ها هیچ کفاف این بلندپروازی را نمی‌دهد و بارها و بارها روح و روان کارگردانان را تحت‌الشعاع مشکلات پیش پا افتاده قرار می‌دهد. امنیت حرفه‌ای یعنی وقتی بازیگر انتخاب می‌کنی، مشکل ارتزاق نداشته باشد و همزمان با تمرین و تولید اثر در چند پروژه دیگر فعالیت نداشته باشد. همه اینها بازگشت سرمایه را تضمین می‌کند و صدالبته کیفیت اثر و میزان رضایت مخاطبان که بر شکوه هر اجرا می‌افزاید.

با این اوصاف، به نظر شما تئاتر خصوصی چقدر شانس موفقیت در اجرای چنین پروژه‌هایی را خواهد داشت؟

اگر انتخاب‌ها درست باشد، موفق خواهند بود. در پس هر موفقیتی تدبیر و تجربه هست؛ اگر به تجربه دیگران اعتنا کنیم، موفق خواهیم شد. بنابراین تولید آثار بزرگ نه‌تنها موجب ترغیب سرمایه‌گذاران این حوزه خواهد شد بلکه جمعیت کثیر مخاطبان را گسترش خواهد داد و شانس موفقیت اثر را بالا

خواهد برد.

دلایل رونق چشمگیر تئاتر طی چند سال اخیر را در چه عواملی جست‌وجو می‌کنید؟

به نظر من، این موضوع صرفا به تئاتر مربوط نیست و به سینما هم مربوط است. صرف این سال‌ها هم نیست و از گذشته نیز عرضه و تقاضا موجب رونق و شکوفایی تئاتر بوده است. نسل نوپا و جسور تئاتر، دلیل دیگر برای جذب مخاطبانی است که در جست‌وجوی نیازهای فکری، معنوی و فرهنگی خودشان در عرصه فرهنگ و هنر هستند. تئاتر این روزها، صریح، جسور و خلاق است و تماشاگرانش را به وجد می‌آورد. البته شاید تعداد این آثار کم‌تر از توقع مخاطبان باشد، اما من هر بار به نسل جدید کارگردانان و بازیگران سرزمینم افتخار می‌کنم و اگر امروز شاهد گسترش موجی از مخاطبان در تالارهای نمایشی هستیم، بی‌تردید نتیجه اعتمادی است که هنرمندان در مخاطبان به وجود آورده‌اند.

به نظر شما، افزایش تماشاگرِ تئاتر در این یکی دو سال اخیر، به افزایش تماشاگران بالقوه‌ تئاتر منجر شده است؟ به عبارت دیگر، همه کسانی را که این روزها سالن‌ها را پر می‌کنند می‌توان مخاطب واقعی تئاتر دانست؟

خیر، قطعا خیر. اما همین تماشاگران با استمرار این موضوع، بتدریج جذب هنر نمایش می‌شوند. بی‌تردید تماشاگرانی که امروز به‌واسطه حضور چهره‌های سرشناس به تئاتر می‌آیند، در صورت استمرار به دیدن نمایش عادت خواهند کرد و در آینده‌ای نه‌چندان‌دور، مخاطب تئاتر خواهند بود.

به حضور چهره‌ها اشاره کردید؛ شما هم در نمایش خود از این چهره‌های سینمایی استفاده کرده اید. برخی که از حضور چهره‌های سرشناس دیگر حوزه‌ها در تئاتر استقبال می‌کنند، معتقدند رونقی که چهره‌ها به تئاتر داده‌اند، حبابی‌است که خواهد ترکید. تجربه شما چه می‌گوید؟ این پیش‌بینی به نظر شما بهره‌ای از حقیقت برده است؟

حبابی بیش نیست و تنها ذوق و خلاقیت است که بر صحنه می‌ماند. حالا چهره باشد یا نباشد این مردمند که مشوق آثار هنری یا بازیگرانی مستعد و درخشان

هستند.

این موضوع کاملا با بحث امنیت حرفه‌ای که مطرح کردم ارتباط مستقیم دارد و در هر نمایشی نقش‌ها بازیگران را طلب می‌کنند و همیشه بهترین‌ها در طول تمرین دیده می‌شوند.

چالش مهناز افشار برای الیور

این شب‌ها مهناز افشار در نمایش «الیور توئیست» روی صحنه است. پارسایی از انتخاب او دفاع می‌کند و تلویحا می‌گوید که در انتخاب او به توانایی‌هایش نظر داشته و نه چهره‌بودنش در سینما. او در این باره به ما می‌گوید: «به دلایل مختلف مهناز افشار را انتخاب کردم؛ چرا که وجوه مشترکی بین تجربه و توانایی‌های او و نقش نانسی می‌دیدم. اولین‌بار هم نسخه سینمایی کارول رید را دیدم و بی‌اختیار مهناز افشار به ذهنم خطور کرد. و از همه مهم‌تر انگیزه او برای قرارگرفتن در متن چالشی بزرگ در نقش نانسی به من ایمان داد که او در این نقش موفق خواهد بود. مهناز افشار چند ماه درگیر تمرین بود و بیشترین زمان خود را صرف آماده‌سازی الیور توئیست کرد. اولویت مهناز افشار، در کنار دیگر فعالیت‌های سینمایی‌اش همیشه الیور توئیست بود. طوری که گاه عصرها تا شب سر تمرین نمایش بود و بعد تا صبح روز بعد ضبط سینمایی داشت.