انتشار ترجمه‌های تقلبی در بازار صدای مترجمان را درآورد

اسدالله امرایی مترجم، در خصوص کتاب‌های ترجمه شده با استفاده از گوگل ترنسلیت، گفت: ممکن است کتابی ترجمه ضعیف داشته باشد، اما نمی توان آن را با گوگل ترنسلیت ترجمه کرد. این دندان لقی است که برخی از آن استفاده می کنند. حتی با گوگل ترنسلیت نمی توان تابلوی ایستگاه اتوبوس را ترجمه کرد!

اخبار فرهنگ و هنر - او افزود: مخاطب شعور دارد و می فهمد؛ برای گذراندن وقتش سرمایه‌گذاری می کند و کتاب می خرد. او قطعاًً سراغ ترجمه‌های ضعیف نمی‌رود. ممکن است یک‌بار فریب بخورد و بنا بر توصیه ترجمه ضعیف را بخرد و بخواند؛ اما این کار را برای بار دوم انجام نمی‌دهد. من به مخاطب عام کتاب اعتقادی ندارم. معتقدم هر کسی که کتاب می خواند، انسان فرهیخته ای است. در نتیجه برایش فرقی نمی کند کتاب ترجمه باشد یا نه. مخاطب عام اصلاً کتاب نمی خواند و تنها مخاطب خاص است که سراغ کتاب می رود. 

این مترجم با اشاره به بازار آشفته ای که در نشر ما وجود دارد، اظهار داشت: برخی در این بازار آشفته ای که در نشر وجود دارد کتاب پرفروش ناشر دیگری را برمی دارند و با ترجمه تقلبی در بازار عرضه می کنند. این موارد زیاد هم هست به هر حال در بساط  این دستفروش هایی که کتاب می فروشند یا در نمایشگاه هایی که در اداره های دولتی برپا می شود یا در حاشیه مراسم هایی که برگزار می شود، این دست کتاب ها دیده می شود. عرضه کننده های ترجمه های تقلبی مکان مشخصی دارند. کتاب هایشان در تمام فروشگاه ها گذاشته می شود و با ۵۰ درصد تخفیف به فروش می رسد. در  این کتاب ها آثار صد سال تنهایی مارکز، جزء از کل و تمام کتاب های پرفروش دیده می شود.

امرایی ادامه داد: هنر کسانی که ترجمه های پرفروش ناشران دیگر را منتشر می کنند، این است که چند کلمه اش را تغییر می دهند و می فروشند. این دسته از کتاب ها آسیب زننده هستند نه کتاب هایی که با یک ترجمه پرغلط منتشر می شوند. مترجم این دسته از کتاب ها زحمتی کشیده است. در قبال زحمتش تیراژی اعلام می کند تا بتواند کاغذش را بیرون بفروشد. صد جلد از کتاب را منتشر می کند . فساد انتشار این دسته آثار جای دیگری است؛ باید از کار کسانی جلوگیری کنند که کتاب های پرفروش ناشران دیگر را با اندکی تغییر در ترجمه اش منتشر می‌کنند.

او با اشاره به اینکه ناشری سه اسم دارد و با سه انتشاراتی اش فعالیت می‌کند اظهار داشت: در لیست کتاب‌های چنین ناشری یک کتاب را پیدا نمی‌کنیم که برای نخستین بار خودش منتشر کرده باشد. کار‌های دیگری را ترجمه و با ۵۰ درصد تخفیف می‌فروشد. ناشری که کتاب را با کاغذی گران منتشر می‌کند کتابش را با تخفیف ۵۰ درصدی نمی‌فروشد؛ ناشر در بهترین حالت کتابش را با ۴۰ درصد تخفیف به کتابفروشی می‌دهد. کتابفروشی هم با تمام هزینه‌های جانبی که دارد ۱۰ درصد سود می‌کند. در این شرایط کسی که کتابی را با ۵۰ درصد تخفیف می‌فروشد، معلوم است یک جای کار اشکال دارد.