نامه سرگشاده یک تهیه‌کننده موسیقی به آقای وزیر

امیرعباس ستایشگر تهیه کننده و ناشر موسیقی پس از بروز برخی حواشی پیرامون تصویب قانون اختصاص ۱۰ درصد مبلغ فروش کنسرت‌ها به فعالیت‌های فرهنگی» متنی را خطاب به وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی منتشر کرد.

در متن منتشر شده از سوی امیر عباس ستایشگر که به رسانه‌ها ارسال شده، آمده است:

«باسمه تعالی

جناب آقای دکتر صالحی / وزیر محترم فرهنگ و ارشاد اسلامی / با سلام و احترام

این دومین نامه‌ای ست که برای شما می‌نویسم. اگر خاطرتان باشد اولین نامه درباره بنیاد رودکی بود که به جای ترتیب اثر دادن، وضعیت هنر در آن بنگاه روی به وخامت برداشت. من هنوز هم در کمال ِخوش باوری به روحیه ی سالم و هنرگرایانه شما شکی ندارم اما بیش از هر زمان مطمئنم که شما درباره موسیقی این مملکت در بی خبری به سر می‌برید و یا به اصطلاح «آدرس غلط» به شما می‌دهند.

جناب آقای وزیر، حال موسیقی خوب نیست. اهالی موسیقی در یک خشم بی سابقه قراردارند و تنها بانی آن معاونت هنری منصوب شماست که فضای ملتهب موسیقی را بدون مدیریت رها کرده است. ما از دولتمردانمان در این چهل سال آموخته‌ایم که از حق بگوییم و هراسی از عواقبش نداشته باشیم. از اینکه مجوزهایمان مشکل پیدا کنند، از جوامع هنری به خاطر لابی گری‌ها حذف بشویم و یا دستان مدیران کم ظرفیتِ بدنه ارشاد پای‌بند راهمان گردد.

آقای دکتر صالحی، این چه پافشاری و تلاش برای بی‌اعتنایی به اهل موسیقی است که با وجود اینکه تمام افراد ذی‌صلاح و صاحب تجربه با این قانون مخالف هستند، دولت همچنان روی خوش به همراهی با هنرمندان موسیقی نشان نمی‌دهد؟ اگر تمام مسائل این یک سال گذشته را کنار بگذاریم که خود مثنوی هفتصد من خواهد شد، موضوع برداشت ۱۰ درصد از درآمد کنسرت‌های موسیقی، لیوان ِتا لب لبریزِ صبر اهالی موسیقی را سرازیر کرده است. حتماً می‌دانید ما به یکباره اقدام به چنین اعتراض‌هایی نکرده‌ایم، در ابتدا و از راه گفتگو از مدیران شما وقت خواستیم تا دراین باره و مواردی دیگر گفتگو کنیم تا گره را با دست باز کنیم که دندان بماند برای روزهای مبادا تر. اما تفرعن معاون هنری تان کار را به جایی رساند که حاصل درخواست‌های ما برای گفتگو در ۵ دفعه، بدون پاسخ رها شد. در ادامه بیانیه‌ای رسمی صادر شد که بی تفاوت از کنار آن رد شدید، درخواست تجمع در وزارتخانه را کردیم که ترتیب قراری داده شد در جلسه‌ای. (چهارشنبه ۱۸ اردیبهشت) موضوع ۱۰ درصد را بررسی کردیم و با وجود دلایلی که داشتیم موضوع ابتر ماند. در آن جلسه گفتیم با همه ممیزی‌های سختگیرانه وزارت ارشاد، با فشارهای مالی که بر مردم مستولی شده، با لغو کنسرت‌هایی که حتی ارشاد جرأت آن را ندارد پای مجوزهای خودش بایستد، با توجه به ضررهای عظیمی که موسیقی غیر تجاری می‌دهد این طرح به صلاح نیست اما …اگر امروز به شما بگویند از فیش حقوقتان ماهیانه ۱ میلیون تومان به ما بدهید ما خرج هنر در مناطق کم بضاعت کنیم چه می‌گوئید؟ بله با شما موافقم اگر با طیب خاطر باشد که خیر و برکت کردن سفارش همه اولیا ست. اما اینجا به زور می‌خواهند از ما وصول کنند.

آقای دکتر صالحی، این چه پا فشاری و تلاش برای بی اعتنایی به اهل موسیقی است که با وجود اینکه تمام افراد ذیصلاح و صاحب تجربه با این قانون مخالف هستند، دولت همچنان روی خوش به همراهی با هنرمندان موسیقی نشان نمی‌دهد؟ آیا خبردارید که این لایحه را خود وزارت ارشاد به مجلس برده تا از کنسرت‌ها پول بگیرد و در مناطق محروم هزینه کند؟ آیا خبردارید کمیسیون فرهنگی با این موضوع مخالف بوده و با پافشاری وزارت ارشاد این طرح در کمیسیون تلفیق رأی آورده؟ آیا خبردارید در درون وزارت ارشاد دودستگیِ بی تعادلی وجود دارد که تکلیف کار بدون آئین نامه هنوز سرگردان است؟ آیا خبردارید که مدیرکل دفتر موسیقی _تنها مخالف این طرح در دولت _مجبور به استعفا شده است؟ مدیر کلی که با پایفشاری معاون هنری منصوبتان و با مخالفت اکثر ناشران موسیقی به میدان آمد اما امروز_بعد از یکسال _ به خاطر باندبازی‌ها و فشارهای مدیریتی دست از حمایت او برداشته‌اید و یک مدیر را قربانی معاونت هنری می‌کنید. می‌خواهند تنها مدیری که با این موضوع مرتبت و مخالف است را از گردانه خارج کنند که بدون مانع کار را پیش ببرند. معاونینتان حتی به مدیران کل خود رحم نمی‌کنند چه رسد به ما.

آقای وزیر می‌دانید! دیوار حاشا بلند است اما ما اهل موسیقی، سالهاست در بالای آن دیوار ایستاده‌ایم و مدیران را نظاره می‌کنیم. من تا به امروز بیش از ۵ معاون وزیر در امور هنری دیده‌ام و با ایشان همکار بوده‌ام …می دانم که می‌دانید تمام آنچه می گویم صحت دارد، چون شما کسی نیستید که آخرت را به دنیا بفروشید. نَفَس شما به قرآن وحافظ و نهج‌البلاغه گره خورده است. از نوشته‌های عارفانه تان این را دریافته‌ام که دمی با بایزیدها و ابوسعید ها نشسته‌اید. آخر این چه ظلمی ست که بر سر اهالی موسیقی می‌رانید؟ و تا از آن دم می‌زنیم همکارانتان می‌گویند: «قانون شده است و نمی‌شود کاری اش کرد».اگر به تاریخ سری بزنیم در دوره پهلوی هم چادر از سر زنان سرزمینمان بر می‌داشتند، چرا که قانون بود. اما عاقبت را دیدیم.

در پایان، سال‌هاست که با اعتقاد در کنار مردان نظامی، سیاسی و فرهنگی خود ایستاده‌ایم و کار هنر را به پیش می‌بریم، در این شرایط حساس که کشورمان نیاز به آرامش و همدلی دارد، شمشیرتان را از سر اهل موسیقی بردارید، در معاونت‌های مربوطه، میزهای بزرگ را به آدم‌های کوچک نسپارید، گوش شنوا داشته باشید که خیر و برکت همه در گفتگو و تعامل است. از شما صمیمانه پوزش می‌طلبم اگر نوشته‌ام گزنده و تلخ است. خیلی خودمانی بگویم «حالمان گرفته است». حال که صدایمان به جایی نمی‌رسد و زور شما بر ما افزون است و فریاد ما را نمی‌شنوید، در شب‌های پیشرو، وقتی در سایه قرآن می‌نشینیم و شبهای قدر را زنده نگه می‌داریم، من به عنوان کوچک‌ترین عضو خانواده صبور موسیقی شما را به خدا وا می‌گذارم و برای خود و همکارانم بخشش از گناهان و صبر بیشتر طلب می‌کنم. ایاک و ظلم من لاتجد علیک ناصرا الا الله. والحمد لله ِ اولاً و آخرا / سید امیرعباس ستایشگر»