اثر عدم آگاهى انسان از مدت عمر خود

سرویس مذهبیافکارنیوز- اینک اى مفضّل! در عدم آگاهى انسان به مدت عمرش اندیشه کن. اگر او به عمر کوتاهش پى مى‏ برد، هیچ لذتى نمى ‏برد و با علم به مرگ و انتظار آن، زندگى براى او گوارا و شیرین نبود، چنین کسى همانند شخصى است که مالش نابود شده و یا در شرف نابودى است و احساس فقر و نابودى مال، او را هراسناک کرده.

حال‏ آنکه آثار و عواقب ناگوار شناخت پایان عمر به مراتب از آثار نابودى مال بزرگتر و دشوارتر است؛ زیرا کمبود مال جبران‏ شدنى است و این امر باعثآرامش نسبى شخص مى‏ گردد. ولى کسى که به پایان‏ پذیرى عمر یقین و باور داشته باشد اگر چه عمرش طولانى شود، هیچ امیدى ندارد.

نیز اگر شخص به طول عمر و بقاى خود اطمینان بیابد، در دریاى لذات و معاصى غرق مى‏ گردد. او به این امید که در پایان عمر توبه خواهد کرد همواره در رسیدن به شهوات مى‏ کوشد. بى‏ شک خداى جلّ و علا از این عقیده خشنود نیست و آن را از بندگانش نمى ‏پذیرد. اگر تو غلامى داشته باشى که یک سال خشم و نارضایتى تو را باعثشود و یک روز یا یک ماه خشنودت سازد. آیا از او مى‏ پذیرى؟ بى‏ تردید نمى‏ پذیرى و تا وقتى که در همه کار و همه وقت فرمان تو را نبرد و سفارشت را گوش فرا ندهد، او را بنده‏اى صالح نمى‏ شمارى.

اگر بگویى مگر نشده که گاه شخصى تمام اوقاتش را در معصیت و گناه گذرانده آنگاه توبه نموده و توبه او پذیرفته شده است؟ پاسخ مى‏ دهیم: این امر هنگامى است که شهوات بر انسان چیره گردند و از مخالفت با آنها عاجز شود، نه اینکه اساس کار را بر ارتکاب معصیت بگذارد،[تا آخر کار توبه کند.] تنها در این صورت خداوند از او مى‏ گذرد و با بخشایش بر او تفضّل مى‏ کند. امّا کسى که با توجه و با قصد گناه کار مى ‏کند تا در پایان کار توبه کند در واقع مى‏ کوشد تا کسى را بفریبد که فریفتنى نیست، او مى‏ خواهد لذت نقد را بگیرد و قول توبه نسیه بدهد.

منبع: شگفتیهاى آفرینش(ترجمه توحید مفضل)، ص: ۷۸.