چرا امام حسین علیه السّلام شهادت را طلبید؟

سرویس مذهبی افکار نیوز- انحرافات اخلاقی و اعتقادی از سقیفه آغاز شد و در حاکمیّت معاویه به اوج خود رسید، و انواع جعل و تحریف و مسخ ارزشها شکل گرفت و با طرح ولایت عهدی یزید بزرگترین و خطرناکترین انحراف، دین الهی را مورد تهدید قرار می داد که:

جنایتکار شرابخواری با عنوان خلیفه مسلمین، قدرت سیاسی کشور را در دست گیرد، و با هواپرستی و شهوت زدگی و روح انتقام جویی از ارتکاب بزرگترین جنایت ها باکی نداشته باشد چاره ای جز قیام خونین نیست.

پس دفاع از اسلام و اصالت دین، یک وظیفه الهی است که متناسب با روشها و نوع تهاجمات دشمن باید تحقّق یابد.

در زمان معاویه باید بگونه ای عمل کرد که در زمان یزید کاربُرد ندارد.
زیرا یزید، عنصر فاسدی بود که آشکارا مرتکب جنایت می شد؛
آدم می کُشت؛

میمونی را در آغوش گرفته با مردم ملاقات می کرد؛
مجلس بزم شراب داشت و جلسات میگساری ترتیب می داد؛

و از نظر سیاسی، از بزرگترین باند خطرناک روزگار خویش بنام سردمداران بنی امیّه حمایت می کرد، و قدرت سیاسی و حکومتی را نیز در دست خود داشت و مردم زمان او نیز ساکت بودند.

سکوت مردم از جانبی، و قدرتمندی حزب اُموی از جانب دیگر کار را بر همه مصلحان دشوار کرده بود و خطرات دامنگیر دین، آنچنان ویرانگر و نابود کننده بودند که روشهای دفاعی معمول کارساز نبود.

نه برخورد سیاسی نتیجه ای داشت؛
و نه اقدامات تبلیغی و فرهنگی می توانست مفید باشد؛
و دشمن نیز نه از تهدید می هراسید؛
و نه از افشاگریها باکی داشت؛

از این رو حضرت اباعبدالله علیه السّلام تنها یک راه را کارساز می دانست و آن قیام خونین عاشورا است که در آن شرائط حساس و در برابر تهاجمات ویرانگر اُمویان تنها با «شهادت طلبی» و ایثارگری می توان دین را آزاد ساخت، و دشمن را از پا درآورد، و ریشه های تحریف و انحراف را خشکاند.

منبع: انگیزه های قیام عاشورا، ص ۱۵۱ و ۱۵۲.