به گزارش افکارنیوز، آن زمان اما نه رسانهها و نه مسئولان توجه چنداني به اين امر نشان ندادند. اما در سال جاري اين اتفاق به شكل ديگري تكرار شد. هرچند سرقت ادبي سال ۹۰ به وسعت مثال ذكر شده طي سالهاي گذشته نبود اما شعر ربوده شده از اهميت و ظرافت زيادي برخوردار بود.
ماجرا از آنجا آغاز شد که منیره پرورش در حال خواندن سرودههای مجموعه شعر «پتک» بود که توسط نشر چشمه منتشر شده که با یکی از اشعار مشهور خود روبهرو شد. سال ۱۳۸۰ انتشارات کتاب سبز دفتر شعری از منیره پرورش را با نام «من، تو مقصر ویرگول است» به چاپ رسانده بود که همین شهر در مجموعه شعر «پتک» سروده بکتاش آبتین دوباره منتشر شده بود.
بدینترتیب منیره پرورش در گفتوگو با رسانهها نشر چشمه و بکتاش آبتین را به سرقت ادبی متهم کرد. وی در گفتوگویی با مهر گفت: «من، تو مقصر ویرگول است» یکی از شعرهای من است که نام کتابم را هم بر همین اساس انتخاب کرده بودم. این شعر معروفی است و در زمان انتشار بر سر زبانها افتاد و خیلیها مرا با این شعر میشناسند و حتی برخی از دوستان شاعرم به من میگویند «خانم ویرگول!».
پرورش همچنین درباره مجموعه «پتک» گفته بود: «حالا آقای آبتین در کتاب جدیدش شعری بدین مضمون «من، تو مقصر این جدایی ویرگول بود» آورده است که از نظر من این یک سرقت ادبی است.» اما این شاعر کهنه کار به احترام جامعه فرهنگی و اینکه به گفته خودش «ما اعضای خانواده فرهنگ هستیم و میتوانیم مشکلات خود را با یکدیگر حل و فصل کنیم» از شکایت کردن صرفنظر کرد. اما نکته دیگری که در این ماجرا جالب به نظر میرسد زیرنویسی است که آبتین در توضیح این شعر نوشته است: «چندی پیش شبیه این شعر را در مجموعه دولتی خوانده بودم».
آبتین بعد از گلایه پرورش در رسانهها مدعی شد که واژه «دولتی» در حقیقت «دوستی» بوده و این اشتباه چاپی است. البته این شاعر از پرورش عذرخواهی نیز کرد هرچند این پوزش مورد قبول خانم شاعر قرار نگرفت چرا که معتقد بود تا وقتی اقدامی عملی و جدی برای رفع این سرقت صورت نگیرد عذرخواهی معنایی نخواهد داشت. تمام این ماجراها باعثشد که نشر چشمه از توزیع کتاب ممانعت کرده و غلطنامهای را در کنار آن منتشر کند.
اما روز جمعه بالاخره سرو کله بکتاش آبتین پیدا شد. این شاعر برای اولین بار درباره این ماجرا توضیح داد. وی که دلیل خاموش بودن تلفن همراهش را نبودنش در ایران اعلام کرد، گفت: من پیش از سرودن این شعر اصلا شعر خانم پرورش را نخوانده بودم و کتاب را تحویل ناشر داده بودم.
روزی در کتابخانههایم کتابها را بررسی میکردم که با کتاب شعر خانم پرورش روبهرو شدم. او این کتاب را با امضایش به من هدیه داده بود و وقتی نام کتاب(من، تو مقصر ویرگول است) را دیدم متوجه شباهتش با یکی از شعرهایم(من، تو مقصر این جدایی ویرگول بود) شدم.
به گزارش فردا،وي همچنين تاكيد كرد: من ۲۰ سال است شعر ميسرايم و واقعا نيازي به چنين کاري ندارم. اي کاش خانم پرورش انرژياي که براي وارد شدن به حاشيه مصرف ميکند، روي شعر متمرکز کند؛ شايد اتفاقهاي بهتري بيفتد!حال به نظر ميرسد كه دوباره ماجراي سرقت ادبي جنجال آفرين سال ۹۰ بالا گرفته و طي روزهاي پاياني سال شاهد يك بگومگوي داغ فرهنگي خواهيم بود.
شناسه خبر:
۸۷۷۵۶
جنجالیترین سرقت ادبی سال ۹۰
کمتر از دو سال پیش بود که در اتفاقی نادر دو کتاب شعر منتشر شده طی یک سال به طور اتفاقی بخشهای مشترک زیادی با یکدیگر داشتند. این شباهت در حدی بود که نزدیک به ۳۰ صفحه از کتب مذکور یکسان بود.
۰