رضا استادی: نگاه عمیق و تحلیلی داوود میرباقری، به مرور به همه دست اندرکاران سریال مختارنامه سرایت کرده بود و همه میدانستند، آنچه میتواند این سریال را از بقیه آثار تاریخی متمایز کند، عُمق نگاه میرباقری، برخورد تحلیلی او با تاریخ و مفاهیم موجود در فیلم نامه است.
یکی از این مفاهیم، نمایش «نامردی و نارفیقی» مردم کوفه و بی وفایی آنان بود. چیزی که باعثشده بود حضرت علی(ع) درباره آنان بگوید: «اشباه الرجال و لا رجال»!

میرباقری برای به تصویر کشیدن این مفهوم فکرِ بکری کرده بود. در بخشی از سریال که مسلم بن عقیل با بازی امین زندگانی بعد از شکست قیام به مسجد کوفه می‌رود و نماز جماعت می‌خواند، افرادی به او اقتدا می‌کنند. در این صحنه گروه زیادی از یاران مسلم از فرصت نماز جماعت استفاده می‌کنند و دور از چشم مسلم، فرار را بر قرار ترجیح می‌دهند. مسلم در این صحنه وقتی به عقب بر می‌گردد، به جای آدم‌ها، چهره‌هایی شبیه حیوانات می‌بیند.

اجرای این صحنه کوتاه که در قسمت هفتم دیدید، از ابتدای ساخت سریال مختارنامه یکی از دغدغه‌های جدی گروه بود. عبدالله اسکندری در کارگاه جلوه‌های ویژه گریم یکبار ماسک‌هایی برای این صحنه ساخت و در همان روزهای حضور گروه سریال در دکورهای کوفه این بخش فیلم برداری شد و بعد از تدوین به سریال اضافه شد، اما این بخش به دل میرباقری نچسبیده بود. او می‌گفت حس این صحنه درنیامده و آخر سر هم گفت: «این صحنه نباشه بهتره» و آن را از تدوین حذف کرد.

در سال ۱۳۸۸ همچنان میرباقری به این صحنه فکر می‌کرد. بعد از فیلم برداری بخش مربوط به کابوس هیولاهایی که در خواب به سراغ مختار می‌آیند، دوباره این پلان تکرار شد. این‌بار دیوها هم به صحنه اضافه شده بودند تا تصویر دقیق‌تری از مردم کوفه را ترسیم کنند. اما باز هم نتیجه کار میرباقری را راضی نکرد. این صحنه جزو بخش‌های مفهومی بود و باید اصطلاحا «در» می‌آمد.

میرباقری با خیلی از دست اندرکاران جلوه‌های ویژه صحبت کرد، خیلی‌ها تست زدند ولی در نهایت باز هم صحنه گرفته شده، حذف شد و از تدوین کنار گذاشته شد. تا اینکه بعد از پخش قسمت پنجم سریال و دیدن توانایی‌های برادران سحرخیز در به تصویر کشیدن کابوس مختار، مجاب شد که دوباره این صحنه را برگرداند.

این دفعه با خیال راحت‌تری این کار را انجام داد و بخش مهمی از کار جلوه‌های ویژه این صحنه را به برادران سحرخیز سپرد. جالب است بدانید که قیام مسلم طی دو مرحله و در دو فصل متفاوت فیلم برداری شد. بار اول تابستان بود و بار دوم زمستان. بار دوم درختان چنار احمد آباد برگ نداشتند و در گروه جلوه‌های ویژه تصویری، برگ درختان به این صحنه ها اضافه شد تا یکدستی صحنه‌ها از بین نرود.

مسلم بعد از بیرون آمدن از مسجد، در پلانی یک و نیم دقیقهای به دل تاریکی کوفه میرود. در این صحنهها باقیمانده یاران او هم در تاریکی شب جدا میشوند. فیلمبرداری این صحنه ۳ شبانه روز وقت برد. یک شب نورپردازی، یک شب تمرین و شب آخر عظیم جوانروح مدیر فیلم برداری و گروهش با دوربین روی دست این صحنه را گرفتند تا عمق تنهایی مسلم در این صحنه حسی و تاثیرگذار نمایان شود. این بخش از کار از پلان های ماندگار و سخت مختارنامه بود.