جهاد امام سجاد (ع) در مقابله با بنی امیه

حجت الاسلام و المسلمین محمد جواد مهریار سخنران و پژوهشگر مذهبی درباره ویژگی‌های اخلاقی امام زین العابدین گفت: دوران با برکت امامت حضرت زین‌العابدین (ع) هم‌زمان با حکومت بنی‌امیه سپری شده است، اما حضرت همانند پدر بزرگوارشان به مبارزه با شجره خبیثه اموی پرداختند. ذهبی، از علمای اهل سنت، اوصافی خاص را برای امام سجاد (ع) به نقل از دیگران بیان می‌کند؛ او در کتابش می‌نویسد: «علی بن الحسین (علیهما‌السلام) از عظمت شگفت‌انگیزی برخوردار بود و این عنایتی بود که خداوند به ایشان کرده بود. به پروردگار عالم سوگند! ایشان به خاطر شرافت، متانت، دانش، و کمال عقل، شایسته امامت عظمی بود».

جهاد امام سجاد (ع) در مقابله با بنی امیه

وی ادامه داد: سیره و سلاح مبارزاتی امام سجاد (ع) را به چهار روش می‌توان تقسیم کرد، اولین روش مبارزاتی حضرت، روش نظامی است. امام سجاد (ع) در کنار وجود مقدس سیدالشهدا (ع) به میدان نبرد مبارزه با طاغوت زمان، یعنی یزید ملعون وارد شدند و از ابتدای قیام و همزمان با هجرت از مدینه به مکه و سپس از مکه به جانب کوفه و محاصره در کربلا، حضور داشته‌اند؛ اما بیماری ایشان مانع حضور در میدان جنگ شد. طبری مورخ مشهور اهل سنت به نقل از ابومخنف می‌نویسد: «امام زین‌العابدین (ع) فرمودند: آن شبی که فردایش پدرم به شهادت رسید، من نشسته بودم و عمه‌ام زینب نزد من بود و از من پرستاری می‌کرد».

این کارشناس مذهبی افزود: دومین روش مبارزاتی امام سجاد (ع) ، خطبه‌های آتشین حضرت در شهر کوفه و ادامه آن تا دمشق و مقابل یزید ملعون است. تاریخ گواهی می‌دهد بیان کوبنده و خطبه‌های معروف امام سجاد (ع) پرده از ظلم حکومت بنی‌امیه برداشت؛ خوارزمی، مورخ اهل سنت دراین‌باره می‌نویسد: علی بن الحسین (ع) در حضور مردم شام به یزید فرمودند: «من فرزند محمد مصطفى و على مرتضی‌ایم، من فرزند کسى هستم که بینى گردنکشان را به خاک مالید تا به کلمه توحید اقرار کردند. آن‌گاه گفت: من فرزند آنم که در خون آغشته شد، و پسر آنم که پریان در ماتم او گریستند، و من فرزند آنم که پرندگان در ماتم او شیون کردند».

حجت الاسلام مهریار تصریح کرد: اهمیت فرمایش حضرت و معرفی خود در مقابل جریان تحریف‌گرانی که سیدالشهداء را محارب و دور از اسلام معرفی کرده بود، عامل دگرگونی مردم شد، تا آن‌جا که وقتی مردم شام، تعریف غم‌بار واقعه‌ی کربلا را در فرمایشات امام شنیدند، شروع به گریه کردند. خوارزمی می‌نویسد: «[اما‌م سجاد (ع)] آن‌قدر به این حماسه مفاخره‌آمیز ادامه داد که شیون مردم به گریه بلند شد».

وی سومین روش مبارزاتی امام سجاد (ع) را اینگونه بیان کرد: سومین روش مبارزاتی حضرت برگزاری مجالس عزاداری و گریه بود، امام (ع) به عنوان وارث رسول خدا (ص) در مکان‌ها و زمان‌های مختلف، به شیوه‌های مختلف، مشغول به گریه و عزاداری می‌شدند. ابن عساکر، عالم مشهور اهل سنت، می‌نویسد: «از امام سجاد (ع) علت گریه‌های مکررشان را پرسیدند؛ حضرت فرمودند: مرا ملامت نکنید. حضرت یعقوب (علیه‌السلام) یک فرزند خودش را از دست داده بود و به قدری در فراق او گریه کرد تا چشمانش سفید شد و نورش را از دست داد، حال آن‌که نمی‌دانست او مرده است یا نه؛ ولی من، چهارده تن از عزیزانم را جلوی چشمانم در یک صبح‌گاه ذبح کردند. آیا می‌خواهید حزن و اندوه آن‌ها تا ابد از قلب من بیرون برود؟».

این پژوهشگر مذهبی ادامه داد: چهارمین روش مبارزاتی حضرت که از همه بسیار مهم‌تر است و در حقیقت با این روش تا به امروز ادامه‌دار بوده و مسلمانان مزین به علوم اهل بیت پیامبر (ص) شده‌اند، تربیت شاگرد و اعزام آن به مناطق مختلف است. در شرح حال امام سجاد (ع) آمده است که ایشان برده‌هایی را می‌خریدند و سپس آن‌ها را تعلیم می‌دادند و به مکان‌های مختلفِ حکومت اسلامی اعزام می‌کردند. حتی بعضی از آنان از محدثین نامی مذهب شیعه شدند، شیخ طوسی به اسامی بعضی از آنان اشاره کرده است.

وی در پایان گفت: مرحوم کلینی نیز در کافی به مناظره‌ای که در زمان امام صادق (ع) بین متکلمین و یکی از منکرین اتفاق افتاده، اشاره می‌کند و می‌نویسد: «یونس بن یعقوب گفت: من برای مناظره، قیس ماصر را آوردم که نزد من بهترین عالم بود و کلام را از امام سجاد (ع) آموخته بود».