اشعار ویژه به مناسبت عید فطر

با فرارسیدن ماه شوال و عید سعید فطر، شما می توانید اشعار ویژه عید فطر را در گزارش زیر بخوانید.

 

اشعار ویژه عید فطر غلامرضا سازگار

گذشت ماه صیام و رسید عید صیام
کنیـد یکسـره بهـر نمـاز عید، قیام

اگرچـه رفت مـه روزه و مـه تسبیح
مبارک است به اهل صیام، عید قیام

شراب کوثـر و باغ بهشت و جلوۀ یار
به روزه‌دار حلال و به روزه‌خوار حرام

بـرات عفـو بگیریـد از خـدای کریم
که گشته عفو عمومی به دوستان اعلام

هزار حیف! دریغا! چه زود پایان یافت
مهی که دست الهی به ما خوراند طعام

سلام بـاد بـه ماهی که بود ماه درود
درود باد به ماهـی که بود ماه سلام

سلام بـاد بـه ماهـی که بـود لیلۀ قدر
سلام بـاد بـه ماهـی که بـود ماه تمام

سلام باد به ماهی که از نسیم خوشش
رسید بوی خداوند، دم‌بـه‌دم بـه مشام

بـه وسعت همـه عالـم برای مهمانان
گشـوده بـود خداونـد، سفــرۀ اطعـام

ثواب روزه خودش بود؛ بهتر از این چیست؟
ز هـر کرامت و لطف و عنایت و اکرام

اگرچه مـاه خـدا بـود ایـن مه پر فیض
بدان جلالت و قدر از علی گرفت طعام

سلام باد به ماهی که هر شبش دل ما
به «افتتاح» و «ابوحمزه» می‌گرفت آرام

مهـی کـه بود لیالیش بهترین شب‌هـا
مهـی کـه بـود در ایـام، بهترین ایـام

مهی که هر شب و هر روز در بهشت وصال
خدای، ریخت شراب طهورتان در جام

مه ولایت سبط نبی، امام حسن
مه شهـادت مـولا علی، امـام همام

علی که ذات خـداوند بـود مـداحش
علی کـه بعـد پیمبـر امـام بـود امام

علی حقیقت قرآن، علی حقیقت دین
علی ولـی خـدا و وصـی خیـرالانام

علی معلـم آدم، علـی سفینـۀ نـوح
علی روان مسیح و علـی کلیم کلام

علی که مدح و ثنایش حقیقت توحید
علی که مهر و ولایش تمامی اسلام

علی فـروغ بـه جـان بشر دهد دائم
علی که رحمت موصولۀ خداست مدام

علی که ماه، سـلامش کند ز اوج سپهر
علی که مهر، به انگشت او سپرده زمام

نماز و روزه و حـج و زکات بـی او هیچ
کتـاب و دین و نبـوت از او گرفت قوام

نهاده بوسه شجاعت به دست و بازویش
عبــادت همــۀ اولیــاش در هـر گـام

چه حاجتی چه نیازش بر این خلافت بود
کسی که بود به کویش امین وحی، غلام

فقط نه این که به دام جهـان اسیر نشد
ببین بـه گـردن دنیـا نهـاد، مـولا دام

چقـدر دور حـرم راه می‌روی "میثم! "
به طوف خانـۀ مـولا علـی ببند احرام
 
اشعار ویژه عید فطر

اشعار ویژه عید فطر سیدهاشم وفائی

دردا که ماه رحمت حق باز هم گذشت
با آن که لحظه لحظه او مغتنم گذشت
در‌های مغفرت به روی ما گشوده بود

مهمانی خدا به وسعت جود و کرم گذشت
شب‌های قدر او چه قدر با شکوه بود

ساعات غرق عفو گنه دم به دم گذشت
بر خرمن گناه من آتش کشید دوست

با آن که دید معصیتم از رقم گذشت
دست مرا گرفت خدا و نجات داد

وقتی ز پا فتادم و آب از سرم گذشت‌
ای دل به هوش باش پس از ماه مغفرت
ماهی که می‌زدند گنه را قلم گذشت

هر کس نبُرد بهره از این چشمه زلال
باور کنید زندگیش در عدم گذشت

در عید فطر خوان کرم چیده می‌شود
گر ماه رحمت و کرم ذوالکرم گذشت

یا رب به وصل دوست سروری به ما ببخش
این روز‌های هجر که با درد و غم گذشت

همسایه رضاست «وفائی» و می‌سرود
اوقات خوب ما همه در این حرم گذشت
 
اشعار ویژه عید فطر

اشعار ویژه عید فطرحبیب الله چایچیان

عید فطر است و اول شوال
نور عشق است و شور و جذبه و حال
بهر توفیق درک ماه خداست

قلب‌ها از نشاط، مالامال
جشن قرآن و جشن غفران است

عید اسلام و روز فخر و جلال
رمضان،‌ای مه نماز و دعا‌ای ره اکتساب فضل و کمال 

رمضان،‌ای گناه شوی بشر
زآن همه چشمه‌های اشک زلال

رمضان،‌ای فضای رحمت حق
که زند مرغ دل، به اوج تو بال

رمضان،‌ای که روز نیمه‌ی توست
مطلع آفتاب عشق و جمال

عید مسعود زاد روز حسن
مجتبای محمدی تمثال

رمضان،‌ای که در شب قدرت
لطف یزدان، برون زحد مقال

ماه غفران و ماه توحیدی
ماه قرآن و ماه احمد و آل
 
اشعار ویژه عید فطر

اشعار ویژه عید فطر غلامرضا سازگار

گذشت، ماه خدا و رسید، عید صیام
به هر دو باد، درود و به هر دو باد، سلام

هزار شکر که عید صیام کرد، طلوع
هزار حیف که ماه صیام گشت، تمام

چه دیر ماه خدا آمد و چه زود گذشت
چو آفتاب که یک لحظه می‌پرد از بام

مه نیاز و نماز و دعا و استغفار
مهی که بوی خدا می‌رسید از آن به مشام

مه مبارک جوشن‌کبیر، رفت ز دست
مه دعای سحر، ماه سجده، ماه قیام

به افتتاح و ابوحمزه، دعای مجیر
گرفته بود دل دوستان حق آرام

سلام باد به شب‌های قدر و اعمالش
که با خدا همه شب انس داشتیم مدام

سلام باد بر آن لحظه‌های شیرینی
که می‌شد از همه سو عفو کبریا اعلام

گناهکار! ز عفو خدا مشو نومید
که ناامیدی از رحمت خداست حرام

به عید فطر بگیر از خدای خود عیدی
که میهمان خدا را خدا کند اکرام

مه مبارک ما بیشتر مبارک شد
ز مقدم حسن، آن نور چشم خیرالانام

امام دوم، فرزند اول زهرا
که بود شانۀ پیغمبر خداش مقام

به روزه‌خوار بگو خون دل خورد دائم
به روزه‌دار گواراست عید ماه صیام

خوشا کسی که به مهر علی و اولادش
گرفت روزه و گسترد سفرۀ اطعام

علی، ولی خدا، نفس مصطفی، حیدر
که حب او همه دین است و مهر او اسلام

خجسته نام خوشش حسن مطلع قرآن
حدیث مدحش در لوح گشته حسن ختام

وضو بگیر و بخوان داستان ردالشمس
که آفتاب، به دست علی سپرده زمام

بگو به خصم علی روزه و نماز، تو را
شرار آتش خشم خدا شود در کام

به روز حشر که داغ عطش به هر جگر است
خوشا کسی که زدست علی بگیرد جام

مرام میثم تمار خوش بود «میثم»
که در ثنای علی یافت عمر او اتمام
 
اشعار ویژه عید فطر

اشعار ویژه عید فطر علیرضا قزوه

دلم تنگ است و دلتنگند دلتنگان و دل ریشان
شب قدر است، لبخندی بزن، مولای درویشان!

اگر همسو نمی‌گردند با فریاد‌های تو‌
نمی‌گریند دل ریشان، نمی‌چرخند درویشان

هنوز آن سوی دنیا قدر خوبی را نمی‌فهمند
فراوانند بدخواهان و بسیارند بدکیشان

رها از خود شدم آن قدر این شب‌ها که پنداری
نه با بیگانگانم نسبتی باشد نه با خویشان

به مرگ زندگی!... من مرگ را هم زندگی کردم
جدا از زندگانی کردن این مرگ‌اندیشان

شب قدر است لبخندی بزن تا عید فطر من
تبسم عیدی من باد، بادا عیدی ایشان
 
اشعار ویژه عید فطر

اشعار ویژه عید فطر علی اکبر لطیفیان

باطن‌ترین من، نه خدا حافظی مکن
هرچند ظاهراً، نه خدا حافظی مکن

من نیمه توأم جلویت ایستاده ام
با نیمِ خویشتن، نه خدا حافظی مکن

یک اهل بیت را ته گودال میبری‌
ای خمس پنج تن، نه خدا حافظی مکن

اصلاً بدون من سفری رفته‌ای؟ بگو ...
 حالا بدون من، نه خدا حافظی مکن

پس حرف می‌زنی که خداحافظی کنی
اینگونه نه نزن، نه خدا حافظی مکن

شاید کسی نبُرد خدا را چه دیدی
با کهنه پیرهن، نه خداحافظی مکن

این سمت عزیز، محترم، با کفن، ولی
آن سمت بی کفن، نه خداحافظی مکن

بعد از تو چند مرد به دنبال چند زن
بعد از تو چند زن،  نه خدا حافظی مکن