نحوه رفتار حاکمان از منظر امیرالمومنین(ع)
امام علی (ع) در بخشی از نامه 53 کتاب شریف نهج البلاغه خطاب به فرماندار مصر، مالک اشتر در مورد نحوه رفتار حاکمان با مردم می فرماید:ای مالک،مهربانی به رعیت و دوست داشتن آنها و لطف در حق ایشان را شعار دل خود ساز . چونان حیوانى درنده مباش که خوردنشان را غنیمت شمارى ، زیرا آنان دو گروه اند یا همکیشان تو هستند یا همانندان تو در آفرینش . از آنها خطاها سر خواهد زد و علتهایى عارضشان خواهد شد و ، به عمد یا خطا ، لغزشهایى کنند. پس ، از عفو و بخشایش خویش نصیبشان ده ، همانگونه که دوست دارى که خداوند نیز از عفو و بخشایش خود تو را نصیب دهد . زیرا تو برتر از آنها هستى و آنکه تو را بر آن سرزمین ولایت داده ، برتر از توست و خداوند برتر از کسى است که تو را ولایت داده است . ساختن کارشان را از تو خواسته و تو را به آنها آزموده است . 
 
امیرالمومنین علی (ع)با کلامی شیوا به بیان خصوصیات یک رهبر می پردازد و از مالک می خواهد که در برابر خداوند خاشع باشد. ایشان می فرماید:اى مالک ، خود را براى جنگ با خدا بسیج مکن که تو را در برابر خشم او توانى نیست و از عفو و بخشایش او هرگز بى نیاز نخواهى بود . هرگاه کسى را بخشودى ، از کرده خود پشیمان مشو و هرگاه کسى را عقوبت نمودى ، از کرده خود شادمان مباش . 
 
همچنین امام علی(ع) از سوی دیگر یکی از خصوصیات حاکمان را صبر می داند و به فرماندار خود می فرماید: هرگز به خشمى ، که از آن امکان رهایى هست ، شتاب مکن و مگوى که مرا بر شما امیر ساخته اند و باید فرمان من اطاعت شود . زیرا ، چنین پندارى سبب فساد دل و سستى دین و نزدیک شدن دگرگونیها در نعمتهاست . هرگاه ، از سلطه و قدرتى که در آن هستى در تو نخوتى یا غرورى پدید آمد به عظمت ملک خداوند بنگر که برتر از توست و بر کارهایى تواناست که تو را بر آنها توانایى نیست . این نگریستن سرکشى تو را تسکین مى  دهد و تندى و سرافرازى را فرو مى  کاهد و خردى را که از تو گریخته است به تو باز مى  گرداند . 
 
امام در ادامه می فرماید: بپرهیز از اینکه خود را در عظمت با خدا برابر دارى یا در کبریا و جبروت ، خود را به او همانند سازى که خدا هر جبارى را خوار کند و هر خودکامه  اى را پست و بی مقدار سازد . هر چه خدا بر تو فریضه کرده است ، ادا کن و درباره خواص خویشاوندانت و از افراد رعیت ، هرکس را که دوستش مى  دارى ، انصاف را رعایت نماى . که اگر نه چنین کنى ، ستم کرده اى و هر که بر بندگان خدا ستم کند ، افزون بر بندگان ، خدا نیز خصم او بود . و خدا با هر که خصومت کند ، حجتش را نادرست سازد و همواره با او در جنگ باشد تا از این کار باز ایستد و توبه کند . هیچ چیز چون ستمکارى ، نعمت خدا را دیگرگون نکند و خشم خدا را برنینگیزد ، زیرا خدا دعاى ستمدیدگان را مى  شنود و در کمین ستمکاران است.